به گزارش مهر؛ عرصه خیالیسازی یکی از مهمترین وادیهای هنر برای روایت رشادتها، مظلومیتها، تاریخنگاریها و اتفاقات زندگی پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین است. از دیرباز نقاشان خیالیساز، روایتگران رویدادهای مذهب تشیع در قالب رنگ و نقشهایی بودهاند و مثال معروف «چون از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند» را در ذهن تداعی میکنند. مبدا این هنر، سنت قصهخوانی و مرثیهسرایی و تعزیهخوانی در ایران است و البته پیدایش قهوهخانهها نقش مهمی در پدید آمدن و زنده ماندن این هنر در سدههای طولانی داشته است. نقاشی قهوه خانهای تلفیقی از ارزش های مذهبی و میهنی ایرانیان را میراث داری میکند و امروزه نمونههای قابل توجهی از آثار این هنرمندان نقاشی روایی در موزههای مختلف نگهداری میشود.
همچنین هنر نگارگری نیز در طول قرن ها به موضوعات مذهبی و روایت های مختلف تاریخ اسلام پرداخته است و در این عرصه به ویژه روایت «ضامن آهو» بسیار مورد توجه نگارگران بوده است که باز یکی از مهمترین نمونههای آن خلق تابلویی به همین نام توسط استاد محمود فرشچیان است که در گنجینه آستان قدس رضوی در کنار دیگر آثار اهدایی این هنرمند به آستان قدس نگهداری میشود.
هادی سیف پژوهشگر و نویسنده کتابهای مختلف در حوزه نقاشی قهوه خانهای درباره تاریخچه پرداختن هنرمندان خیالیساز به مضامینی درباره زندگی امام رضا (ع)گفت: مضامینی که حول زندگی امام رضا (ع) میگردد ارتباط تنگاتنگی با نقاشان خیالی ساز در حوزه نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی پشت شیشه دارد و این موضوع به زمانی که این سفارش ها توسط زوار به هنرمندان داده میشد بازمیگردد و به همین دلیل عمدتا نقاشان ساکن مشهد این آثار را خلق کردهاند.
وی با اشاره به اینکه در این وادی بیشترین خلاقیت نصیب نقاشان پشت شیشه بوده است، بیان کرد: به دلیل اینکه روایت «ضامن آهو» یکی از موضوعات رایج و مورد پسند زائران بوده بیشترین سفارشها را در این زمینه داشته ایم و هنرمندان نقاشی پشت شیشه گیلانی مقیم مشهد کارهای ماندگاری در این حوزه انجام دادهاند.
این پژوهشگر ادامه داد: کارهای هنرمندانی مانند حسین قوللر آغاسی و یا محمد مدبر در حوزه نقاشی قهوه خانهای نمونه های عالی هستند که احتمالا هر کدام از آنها نمونه نقاشی پشت شیشه هم داشتهاند. این موضوع روی کاشیها نیز نمود دارد و به خصوص همان روایت «یا ضامن آهو» را میبینیم که سخت مورد اقبال بوده دلیل آن هم این بوده که تمام عناصر جذاب برای یک نقاش خیالی ساز را در خود داشته است؛ عناصری مانند دشت و آهو و شکارچی و امام معصوم به عنوان نمادی از روشنایی.
سیف با اشاره به اینکه تبلور هنر هنرمندان در برابر مضامینی که حول زندگی امام هشتم شیعیان می گردد به همین ها ختم نمی شود و در صحن های حرم رضوی و کاشی کاریها و آیینه کاریها نیز میتوان تجلی ارادت و ادای دین هنرمندان به امام رضا (ع) را مشاهده کرد، درباره هنرمندان معاصری که به این مضامین پرداخته اند نیز بیان کرد: در آثار مرحوم حسین همدانی که مدتی مقیم مشهد بودند میتوان نمونه کارهای بسیار خوبی دید. برادران حمیدی نیز همین الان مشغول به فعالیت هستند و روایاتی که مربوط به امام هست از جمله «ضامن آهو» و «زهر خوراندن به امام» را سفارش می گیرند و کار می کنند. در نگارگری معاصر نیز کسی چون محمود فرشچیان کارهای درخشانی دارد و اصولا عموم نگارگران ایرانی یک اثر با این مضمون را کار کردهاند.
