از بحث درباره بحران اقليمي و برخورد دونالد ترامپ همتاي آمريكايياش گرفته تا توافق هستهاي با ايران و از تروريسم گرفته تا بحران هويت در اروپا، ازدواج نامتعارفش و نياز به دگرگوني فرانسه. مكرون با خونسردي درحاليكه قهوه اسپرسوي خود را مزه ميكند و به انگليسي حرف ميزند، مشتاق است ايدههايش را درباره جهان به تفصيل بيان كند. او در بخشي از اين مصاحبه به فعاليتهاي موشكي و منطقهاي ايران اشاره ميكند و با تكرار ادعاهاي آمريكا از نياز غرب به مهار ايران حرف ميزند؛ ادعايي كه بلافاصله بعد از انتشار با پاسخ وزارت خارجه ايران روبهرو شد.
- تايم: ميخواستيم ابتدا با شما در مورد خبر امروز صبح صحبت كنيم؛ اينكه ميخواهيد در ماه دسامبر ميزبان اجلاس سران كشورها با موضوع شرايط اقليمي باشيد. شما از سران كشورهاي جهان براي حضور در اين اجلاس دعوت كردهايد اما دونالد ترامپ جزو مدعوين نيست. آيا دعوتنكردن از رئيسجمهور آمريكا به اين معناست كه برنامه شما براي متقاعدكردن وي به پيوستن دوباره به توافق پاريس درباره تغييرات اقليمي به خوبي پيش نميرود؟
من از همان ابتدا تصريح كردم كه هيچ مذاكره دوبارهاي درباره توافق پاريس صورت نخواهد گرفت. به اين دليل كه او (ترامپ) نميتواند با بيش از 180 يا 190 كشور جهان به مذاكره دوباره بنشيند و رساندن اين پيام از اهميت بسياري برخوردار است و نشاندادن اين واقعيت با شاهد و مدرك كه توافق پاريس هنوز فعال است و هر كسي تعهد اوليه خود را در اين زمينه پي ميگيرد.
وقتي به جريانات كنوني مينگريد، ما فرضهايي را كه اين توافق بر مبناي آنها صورت گرفته است، برآورده نخواهيم كرد. ما بهطور قطع اصلاحات مدنظر را به كندي پيش خواهيم برد. به اين خاطر است كه ما در فرانسه از چند هفته قبل تصميم گرفتيم با يك طرح اقليمي جديد به اين روند شتاب ببخشيم. تمام نيروگاههاي زغالسنگي تعطيل خواهند شد. ما تمام فعاليتهايي را كه حرارتي ميخوانيم متوقف خواهيم كرد و بهرهگيري از هيدروكربنهاي جديد و فعاليتهاي نفت و گاز در فرانسه و خارج از فرانسه را بهخصوص در گينه و ساير مناطق متوقف خواهيم كرد. هيچكسي چنين تعهدي را نپذيرفته است.
يكي از دستاوردهاي اصلي اجلاس سران در ماهدسامبر براي من، اين خواهد بود كه نشان دهيم، ببينيد! ما اينجاييم. حتي اگر يكي از بازيگران بزرگ تصميم بگيرد در اين مرحله همراهي نكند، ما ميتوانيم در اين نقطه قرار بگيريم.
- تايم: وقتي براي حضور در اجلاس سالانه سازمان ملل در نيويورك بوديد، خاطرنشان كرديد يك رويكرد براي بازگرداندن پرزيدنت ترامپ به جمع سران [فعال در امور] اقليمي ممكن است؛ آنطور كه بيان كرديد، اين رويكرد ميتواند يافتن راهحلي باشد كه بر مبناي آن، ترامپ رهبري بخش جديدي از كار را برعهده بگيرد. آيا هنوز چنين رويكردي را امكانپذير ميبينيد؟
اگر وي بخواهد با ابتكار جديدي پا پيش بگذارد، بسيار خوشحال خواهم شد اما من فقط ميگويم آنچه قابل پذيرش نيست، سخنرانيهاي بدون سند و واقعيت است. وقتي شما متعهد به انجام كاري ميشويد، بهعنوان مثال كاهش برونده دياكسيدكربن، شما بايد سياست منسجمي در كشور خودتان به اجرا بگذاريد. اين كاري است كه ما اينك انجام ميدهيم.
