بنابراين در ادامه اين نوشتار ابتدا به راهبردهاي عربستان و زمينههاي عملياتسازي آن اشاره ميكنيم و در ادامه با توجه به آن، راهبرد مناسب كشورمان در شرايط فعلي را مورد ارزيابي و تحليل قرار ميدهيم.
الف) عربستان سعودي تلاش دارد تا با اجراي سياستهاي خود ايران را به انزوا و انفعال بينالمللي بكشاند. اين راهبردها را در چند محور بهصورت خلاصه ميتوان تبيين كرد:
1-لايهبرداري از اهرمها و ابزار قدرت ايران در 3سطح داخلي، بينالمللي و منطقهاي.
2-بازپخش و بازنمايي راهبرد و سياستهاي دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريكا در مواجهه خصمانه با جمهوري اسلامي ايران.
3-امنيتيسازي مسئله اقتدار و نفوذ ايران در منطقه.
4-تشديد ايرانهراسي و شيعههراسي بهمنظور جلب نظر كشورهاي هدف. عربستان سعودي براي عملياتيسازي اين راهبرد از 3روش استفاده ميكند. اين 3روش عبارتند از: تطميع، تهديد و تعامل با كشورهاي مدنظر رژيم عربستان. ابزار تطميع را ميتوان بهعنوان مثال در نوع رفتار اخير عربستان با عراق تفسير كرد. دعوت از حيدر العبادي، نخستوزير عراق به عربستان و وعده بازسازي اين كشور با هزينههاي عربستان سعودي و همچنين سفر مقتدا صدر، رهبر جريان صدر عراق به عربستان را ميتوان در همين چارچوب تحليل كرد.
اما ابزار تهديد را عربستان سعودي در قبال لبنان در پيش گرفته و نوع استعفاي سعدحريري، نخستوزير اين كشور مويد اين نگاه است. اكثر تحليلگران معتقدند كه اين روش استعفا با فشار سعوديها صورت گرفته است. سياست تعامل را هم عربستان سعودي در قبال كشورهاي بزرگي مثل روسيه و چين در پيش گرفته است. سفر محمد بن سلمان به روسيه مويد اين
تبيين است.
5-راهبرد ديگر عربستان سعودي در قبال ايران، بالا بردن هزينههاي تعامل با كشورمان است. در واقع هر نوع تعامل سياسي و اقتصادي را با ايران هزينهزا تعريف خواهند كرد. همچنين عربستان در تلاش است كه هزينههاي نقشآفريني ايران را در منطقه افزايش دهد. به اين معنا كه حضور ايران در عراق، سوريه و لبنان بايد هزينههاي هنگفتي براي ما داشته باشد. جوسازيهاي اخير عربستان درخصوص دفاع موشكي يمن و نسبت دادن آن به ايران را بايد در همين قالب تفسير كرد.
6-در ادامه تبيين راهبردهاي عربستان در قبال ايران ميتوان به ائتلافسازي منطقهاي جديد عليه ايران و بحرانزايي و تنشزايي جديد در منطقه توجه كرد. در اين رابطه حتي سعوديها بحرانهاي جديد ايجادشده را به ايران نسبت ميدهند تا به اين واسطه قدرت ايران را محدود كنند.
استعفاي سعدحريري يك بحران جديد بود كه علت آن را ادعاي دخالت ايران در لبنان معرفي كردهاند. البته ضربهزدن به حزبالله در اين كشور را بهواسطه ارتباط با ايران ميتوان در ذيل همان راهبرد اول يعني لايهبرداري از اهرمهاي قدرت ايران تفسير كرد. با اين روش عربستان مايل است بازوان ايران در منطقه را تضعيف كند؛ درست مانند پيازي كه لايه لايه از آن ميكاهند تا به اصل پياز برسند.
ب) بعد از تبيين راهبردهاي عربستان در قبال ايران، ميتوان تبيين بهتري از نوع راهبردهاي ايران در قبال سعودي داشت كه در ادامه به اختصار به آن اشاره ميكنيم:
7-نخستين راهبرد را ميتوان بهعنوان صبر استراتژيك جمهوري اسلامي تبيين و تحليل كرد. مفهوم اين صبر مذكور بهمعناي بيعملي و بيتصميمي و انفعال نيست بلكه روشهاي مؤثري را ميطلبد كه نياز عملياتيسازي اين راهبرد است. در واقع به تعويق انداختن اقدام متقابل و متقارن فعلي بخشي از معناي صبر استراتژيك است. همچنين پرهيز از مقابله ساده و اقدام به خويشتنداري عمدي در حوزههاي موضوعي بهمنظور فرصتسازي براي تعديل رفتار عربستان سعودي را ميتوان در همين چارچوب تبيين كرد. عمل متقابل بهمعناي مقابله به مثل يك عمل است كه در اين نگاه موقتا از آن پرهيز ميشود. مؤلفه ديگر اين راهبرد رفتار عقلايي و درك الزامات و هنجارهاي رفتاري طرف مقابل است.
8-دومين راهبرد جمهوري اسلامي ايران لازم است بر پايه تنشزدايي و اعتمادزايي منطقهاي پيگيري شود. در اين راهبرد ما بايد خنثيسازي سياستهاي عربستان را در دستور كار خود قرار دهيم. عربستان بعد از روي كار آمدن دونالد ترامپ از انفعال خارج شده است و ما بايد با سياستهاي خود آنها را بار ديگر به انزواي قبل از ترامپ بكشانيم. عنصر ديگر هم تلاش براي فعالسازي ديپلماسي همهجانبه است؛هم ديپلماسي فعال،
عمومي و هم مقتدرانه براي تبيين سياستهاي جمهوري اسلامي ايران. از سوي ديگر ما بايد هزينههاي ايرانستيزي را افزايش دهيم و رفتار خود را براساس آن تنظيم كنيم. همچنين توجه به ثباتآفريني منطقهاي كه بر پايه اعمال روشهاي بحرانزدايي است، بايد در اولويت برنامههاي ايران قرار بگيرد؛ چراكه عربستان از آشوب و تنش در منطقه سود ميبرد. بنابراين ما براي توسعه ساختارها و اعمال سياستهاي خود به منطقهاي عاري از تنش نياز داريم و نهايتا هم اينكه هرچه مؤلفههاي قدرت ايران در منطقه افزايش يابد، احتمال شكست سياستها و راهبردهاي كلان عربستان در منطقه افزايش مييابد، در غير اين صورت عربستان هر روز از روز قبل جريتر ميشود. ما اين مؤلفهها را ميتوانيم براساس افزايش ديپلماسي عمومي و حتي تلاش براي گسترش ديپلماسي دفاعي افزايش دهيم. بايد توجه داشت گسترش مؤلفههاي قدرت ايران ميتواند از اين روشها و بدون ايجاد هراس در دل كشورهاي ديگر به نتيجه برسد.
- استاد روابط بينالملل