این مولف کتابهای هنری درباره دوره معاصر و پرداختن به چنین مضامینی نیز گفت: مذهبی نگاری اصولا فصلی جداگانه در حوزه هنر ایران است و یک طریقت جدا چه در میان خود هنرمندان و چه نحوه سفارش و خلق آثار دارد تا جایی که نمی شود انتظار داشت خارج از مذهبی نگاری چنین رد پایی را در فضای هنر معاصر دنبال کرد. مثلا من برداشتم از آثار استاد فرشچیان که به موزه آستان قدس اهدا کردند این است که آثار را در نهایت ارادت و اخلاص خلق و آثاری را اهدا کردند که جنبه عرفانی و مذهبی بیشتری دارد و زیبنده این موزه است.
وی ادامه داد: اما درباره نقاشی قهوه خانه ای می توانم بگویم این سبک مربوط به دوره و شرایط خاص اجتماعی بود که قهوه خانه ها و تکایا و حسینیه ها رونق بیشتری داشت و امروزه با گسترش فضای عکاسی، فضای مجازی و بسته شدن قهوه خانه ها و همین طور تغییر ذائقه زائران عملا خیالی سازی به صورت پویا نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.
سیف در پایان عنوان کرد: در زمان های قدیم مثلا از نیمه دوم قرن ۱۴ که خیالی سازی اوج می گیرد تا سال های ۱۳۲۰ شمسی کسی که به زیارت امام رضا (ع) می رفت ترجیح می داد نقاشی های پشت شیشه را که اندازه کف دست بودند سوغات بیاورد ما این روند را داریم ولی امروز دیگر این چنین نیست و این نوع نقاشی در شکل خالصانه که بنا به ارتباط شخصی میان سفارش دهنده و نقاش شکل میگرفت دیگر وجود ندارد اما من بارها گفته ام این هنر باید به عنوان یک میراث حفظ شود و رهروانی داشته باشد که تکنیک آن را زنده نگه دارند.
کار نقاشان قهوه خانه ای را هیچ نقاشی نمی تواند انجام دهد
منصور وفایی هنرمند پیشکسوت نقاشی قهوه خانه ای که از آخرین بازماندگان این نسل است، این روزها در حال تکمیل اثری با نام «دلاور صحرای کربلا» است که به روایت رشادت و شهادت حضرت علی اکبر (ع) می پردازد.
وی درباره خلق اثری درباره زندگی امام رضا (ع) گفت: من اثری درباره امام رضا (ع) در ابعاد یک متری در سال ۸۰ خلق کردم که فرهنگستان هنر آن را خرید. مضمون این تابلو زهرخوراندن به امام در بارگاه مامون است. اصولا دو روایت درباره امام رضا (ع) میان نقاشان قهوه خانه ای بیشتر شاخص است که یکی روایت ضامن آهوست و دیگری همین موضوع زهر خوراندن به امام.
وفایی درباره اهمیت نقاشی قهوه خانه ای در پرداختن به موضوعات مذهبی بیان کرد: سبک نقاشی قهوه خانه ای فرهنگ ما ایرانیان را نشان می دهد و هیچ نقاشی از دیگر سبک ها قادر نیست کاری را که نقاشان قهوه خانه ای در این وادی انجام می دهند، انجام دهد. هیچ نقاشی نمی تواند تصویری در پرده دو متر در ۴ متر بکشد و در ۸ مترمربع کل حماسه عاشورا را از روایات معتبر به تصویر بکشد.
این نقاش قهوه خانه ای با تاکید بر اینکه چنین تابلوهایی که هم در گذشته خلق شده اند هم امکان خلق آنها در این روزگار وجود دارد بهترین درس و مشق برای کودکان و نوجوانان ماست، ادامه داد: کودکان و نوجوانان ما مدام از مظلومیت امامان شیعه می شنوند ولی باید با تصویر که زبان امروز دنیاست به این بچه ها نشان داد ما از چه چیز حرف می زنیم.
وی افزود: نقاشی قهوه خانه ای از سه موضوع مهم در فرهنگ ایران صحبت می کند؛ یکی وقایع مهم اسلام به ویژه حماسه عاشورا و بعد سنن و آداب ایرانیان و دیگر اشعار و متون بزرگان این سرزمین. البته نگارگران ما هم به این مضامین پرداخته اند اما این آثار در قطع کوچک هستند و قابل نصب در یک مکان عمومی را ندارند تا مفهومی را به مخاطب عام منتقل کنند. دیگر سبک های هنر نقاشی نیز یا زبان و المان های پیچیده ای دارد که همه فهم نیست و یا اساسا قالبش به این مضامین نمی خورد.