- تايم: البته فقط بحران اقليمي نيست كه شما را از پرزيدنت ترامپ دور ميسازد. پيش از شروع اين مصاحبه، كاركنان دفترتان به من گفتند شما دوست نداريد بهعنوان چهرهاي ضدترامپ شناخته شويد...
اين موضوع را تأييد ميكنم، چه هر دوي ما به شكل قابلقبولي از سوي رأيدهندگان انتخاب شدهايم. از اين رو، من به ايالات متحده احترام ميگذارم. من به رأيدهندگان آمريكايي احترام ميگذارم و من اينجا ننشستهام كه قضاوت كنم يا بگويم با كسي مخالفم. منظورم اين است كه چنين كاري بيمعناست. بعد از اينكه ما تاريخ مشترك طولاني و بزرگي با هم داريم و هر باركه ايالاتمتحده براي آزادي نياز به شريكي دارد، حتي در مورد شكلگيري و حياتش، آنان فرانسه را در كنار خود ديدهاند. هر بار فرانسه نياز به شريكي و متحدي براي آزادياش، براي جنگ عليه ترور يا جنگ عليه اشغالگري داشته است، ما ايالات متحده را در كنارمان يافتهايم. بنابراين، ما چنين ارتباط تاريخياي با هم داريم.
و اين [ارتباط] بسيار قويتر و بسيار مهمتر از روساي جمهور وقت دو كشور است. اين را گفتهام كه نه فقط با ايالات متحده كه با خود پرزيدنت ترامپ رابطه نزديكي در زمينه امنيت، مقابله با تروريسم و بسياري موضوعات ديگر دارم و بر اين باورم ما رابطه شخصي بسيار خوبي با هم داريم. او روز 14ژوئيه به اينجا آمد و ما صحبتهاي خيلي خوبي داشتيم و البته اختلاف نظراتي نيز داشتيم. فكر ميكنم پي نگرفتن اين توافق (توافق پاريس) كار اشتباهي است. هميشه تكرار كردهام ما هيچ سياره ديگري [براي زندگي] نداريم. از اين رو، من به او خواهم گفت، باشد، شما با اين توافق مخالفي اما طرح جايگزينت چيست؟ من از طرح جايگزين شما اطلاعي ندارم. فكر ميكنم چنين كاري (خروج از توافق پاريس) اشتباه بزرگي براي نسل جديد و براي نسلهاي آينده است.
- تايم: شما در مورد توافق هستهاي با ايران نيز اختلاف نظر داريد؛ توافقي كه ترامپ ميخواهد درباره آن دوباره مذاكره كند...
توافقي كه در سال 2015صورت گرفت، توافق نسبتا خوبي است. وقتي از كارشناسانم ميپرسم آيا ميتوانستيم به بيشتر از اين برسيم يا در موقعيت بهتري قرار بگيريم، آنها ميگويند خير. من آدم سادهلوحي نيستم. نميگويم همهچيز در مورد ايران به شكل كاملي خوب است اما به نقشه و به موقعيت كنوني مينگرم. در خاورميانه و در آسيا، ما نابرابريهاي بسياري را شاهديم و بيثباتيهاي بسياري را. ما گروههاي تروريست را ميبينيم، ما در سوريه با بحران مواجهيم و در عراق شرايط بسيار دشواري ميبينيم و ايران بخشي از اين نقشه است و من بر اين باورم كه توافق هستهاي، برجام، [با حضور اتحاديه اروپا، ايالاتمتحده و سازمان ملل] كه در ژوئيه 2015 نهايي شد، بهترين توافق ممكن در قبال ايران است.
و باز هم، من فقط [به پرزيدنت ترامپ] ميگويم، گزينه ديگر شما چيست؟ شما چه پيشنهادي داريد؟ اگر ميخواهيد هر نوع رابطهاي با ايران بهخاطر فعاليتهاي هستهاي متوقف شود، شما كرهشمالي جديدي ايجاد خواهيد كرد. اين دقيقا همان تجربهاي است كه ما با كرهشمالي داشتيم و ناگهان شما پس از 12-10 سال بدون هيچ كنترلي از خواب بيدار ميشويد درحاليكه طرف مقابل به سلاح هستهاي دست يافته است. من چنين چيزي نميخواهم. اگر شما توافق سال 2015 را متوقف كنيد، چه گزينه ديگري داريد؟ دست به جنگ بزنيد؟ به ايران حمله كنيد؟ فكر ميكنم چنين گزينههايي در اين منطقه، ديوانگي است.
