از آن زمان اما شوراي همكاري بستر تحولات بيسابقهاي در روابط ميان كشورهاي عرب حاشيه جنوبي خليجفارس بوده است، بهطوري كه اكنون بيش از 5ماه از محاصره قطر توسط عربستان، امارات و بحرين ميگذرد و زمزمه «فروپاشي شوراي همكاري» از تحليلهاي رسانهاي به هشدارهاي مقامات سياسي اين كشورها، ازجمله وزراي خارجه و حتي امير كويت تبديل شده است.
براساس جدول برنامههاي اعلام شده، قرار بود نشست جديد سران شوراي همكاري در آذرماه سالجاري به ميزباني كويت برگزار شود، اما نگاهي به وضعيت بحران قطر وشكست تمام تلاشهاي ميانجيگرانه منطقهاي و اروپايي، نشان ميدهد اميدي به ادامه فعاليت اين شورا، دستكم با شكل و تركيب فعلي نيست. به اين ترتيب، عربستانسعودي، اينبار براي برگزاري نشستي با هدف مقابله با سياستهاي ايران در منطقه، فعلا از گزينه هميشگي خود در خليجفارس چشمپوشي كرده و دست به دامن اتحاديه عرب شده است.
- نشست فوري درباره ايران
نشست فوري وزراي خارجه اتحاديه عرب با هدف بررسي سياستها در مقابل ايران، روز گذشته بدون حضور وزير خارجه لبنان در قاهره برگزار شد. رياست اين نشست بر عهده محمود علي يوسف، وزير خارجه جيبوتي بوده است. در بيانيه پاياني نشست روز گذشته در قاهره، ضمن محكوميت سياستهاي ايران در منطقه، از اتحاديه عرب درخواست شده است اقدامات لازم براي طرح پرونده فعاليتهاي منطقهاي ايران در شوراي امنيت سازمان ملل را انجام دهد.
در سايه فروپاشي آخرين پايگاه همكاري عربي (تعبيري كه از سوي امير كويت در وصف شوراي همكاري خليجفارس بهكار رفته است)، يكبار ديگر توجه رسانههاي عربي به عملكرد اتحاديه عرب نسبت به بحرانهاي منطقهاي و دلايل ناكارآمدي اين نهاد در انجام وظايفي كه براي آنها شكل گرفته، جلب شده است.
اتحاديه عرب بيش از 70سال پيش، در اواسط دهه 40ميلادي با هدف اداره اختلافات داخلي كشورهاي عربي و ايجاد هماهنگيهاي لازم ميان اين كشورها بهمنظور مقابله با بحرانهاي مشترك تاسيس شد. تقويت موج مليگرايي عربي، مبارزه همزمان ملتهاي عرب با استعمار اروپا و ظهور جنبش صهيونيسم بهعنوان تهديدي مشترك براي تمامي اعراب، ازجمله دلايل اوليه شكلگيري ايده تاسيس اين نهاد بينالمللي به شمار ميرود. اتحاديه عرب، ابتدا براساس توافق 7كشور عربي (مصر، عراق، سوريه، يمن، لبنان، اردن و عربستان) در شهر اسكندريه مصر تشكيل شد و در ادامه، ساير كشورهاي عربي رها شده از بند استعمار، به آن پيوستند.
طي اين 7دهه، جهان عرب و اتحاديهاش، بحرانهاي بيشماري را تجربه كردهاند، از اشغال اراضي و جنگ عليه دولتهاي مستقر عربي گرفته تا درگيريهاي متعدد داخلي و انقلاب و... اما نگاهي به عملكرد اين اتحاديه نشان ميدهد در جريان تمام اين بحرانها، دستاوردي جز صدور بيانيه و محكوميتهاي سياسي نداشته است.
براي مثال، اتحاديه عرب عليه تجاوزهاي نظامي اسرائيل، شهركسازي اين رژيم در سرزمينهاي اشغالي، حمله آمريكا به عراق در سال 2003، تحولات داخلي سوريه و... همواره موضع مشخصي داشته و آن را در قالب بيانيههاي متعددي اعلام كرده، اما در صحنه عملي، هيچ اقدام مؤثري براي تحقق مواضع سياسي از سوي اين اتحاديه ديده نشده است.
- دستگاه صدور بيانيه
انور مالك، تحليلگر ضدايراني الجزايري، هفته گذشته در مصاحبهاي با شبكه الجزيره در اينباره گفت: در شرايطي كه ما بيش از هر زمان ديگري به نهادي براي ايجاد وحدت و هماهنگي ميان اعراب براي مقابله با تهديدهاي مشترك احتياج داريم، اتحاديه عرب به جسمي بيجان تبديل شده كه هيچ دستاوردي براي جهان عرب ندارد. اين اتحاديه صرفا به لحاظ اداري به فعاليت خود ادامه ميدهد و عملا هيچ نقشي در تحولات سياسي و تاريخي ما در اختيار ندارد.
عبدالله عبدالله، عضو بلندپايه جنبش فتح فلسطين نيز در يادداشتي با عنوان «اتحاديه عرب و شكست مطلق در تحقق اهداف» نوشته است: بدون شك دلايل اصلي وضعيت فعلي اتحاديه عرب را بايد در ميزان سيطره قدرتهاي غربي بر كشورهاي عضو اين نهاد جستوجو كرد، بهطوريكه استقلال آن را بهطور كامل از بين برده است. از سوي ديگر، تأثير غيرقابل مقايسه قاهره و برخي كشورهاي ثروتمند عربي بر اتحاديه را ميتوان عاملي ديگر براي ناكارآمدي و شكست تاريخي اين نهاد بهشمار آورد.
بدون شك تا زمان تشكيل تركيب جديدي از كشورهاي عربي كه قادر به پر كردن خلأ شوراي شكستخورده خليجفارس باشد (احتمالا با حذف كشورهايي نظير قطر، عمان يا حتي كويت)، عربستان سعودي براي ادامه فضاسازيهاي منطقهاي و بينالمللي عليه ايران از ابزار اتحاديه عرب بيش از هر زمان ديگري استفاده خواهد كرد؛ اتحاديهاي كه به گفته منتقدانش، به دستگاهي براي صدور بيانيه تبديل شده است.