نقاشی قهوه خانه ای را در دانشگاه تدریس کنند
وفایی با بیان اینکه امروزه کمتر به هنرهای سنتی بها داده می شود، گفت: مسئولان باید ببینند کدام هنرهای تجسمی وقتی برابر کودکان و نوجوانان قرار می گیرد نقش آموزشی دارد. به گمان من باید در مقطع کارشناسی در یک دوره ۳ تا ۶ ماهه نقاشی قهوه خانه ای در دانشگاه ها تدریس شود. باید آثاری که ما خلق می کنیم در تالارهایی نصب شود و گروه گروه برای دیدنش بیایند اما امروزه نقاشان قهوه خانه ای گیر نفت برای پاک کردن قلم موهایشان و تهیه رنگ هستند.
این نقاش پیشکسوت در انتها با بیان اینکه نهادها عمدتا سفارش دهندگان این نقاشی در روزگار معاصر هستند، درباره کمتر پرداخته شدن به زندگی امامان معصوم در این وادی در کنار پرداختن به حماسه عاشورا نیز اظهار کرد: این موضوع به نهادهای سفارش دهنده بستگی دارد. من ورک شاپ های زیادی برگزار کردم ولی هیچ وقت نهادی به من نگفته بیا و درباره امام رضا (ع) کار کن. به هر حال به نقاشان قهوه خانه ای سفارش داده می شود. من یک سال نامه ای نوشتم به مسئولان و گفتم فقط ابزار در اختیارم بگذارید تا تمام وقایع از صدر اسلام تا امروز را به تصویر در آورم اما جوابی داده نشد.
هنرمندان هنرهای سنتی به مضامین مذهبی علاقه دارند
محمدباقر آقامیری نگارگر پیشکسوت که او نیز در سال های ۶۶ و ۶۷ آثاری درباره زندگی امام رضا (ع) خلق کرده است درباره ارادت نگارگران به امام رضا(ع) گفت: روایت ضامن آهو همیشه مورد توجه نگارگران بوده زیرا این روایت در ارتباط با بعدی از شخصیت امام است که نشان از مهربانی و ضعیف نوازی دارد. این روایت سفارش دهنده بسیاری هم دارد برای همین است که هنرمندان این رشته هر کدام در سال های فعالیت خود تجربه ای از خلق چنین اثری دارند. همین هفته گذشته یکی از هنرجویان من که تجربه کاری خوبی هم دارد یک تابلو با همین مضمون و فضاسازی های ذهنی خود انجام داد.
وی درباره ارتباط هنرمندان نگارگر و روایت هایی از زندگی امام رضا(ع) نیز بیان کرد: علتش عشق و علاقه هنرمندان به این مضامین است. اگر عشق نباشد هنرمند می رود روی مسایل دیگری که عمدتا تجاری هستند کار میکند اما مضامینی مانند ضامن آهو یا واقعه عاشورا یک شجاعت و مظلومیت و ظلم ستیزی را در دل خود دارد و از ارزش های معنوی سرشار است که وقتی این مفاهیم با زیبایی شناسی بیامیزد و به اثر هنری تبدیل شود، هر هنرمندی را راضی و بیننده را هم جذب میکند.
آقامیری بیان کرد: موضوعات عاطفی این چنینی قلب هر انسانی را رقیق و حس بشردوستی را در او بیدار میکند.
وی در پایان با بیان اینکه هیچگونه حمایتی از هنرمندان این عرصه نمی شود نیز گفت: هیچگونه حمایت خاصی از هنرمندانی که مسایل مذهبی را به شکل نقاشی روی بوم ثبت می کنند نمی شود و فقط مدام گفته میشود لازم است هنرمندان در این مایه ها کار کنند ولی درنهایت ارگان های ذیربط حمایتی نمی کنند. خاصیت هنر این است که مهر و محبت و فضای عاطفی ایجاد و فضای جامعه را متعادل کند که روایتهای مذهبی می تواند این فضا را ایجاد کند تا در جامعه ای دور از خشونت و با مهرورزی زندگی کنیم و این وقتی اتفاق می افتد که حمایت وجود داشته باشد.