آيا گزينههاي ديگري وجود دارد؟ ما بايد 2نكته ديگر را بهخاطر داشته باشيم و من بسيار خوشحال خواهم شد اگر پرزيدنت ترامپ ابتكار عمل را در زمينه اين موارد جديد در دست بگيرد. ما نياز داريم چارچوب فعاليتهاي موشكي ايران را به شكل بهتري بررسي كنيم. بايد درباره مجموعه جديدي از ملاكها و يك معاهده جديد با ايران با هدف توقف فعاليتهاي موشكيشان در منطقه مذاكره كنيم. و نكته دوم بحث تحديد و كنترل حضور ايران در كل منطقه است... ما بايد درباره اين حضور با آنها صحبت كنيم.
- تايم: من مطمئنم شما تحقيق درباره مداخله روسيه در انتخابات ايالات متحده را پيگيري ميكنيد. علاقهمندم بدانم درباره اين تحقيق تاكنون چه فهميدهايد و همچنين اينكه فرانسه در قبال مداخله مشابهي در اينجا چه واكنشي دارد؟
به باور من اين مشكلي جدي است و ما نبايد پيامدهاي بالقوه چنين مداخلهاي را دستكم بگيريم. ايالات متحده و فرانسه هر دو دمكراسيهايي آزادند با جامعه مدني بسيار پرقدرت و بحثهاي بسياري كه در رسانههاي آزاد صورت ميگيرد. ما از اين بابت خوشحاليم و نيز از بابت بسياري از فعاليتهاي ديجيتال. كشورهاي ديگري هستند كه برخي از آنها شريك ما محسوب ميشوند و بعضي از آنها رهبران بسيار مهمي در جهان به شمار ميروند و روسيه يكي از آنهاست. من براي آنها احترام قائلم. من به آنان احترام ميگذارم و ما بحثهاي بسيار مهمي با آنها داريم. اما ميگويم آنان دقيقا از همان ارزشها و همان قواعد بازي [ما] برخوردار نيستند. وقتي آنها در ساير كشورها دست به تبليغات جهتدار ميزنند، اين موضوع بسيار مهمي است، چراكه اين اقدام ميتواند موجب جهتگيري در انتخابات رياستجمهوري و در ساير انتخابات ما شود. من بحث بسيار صريحي با پرزيدنت پوتين درباره چنين موقعيتي داشتم. من نظرات خودم را به وضوح در اينباره بيان كردم.
- پرزيدنت ترامپدر حساب توئيتر خود درباره اخبار جعلي بسيار ميگويد آيا شما او را بهاصطلاح دنبال (follow) ميكنيد؟
بايد به چيزي اعتراف كنم كه شايد از ديدگاه شما بسيار معقول هم بهنظر برسد. من خودم را توئيت نميكنم و خودم، خودم را دنبال نميكنم. چراكه اين كار با فاصلهاي كه شما بهعنوان حاكم و رئيسجمهور بايد رعايت كنيد، در تناقض است. بهعنوان رئيسجمهور، شما نياز داريد فاصلهتان را با وقايع، با جريانهاي مداوم اخبار و با واكنشها حفظ كنيد. بايد اذعان كنم اخباري درباره حساب توئيتري آقايترامپ شنيدهام، اما من خودم را دنبال و توئيت نميكنم.
- تايم: مسئلهاي كه شما و پرزيدنت ترامپ هر دو با آن سروكار داريد، تروريسم است. شهروندان فرانسوي كه با گروههاي جهادي [داعش] در سوريه و عراق ميجنگند، را چطور توجيه ميكنيد؟
ما چند سال پيش در واقع فرانسويهايي داشتيم كه براي پيوستن به اين مكانها، كشور را ترك ميكردند. چرا؟ چون چيز اشتباهي در جامعه وجود داشت و هنوز هم اين وضعيت بهقوت خود باقي است. چراكه من فكر ميكنم جوامع غربي بحران بزرگي را تجربه ميكنند؛ بحران در دمكراسيهايشان و ناتواني بسياري از كشورها در تلفيق تمام مردم خود در جامعه؛ با اين واقعيت كه ما به جهاديها اجازه داديم آنان را فريب بدهند و از موج گسترده نارضايتي بهره بگيرند و تنش را از خاورميانه به جوامع ما وارد كنند.
