و میراث فرهنگی بشری اعم از آثار معماری و شهرسازی تجربیات گرانقدر باقی مانده از گذشتگان است که در تعامل با طبیعت و بحرانهای ناشی از آن به سربلندی از این آزمون درآمدهاند.
نگاهي فارغ از احساس به آثار باقيمانده از زلزله اخير منطقه غرب كشور كه در نوع خود از منظر شدت و قدرت در بيش از دو دهه بينظير بوده و عوارض ناشي از آن روي دست ساختههاي بشري باقي مانده از گذشتگان بهعنوان ميراث فرهنگي كه عمري طولاني را سپري كردهاند در قياس با ساختههاي امروزينمان نشان ميدهد لازم است پس از فراغت از اين تالم، نگاهي جدي به پيرامونمان بيفكنيم و بپذيريم انسان صرفاً با بهرهگيري و عبرت از گذشتگانش سير تكامل علمي و اجتماعي را طي كرده است.
پرسشهايي كه در ذهن فارغ از احساس پس از مشاهده عوارض باقي مانده از تخريب زلزله بر آثار معماري حال و گذشتهمان بهوجود ميآيد پرسشهايي بنيادي است كه درصورت پرداختن به يافتن پاسخ براي آنها ميتوان اميدوار بود در آينده سرمايههاي سرزمينمان دستخوش تلاطمات طبيعي شود.
ميراث تجربه گذشته است و ميراث هر ملتي شامل ريشهها، هويت و حس جايگاه و تعلق هر ملت است و ميراث فرهنگي به معني تجربه بشري است كه نسل به نسل تداوم پيدا كرده و پيامي براي آيندگان دارد. از طريق مطالعه ميراث و با شناخت و درك نقاط قوت و ضعف تاريخي، بازسازي فرهنگي جامعه و احراز و تثبيت هويت ملي امكانپذير است. به تعبير ديگر ميراث اساس هويت فردي و ملي و عاملي براي فهم و بهرهبرداري از گذشته براي ساختن آيندهاي مطلوب است.
لوكريتوس فيلسوف يوناني در 550ق.م گفت: از بياعتنايي بشر به گذشته ميتوان بياعتنايي او را به آينده استنتاج كرد. توجه به ميراث فرهنگي تداوم تاريخي و هوشمندي و خودآگاهي و بيتوجهي به ميراث فرهنگي فراموشي، ركود، بيهويتي و گسست فرهنگي را بهدنبال خواهد داشت كه در اين صورت خلاقيت و نوآوري از جامعه رخت خواهد بست. آينده بدون وام گرفتن از عناصر درك شده از گذشته حتي قابل تصور نيست، مبناي هر تصويري در آينده مكتسبات گذشته انسان است.
گذشته ما در ميراث فرهنگي ما تجلي يافته است و اين ميراث بهعنوان تجربه در تاريخ بعد از آزمايشهاي مكرر بهدست ما رسيده است و ما اين تجربيات را بايد به آيندگان بسپاريم. ميراث فرهنگي، شدن و چگونه شدن انسان در تاريخ است و هر اثري از ميراث فرهنگي ردپايي است از انديشه خلاق و پيامي است براي ما و آيندگان. ميراث فرهنگي در همه ابعاد زندگي انسان تجربهها و پيامهايي از عمق تاريخ دارد براي انساني كه ميخواهد هويت خود را حفظ كند.
در سرزمين ما ايران كه غنيترين ميراث فرهنگي در آن نهفته است در همه موضوعات اجتماعي، فرهنگي و سياسي و اقتصادي پيامهايي دارد كه در گذشته تجربه و آزموده شده است. در طراحي و اجراي مجتمعهاي زيستي اعم از شهر و روستا شيوههاي كشاورزي، ايجاد مسكن در مناطق گرمسيري، سردسيري، خشك و رطوبتزا و استفاده از نيروي باد در معماري و شناخت مصالح بومي و استفاده از آن در ساخت مسكن، استفاده از انرژي آب، احداث قنات و...
همه تجربيات ارزشمندي است كه انسان در طول تاريخ در اين فلات پهناور پيچيده و در عين حال متنوع آنها را آزموده و كسب كرده است. و امروز كه زلزله در بخشي از اين سرزمين به وقوع ميپيوندد، تجربههاي گذشته را به ما گوشزد ميكند كه نقاط قوت و ضعف خود را بازبيني كرده و به ميراث فرهنگي خود توجه كنيم و ضمن برنامهريزي دقيق براي حفاظت از مواريث فرهنگي در مناطق زلزله خيز از منابع غني ميراث فرهنگي در ساختن آينده شهرها و روستاها نيز استفاده كنيم. بناهايي را كه در گذشته پيش از ساختن به بلاياي طبيعي آن نيز فكر ميكردند و استقامت يك محل سكونت كه در طول تاريخ همواره براي انسان جايگاه مقدسي داشته است به خوبي پيشبيني ميشده است.
و ما امروز راهي جز شناخت ميراث فرهنگي و اجراي آن در همه شئونات زندگي نداريم و ميراث بزرگترين سرمايه ملي ماست كه هم معنويت را تأمين ميكند و هم اقتصاد ما را به ما ميآموزد كه گذشتگان چگونه زندگي كردهاند و ما چگونه از تجربيات آن استفاده ميكنيم. براي اين منظور شناخت مجدد گذشتگان و ميراث فرهنگي از طريق پژوهش و انتقال آن به جامعه از طريق آموزش، از ضروريات است.
در سايه آموزش ما ميتوانيم هم تجربه گذشته را مورد بررسي و مطالعه قرار دهيم و درساختن آينده استفاده كنيم و هم آنچه از گذشته بهجاي مانده را به خوبي حفاظت و معرفي كنيم. مركز آموزش عالي ميراث فرهنگي تا امروز توانسته كارشناسان زبدهاي را در حوزه مرمت و احياي بناها و بافتهاي تاريخي، موزه و هنرهاي سنتي تربيت كند و به حوزه ميراث فرهنگي تحويل دهد. كشور بزرگ و پهناور ما آنچنان ميراث گستردهاي را در خود جاي داده كه به همت بيشتري نياز دارد و حمايت از اين مركز آموزش عالي ضرورتي است كه بيش از هر زماني و هر عصري بدان نيازمنديم.
- سرپرست مركز آموزش عالي ميراث