افراد را آموزش دهند، مقررات جدي براي رعايت استانداردهاي خانهسازي داشته باشند و نيروي تخصصي توانمند، دانشمند و مهندساني مجرب تربيت كنند تا اگر زلزله رخ داد خسارات و تلفات آن كم باشد. كسي مانند آقاي روحاني كه سالها در مجلس نماينده بودهاند، سالها دبير شورايعالي امنيت ملي بوده و 4.5سال گذشته رئيسجمهور هستند حتما اين را خوب ميدانند. ميدانيم كشوري چون ژاپن، كه بهمراتب از ما زلزلهخيزتر است، در اين زمينه پيشرفتهاي شگرفي كرده است كه نشان ميدهد مقاومسازي در مقابل زلزله شدني است.
زلزله اخير قصر شيرين هم مانند هر زلزلهاي بسيار دردآور بود. غمانگيزتر تصاوير خانههاي نوساخته شده مسكن مهر و تنها بيمارستان شهر بود كه قاعدتا بايد در ساخت آنها در مقابل زلزله دقت ميشد. محاكمه و بازخواست كساني كه در ساخت و تأييد چنين ساختمانهايي دست داشتهاند كوچكترين انتظار مردم از دستگاه قضايي است. اين هم مشمول آن ساختمانهايي ميشود كه در اين زلزله خراب شدند و هم آنهايي كه براي خراب شدن در صف نوبت زلزلههاي بعدي هستند.
در زلزله اخير شايد متهم بخشي از خسارتهاي مربوط به مسكن مهر تا حدودي مشخص باشد. دولت پيشين را ميتوان به هزار و يك دليل متهم بسياري از مشكلات امروز ايران دانست. بهخصوص آنكه فعلا دو جناح حاكم در كشور با او موافق نيستند. ولي آيا اين كار، داغ را از دل مصيبتديدگان اين زلزله دور ميكند؟
راه دوري نرويم. فاصله هوايي محل زلزله تا سد داريان فقط 100كيلومتر و سد سيمره 200كيلومتر است. دهها سد ديگر در همين محدوده يا ساخته شده و يا در حال ساخت هستند. فرد مطلعي به من ميگفت كه براي ساخت سد داريان 27هزار ميليارد تومان هزينه شده است. همين 9 آبان روزنامه اطلاعات تيتر اول خود را به ساخت دهها پروژه عظيم سدسازي اختصاص داده بود: «در ابرپروژه طرح ملي آب در قالب ۶۱ طرح و ۱۲۰پروژه در ۱۲ استان با اعتباري معادل 6.2 ميليارد دلار و ۱۸هزار و ۶۰۰ميليارد تومان در حال اجراست. در اجراي اين طرح 8ميليارد دلار با هدف توسعه و عمران غرب كشور در حوزه آب از صندوق توسعه ملي برداشت شد و در اجراي اين طرح 200شركت پيمانكار و 41شركت مشاور مشغول بهكار شدند و 259ميليون مترمكعب خاكبرداري و سنگبرداري انجام شده و 130كيلومتر تونل به روش مكانيزه حفر شده است».
آقاي روحاني روستاي هجيج و چشمه بل در اثر ساخت سد داريان بهمراتب بدتر از زلزله اخير آسيب ديدند. انسان وقتي درياچه پشت سد داريان - كه هنوز آبگيري آن كامل نشده است را ميبيند - مو به تنش سيخ ميشود كه چگونه ميتوان رودخانه را كشت و مردماني كه قرنها در مسير اين رودخانه - از مصب تا انتهاي آن در دشتهاي جنوب عراق و خوزستان - كه امروز به كانون ريزگرد تبديل شدهاند، را ناديده گرفت. چرا براي ساخت خانه ميفرماييد مردم بروند وام بگيرند و خودشان خانههاي محكم بسازند ولي براي اختصاص هزاران ميليارد تومان براي ساخت اين سدها، دستگاه مسئول ساخت اين سدها نه به ضجههاي مردم محلي گوش ميكند و نه به صدها متخصص و دردمندي كه ميگويند دستگاه سدسازي را متوقف كنيد؛ دستگاهي كه خاورميانه را تهديد ميكند. مگر جمعيت مرزنشينهاي ما در غرب كشور چند نفر است كه ميخواهيد برايشان اين همه سد بسازيد؟
مگر توسعه فقط سدسازي است؟ مگر در اروميه دهها سد نساختيد؟ آيا با اين روند براي مردم اروميه جز آيندهاي بيمناك، دستاورد ديگري هم ميتوان تصور كرد؟ آيا شما تصاوير نابودي صدها تن سيب را در اروميه نديدهايد؟ چرا به جاي سدسازي به مردم در ساخت خانههاي مقاوم كمك نميكنيد؟ چرا به جاي سدسازي، صنعت نساجي و پوشاك را در منطقه توسعه نميدهيد تا بازار لباس و پارچه كشور در اشغال تركيه در نيايد؟ چرا مردم منطقه بايد اينقدر در فقر و فلاكت باشند كه به كولبري بپردازند و هر از چند گاهي هم قرباني شوند؟ مگر پول صندوق توسعه ملي فقط براي سدسازان است؟ چرا آموزش، پژوهش، حملونقل عمومي و صدها راه ديگر براي توسعه پايدار در كشور به منابع اين صندق دسترسي ندارند؟
شايد اين نوشته من را آقاي روحاني نخواند. ولي ميدانم چند نفري از معاونان و مشاوران ايشان و وزرا حتما ميخوانند. اين نوشته را بدهيد به آقاي اردكانيان و از ايشان بخواهيد اين پروژهاي سدسازي در غرب كشور را متوقف كنند و دولت هم پول آنها را نه براي ساخت صنعت در اصفهان، اراك، يزد، سمنان و كرمان كه براي همين مردم دوست داشتني مناطق مرزي در غرب و شرق كشور خرج كنند تا بيتوجهي به آنها باعث نشود ساكنان آن مناطق، چون ساكنان روستاي هجيج، به تروريستهاي داعش و طالبان بپيوندند و يا با كولبري جانشان را به خطر نيندازند. مسكن مهر و متهم آن را هم به دادگاه تاريخ بسپاريد ولي شما كاري كنيد كه در آينده مورد مهر تاريخ قرار گيريد.