اين تركيبي است از بحراني بزرگ در جهان اسلام، ايجاد تنشهاي جديد در جهان اسلام، با به افراطكشاندن مردمي كه باور دارند نابودي غيرمسلمانها و مسلمانان غيربنيادگرا هدف عملي زندگيشان است و اين واقعيت كه ما با فقدان رؤيا، فقدان تحرك و فقدان پروژههاي جديد در جوامع غرب مواجهيم.
امروزه، شمار كساني كه كشور را ترك كنند تا به آنها در سوريه و عراق ملحق شوند كم است. چرا؟ چون آنان جنگ را در آنجا دارند ميبازند... و همه افرادي كه بازميگردند، بهويژه از سوريه، به زندان ميافتند. شما افرادي را در كشورتان (ايالات متحده) داريد كه بدون ارتباط مستقيم با آنها تروريست ميشوند، اما به اين خاطر كه چيزي به ناگاه در ذهنشان رخ ميدهد كه باز هم تركيبي است از پديدههاي تروريسم، خشونت و مذهب. من اين گرايش را فقط به مذهب تقليل نميدهم اما نميخواهم اين واقعيت را كه ارتباطي با مذهب وجود دارد ناديده بگيرم و با دشواريهاي اجتماعي و اقتصادي و گاهي بهدليل بيماريها و عوارض رواني.
- تايم: بهنظر ميرسد موقعيت مناسبي است كه از شما درباره اروپا بپرسم كه ميدانم موضوع حساسي برايتان است. شما براي پيروزي در انتخابات رياستجمهوري بر يك جنبش ملي عوامگرا غلبه كرديد. در اين حال، شريك نزديكتان در اروپا، آنگلا مركل، صدر اعظم آلمان، به لحاظ موقعيت انتخاباتي، در موضع به نسبت تضعيف شدهاي قرار دارد، آيا چنين موقعيتي شما را تبديل به رهبر شاخص اروپا نميكند؟
پاسخ متداول فرانسوي به اين پرسش بايد مثبت باشد؛ چراكه الگوي متداول فرانسوي آن است كه رهبر باشد، از ناپلئون تا دوگل و تا ديگران. اما به باور من اين طرز فكر اشتباه است. نقطه قوت اروپاي امروز ما حفظ دههها اتحاد، آزادي، و صلح است بدون اعمال نفوذ از موضع بالا و اين پديده جديدي است. تا جنگ جهاني دوم، تاريخ سدههاي اخير اروپا در عمل مجموعهاي بود از جنگها و اعمال نفوذ در سطحي اندك. كل داستان اروپا درباره جنگهاست و تلاش براي غلبه بر ديگران. آنچه ما موفق شديم بلافاصله پس از جنگ جهاني دوم آن را مديريت كنيم تجربهاي منحصربهفرد است. فضاي آزادي و صلح امكان رفاه را فراهم ميآورد و 70سال صلح پديدهاي جديد است. اروپا پيشتر چنين تجربهاي نداشته است. به اين خاطر است كه نميخواهم رهبر اروپا باشم. من ميخواهم يكي از رهبران نسل جديد باشم؛ نسلي كه كاملا باور دارد آينده همه ما آيندهاي اروپايي است. در مورد صدر اعظم مركل، او پس از 12سال حكمراني، انتخابات را با 33درصد آرا برد. وي رهبر بزرگي است. او قدرتمند است و توانست راست افراطي را شكست دهد. وي بخشي از اين بازتعريف اروپاست.
- تايم: آيا ميتوانيد اعتقادتان را به «آينده اروپايي» شرح دهيد؟
اين توازن بين آزادي و عدالت اجتماعي، گشايش و برابري، تجربه منحصربهفردي در اروپاست. در ايالات متحده، شما تعلق خاطر بسياري به آزادي داريد، اما در مقايسه با اروپا از دلبستگي كمتري نسبت به برابري برخورداريد. شما كشش بسيار قدرتمندي نسبت به اقتصاد بازار در چين داريد، اما نسبت به آزادي [در چين] همين حساسيت را نشان نميدهيد. اين تركيب بازار سرمايه، پيشرفت، برابري و آزادي در DNA اروپاست و به همين دليل است كه به باور من، اگر نميخواهيم تن به تسلط ديگران دهيم، به اروپا نياز داريم.
