از طرفي بايد حواسمان نيز باشد كه با فروكش كردن اين هيجانات، 3ماه يا 3سال ديگر خبري از كمكهاي مردمي نيست و البته مشكلات اين مردم همچنان پا برجاست و وظيفه دولت نيز همچنان پابرجاست. اما بهنظرمن در اين زمينه نيز برخي وظايف ديگري ميتوانند براي خود تعيين كنند؛
مثلا اينكه وظيفه دانشگاه در كمك به زلزله زدگان ديگر جمعآوري پتو و ارسال چادر و آب معدني نيست، دانشگاه بايد فكر كند كه چگونه ميتوان كاري ماندگارتر و اساسيتر براي اين مردم كرد. بهعنوان مثال اينكه دانشگاه وظيفه خود را در كمك به زلزله زدگان طرح نمونهسازي مسكن ضدزلزله براي روستاييان قرار دهد.اگر ما اهل تفكر هستيم و دانشگاهي حتي اگرجامعه نيز اين مطالبه را از ما نداشته باشد، ما بايد نياز اساسي جامعه را درك كنيم.
از همان ابتداي ماجراي كمكهاي غيردولتي براي زلزلهزدگان مترصد اين موضوع بودم كه آيا دانشگاهي بهجاي كمكهاي مرسوم فوري به طرحهاي زيربنايي كه اتفاقا نياز اساسي اين مردم بعد از رسيدگيهاي اوليه است ميپردازد؟ متأسفانه چنين نشد و ديدم كه دانشگاه ما نيز مانند ديگر صنوف تنها وظيفه خود را همين كمكهاي اوليه و فوري ميداند؛ كاري كه از هر شخص خيري برميآيد.
چرا نبايد دانشگاه ما يك نمونه روستا را انتخاب كند و در آن 50 خانه ضدزلزله ارزان با استفاده از فناوريهاي روز عمران دنيا بسازد كه هم مدلي باشد براي ساختن اينگونه ازمسكنهاي روستايي و هم 50 خانواده اسكان پيدا كنند و اصلا سبك خانهسازي روستاهاي مدرن را در ايران پايهگذاري كنند تا ما در هر زلزلهاي شاهد تلفات جاني با اين وسعت نباشيم.اين كار مردم عادي يا ستارههاي سينما و تلويزيون و ورزشكاران حرفهاي نيست كار دانشگاه و دانشگاهيان ماست. در كنار ايدههاي اين چنيني كه ميتوان پولش را هم از همين كمك خيرين استفاده كرد، به تربيت دانشجوي عمران و مهندس ناظر و طرحهاي مفيد ديگر در اين زمينه نيز ميشود دل بست.
بهنظرم شخصيت دانشگاهياي مانند دكتر زيبا كلام نبايد مثل ديگران عمل ميكرد و با توجه به مبلغي كه ايشان با كمپين خوبشان جمع كردند بدترين كار اين بود كه ايشان رفتند در منطقه و خواستند تا كمكي مثل ديگران شامل تأمين نيازهاي اوليه زلزله زدگان داشته باشند. جا داشت ايشان بهعنوان يك شخصيت دانشگاهي با كساني كه به اين كمپين كمك كرده بودند صحبت كند و كاري اثر مدارتر را دنبال ميكردند؛ كاري از همان جنس كه عرض كردم. يعني طرح ريزي نوعي مسكن ضدزلزله براي روستاييان و نمونهسازي و مدلسازي. امري كه به گمان من بعد از فروكش كردن اين هيجانات بهشدت بايد مورد توجه قرار گيرد و نياز اساسي اين مردم بهويژه روستاييان زلزله زده است اما به فراموشي همگاني دچار ميشود.