اگر ميخواهيد نقش جديد اين قرن و اين جهان جديد را ترسيم و طراحي كنيد و به نقشه مينگريد، ما ناگزيريم با يكديگر همكاري و از نزديك با هم كار كنيم. اگر من ميخواهم وقتي محصولات و كالاها به قلمروي ما ميرسند، ماليات دياكسيدكربن را بر آنها ببندم، يا اگر ميخواهم در زمينه انرژيهاي تجديدپذير به كارايي بالايي برسم، بايد در سطح اروپا كار و عمل كنم. اگر ميخواهم در زمينه مهاجرت كارآمد عمل كنم، به سازماني در سطح اروپا نياز دارم، چرا كه مهاجرت پديدهاي جهاني است. اگر ميخواهيد عليه تروريسم كارآمدتر باشيد، بايد تشكيلات اطلاعاتي در سطح اروپا بهوجود بياوريد. از اين رو، در قبال موضوعاتي كه پيشرويمان قرار دارد، نبايد در سطح ملي برخورد كرد. شما به عمل و اقدام اروپايي نياز داريد. منطق تعهد من نسبت به اروپا واكنش به همان است كه به آن اشاره كرديد: افزايش افراطگرايان و جنبشهاي مليگرايانه در كشورهاي مختلف اروپا.
- تايم: دفتر شما طي كارزار انتخاباتيتان اعلام كرد چنانچه تغيير ساختاري چشمگيري صورت نگيرد، شما در نهايت ميتوانيد شاهد خروج همزمان فرانسه و يونان از اتحاديه اروپا باشيد. آيا اين تغيير ميتواند با سرعت لازم صورت گيرد؟
چنين فكر ميكنم. اميدوارم چنين باشد. منظورم اين است كه در وهله نخست، نظر من اين است كه اگر شما به جلو حركت نكنيد، اگر هدف و آرمان جديدي را مطرح نكنيد، قافيه را به كساني كه نسبت به اروپا ترديد دارند واگذار خواهيد كرد؛ اتفاقي كه طي يك دهه گذشته رخ داده است. هيچكسي جرأت آنكه چيزهاي جديدي درباره اروپا پيشنهاد كند بهخود نداد. منظورم اين است كه ما نخبگاني خسته و قديمي داشتيم كه تركيبي از افراد خسته و چهرههايي بدبين بودند. وقتي هدفي داريد، ميتوانيد مردم را به سوي خود بكشيد. به همينخاطر بود كه چند هفته قبل در سوربون اين نقشه راه جديد را پيشنهاد دادم: اقتدار، اتحاد و دمكراسي. با پيشنهادهايي بسيار ملموس روي ميز. شما ناگزيريد فلسفه عميق اروپا را از سر بگيريد. اينگونه بود كه ماري لوپن را شكست دادم و به اين دليل پيشنهاد جدي من در اروپا به ديگران اين است كه محتاط نباشيد. اگر شما نسبت به اروپا محتاط باشيد، مغلوب افراطيون خواهيد شد، چرا كه آنان هيچ ترديدي نسبت به احساسات ضداروپايي خود ندارند.
شما بايد براي جوانانتان شرح دهيد، اروپا يعني رشد و سرمايهگذاري، اينكه چگونه خودتان را آموزش بدهيد، چگونه به سفر برويد، درباره ديگر جوانان قاره بهتر بدانيد، زبانهاي جديدي ياد بگيريد، فرهنگهاي ديگر را بشناسيد و براي برخورد با اين جهان جديد مجهزتر شويد.
از اين لحاظ، فكر ميكنم اين بهخود ما بستگي دارد. بدترين اتفاق آن است كه اروپا را باشگاه و پاتوقي درنظر بگيريم براي حلوفصل بحرانهاي كوتاهمدت. اين وضعيت ديگر صادق نيست. نسل ما از رفاه در اين حد كه صرفا به مديريت اروپا بپردازد برخوردار نيست. ما بايد قارهمان را از نو بسازيم.
- تايم: ميبينم 2 عكس روي ميز كارتان گذاشتهايد: تصوير شارل دوگل و همسرتان بريژيت. بهنظر ميرسد كل جهان نسبت به ازدواج شما كنجكاو است، بهخصوص با توجه به 24سال اختلاف سنيتان. بارها از شما خواسته شده در اينباره صحبت كنيد. فكر ميكنيد علت چيست؟
اين زندگي من است. همين و فكر ميكنم وقتي تصميم ميگيريد پا به چنين كارزاري بگذاريد، بيان حقيقت را به مردمتان بدهكاريد. به اين خاطر، من با صراحت و بهصورت عادي علت را شرح دادم؛ موقعيتم؛ را و حضور همسرم را و توازن شخصي زندگيام را. از اين رو، اين كار براي من طبيعي است. همين. اين زندگي شخصي من براي چند دهه بوده است و فكر ميكنم هماكنون بايد براي مردم شرح دهيد كه اين زندگي من است، زندگي شخصي من و زندگي خصوصيام. نميخواهم خلوتم را به نمايش بگذارم؛ هيچگاه درباره زندگي شخصيام صحبتي و اظهارنظري نكردهام.
و همسرم برايم خيلي مهم است؛ او فقط همسر من نيست، بلكه بهترين دوستم نيز محسوب ميشود و شخصي بسيار مهم براي من. او اينجاست و هميشه اينجا بوده. گرچه نقشي رسمي ندارد. چون ما در فرانسه سنت بسيار متفاوتي نسبت به آمريكا داريم. اما او حضور دارد، مردم نسبت به او و حضورش بسيار علاقه دارند. با اين حال، وي مسئوليتي در سياست عمومي ندارد و از سوي مردم انتخاب نشده است. اما ميگويم بهعنوان همسر من نقشي نمادين دارد.
- تايم: آيا فرانسه ميتواند نقش رهبري مدنظر شما را در اروپا و در سراسر جهان برعهده بگيرد، اگر نتواند اقتصاد و قوانين خود را آنطور كه شما ترسيم ميكنيد بهبود بخشد؟
من فكر ميكنم همهچيز به هم مربوط و در هم تنيده است. به باور من، فرانسه در محيط كنوني، در اروپا و در چارچوب چندجانبهگرايي در سطح جهاني، نظر و نقش خود را دارد. اما اين نقش نميتواند اجرا شود و صدا و نظر شما شنيده و محترم شمرده نميشود، اگر در خانه درست عمل نكنيد.
ما بايد اقتصاد خودمان را تقويت كنيم. ناگزيريم DNA اقتصادمان را بهگونهاي عميق تغيير دهيم تا در اين اقتصاد جديد نوآوري، استعداد و كفايت و بينظمي بتوانيم نقش رهبري را ايفا كنيم. و من فكر ميكنم ما در اين اقتصاد جديد از همه عناصر برخورداريم. واژه كارآفرين در انگليسي (Entrepreneur) در واقع يك كلمه فرانسوي است. نوآوري در DNA ما قرار دارد. پس ما از همه عناصر لازم براي موفقيت در اين محيط جديد برخورداريم، اگر بتوانيم تغييرات لازم را در قوانين و در ذهنيت جامعه خودمان ايجاد كنيم.
- به توئيتر ترامپ سر نميزنم
از من ميپرسند آيا هر روز براي ديدن توئيتهاي ترامپ به توئيتر سر نميزنيد. نه، هر روز نه. وقتي توئيتر را ميبينيد، وقتي واكنشهاي مردم را ميبينيد، چيزي را از واقعيت درك ميكنيد و نيز از طرز تلقي مردمتان و مردم ديگر در هر جا. اما فكر ميكنم وقتي شما در موقعيتي قرار داريد كه بايد خودتان تصميم بگيريد و وقتي مسئوليت بسياري از سياستهاي بزرگ و بسياري از افراد را برعهده داريد، نميتوانيد دائما در اين رسانه يا هر رسانه ديگري واكنش نشان بدهيد. شما به وقت نياز داريد، به رعايت فاصله نياز داريد و به مقايسه و كنترل اطلاعات تا درباره آنچه بايد دربارهاش واكنش نشان بدهيد يا ندهيد، فكر كنيد و تصميم بگيريد. و به اين خاطر است كه توئيتر الزاما با چنين شرايطي سازگاري ندارد. [اين رسانه] براي زندگي شخصيتان خوب است، اما مشكل اينجاست كه بهعنوان يك رئيسجمهور شما ديگر زندگي شخصي نداريد.
تايم / هفتم نوامبر 2017
مترجم : حميدرضا خطيبي