همشهری آنلاین - فهیمه سادات طباطبایی: روز چهارم زلزله با هدایت و خواهرش در سرپل ذهاب راهی «ریجاب» روستای پدری شان می‌شویم، آنها نگران خویشاوند خود در روستا هستند و می‌خواهند کمی آب و غذا که از اینجا توانسته‌اند برای خودشان جمع و جور کنند، برای دایی و عمو و عموزاده‌ها ببرند. می‌گویند این منطقه کوهستانی محل تفریح و گردش مردم محلی و توریستهاست و بکرترین کوهستان، باغ ها، میراث فرهنگی و آبشارها را دارد که زلزله به آنها آسیب جدی زده است.

از سرپل به سمت جاده کرمانشاه می رویم و بعد از حدود ده کیلومتر از یک جاده فرعی به دل کوه می زنیم و جاده پیچ و تابداری را که شبیه جاده چالوس است، بالا می رویم، ساعت سه عصر شده و خورشید نور طلایی خود را بر صورت و گردن ستبر و قوی کوهها و دل دره های عمیق می پاشد و برای آنها دلربایی می کند.

  • ریجاب یکی از پنجاه منطقه گردشگری کرمانشاه

منطقه ریجاب در غرب استان کرمانشاه است که از نظر تقسیمات سیاسی، جزء شهرستان دالاهو محسوب می شود. این منطقه از سمت شمال به شهرستان ثلاث باباجانی، از شرق به شهر کرندغرب، از جنوب و غرب به شهرستان سرپل ذهاب محدود می‌شود.
هدایت می گوید که ریجاب یا ریژاو یعنی محل ریزش آب و مدت هاست که یکی از پنجاه منطقه نمونه گردشگری استان شده و «بان مرزان» مرکز آن است و داراب، شالان،ژالکه، باباجانی عبدالحمید، کوشکری،زرده، سید محمد و قلقله یاران از روستاهای آن به شمار می آیند که آب و هوایش سرد و بیشترین محصول آن انجیر و گردو است. هدایت چند انجیر خشک که به قول خودش کاملا ارگانیک است و هنوز با گرده زرد نشده، از توی داشبورد ماشین در می آورد و به من می دهد و می گوید در همه جای کرمانشاه و ایران انجیر خشک ریجاب معروف است.

  • آسیب پنج میلیاردی به پرورش دهندگان ماهی

وارد روستا که می شویم گروه های مردمی را می بینیم که در حال کمک رسانی اند، اینجا تخریب خانه ها کمتر از روستاهای دیگر و شهر سر پل ذهاب است و بیشتر خانه ها پی و زیربنای سالمی دارند و تنها دیوارها و سقف خانه ترک برداشته است، اما مردم از زلزله ترسیده و چند روز است به خانه هایشان نمی روند و در چادر می مانند، از آنها عبور کرده و پیاده به سمت شالان می رویم، روستایی که به گفته هدایت محل پرورش ماهی های قزل آلا است و آن طور که او ابتدای جاده از دهیار شنیده نزدیک به پنج میلیارد تومان به صاحبان پرورش ماهی منطقه خسارت خورده است.

آب «الوند رود» که از «دالاهو» می آید و به شالان می رسد گرچه زیاد شده اما بعد از سه روز همچنان گل آلود است و سنگ های بزرگ کوه جا به جا در بستر رودخانه افتاده اند. بوی ماهی مرده همه جای منطقه را گرفته و کنار حوضچه های دو طرف راه ماهی های ریز پرورشی مرده، هنوز باقی مانده اند. دو نفر از مردهای محلی که حوضچه هایشان در بالای روستاست با موتور رد می شوند و می گویند که جلوتر نرویم چون ممکن است با پس لرزه دوباره سنگی جا به جا شود و از کوه ریزش کند. در چشمهایشان اضطراب لانه کرده و با قیافه های نگران از کنار ما به آرامی رد می شوند. به پایین که برمی گردیم هدایت و ستایش با دیدن باغ هایی که پرچین هایشان فرو ریخته حسرت می خورند و با زبان کردی، باغ اقوامشان که سنگ های بزرگ درختانش را شکسته بهم نشان میدهند، ستایش با دیدن باغ ها ناراحت می شود و می گوید زودتر از اینجا برویم.

  • فوران شدن چشمه های منطقه

روستای بعدی که قرار است ببینیم زرده است، ستایش برایم می گوید که برای این اسم روستا زرده نام گرفته که تمام منطقه روزی پر از گنج و طلا بوده، نزدیک که می شویم قلعه یزدگرد که مربوط به دوره اشکانی است را نشانم می دهند، قلعه روی ارتفاعات بنا شده و هدایت می گوید که مردم زرده فردای زلزله به آنجا رفته و دیده اند که اصلا به آن آسیبی وارد نشده.« قلعه پیر همچون نگهبانی حواسش به زرده هست.» ستایش این را می گوید و با دست به بلندترین نقطه کوه اشاره می کند.

روستاییان در زیارتگاه داود جمع شده اند، مردم اینجا همگی اهل حق هستند و زیارتگاه‌های مخصوص خودشان را دارند که هر سال اهل حق از تمام ایران برای عبادت به آنجا می آیند، به غیر از این زیارتگاه، زیارتگاه‌های بابایادگار، سید درویش، هانی تا و چشمه مقدس غسلان هم در این روستا هست. زنها با لباسهای محلی کردی و مردها با سیبیل های کلفت پر پشت دم در زیارتگاه به زبان کردی مشغول صحبت اند. هدایت به سیبیل مردها اشاره میکند که آنها را از مردمان دیگر مناطق متمایز می کند و می گوید آنها سرشان برود سیبیلهاشان نمی رود و هنوز یک تار موی سیبیل گرو گذاشتن بین شان مرسوم است.

«زمان مرادی» مسئول جهاد کشاورزی منطقه را ابتدای جاده کوتاه زیارتگاه بابایادگار که کوه راهش را بسته و دسترسی به آن را ناممکن کرده، می بینیم، او و خیلی مردها و زنهای دیگر اینجا ایستاده اند و درباره آبی که از زیر آوار سنگ ها به شدت بیرون می آید، حرف می زنند. آنها می گویند که آب کم رمق و بی جان چشمه غسلان دو روز اول کاملا خشکیده و حالا در روز سوم شدت آب به قدری زیاد شده که بی سابقه است، لوله های سیاه آب که از سرچشمه برای آبیاری قطره ای کشیده اند را نشانم می دهند و می گویند که این لوله هم کفاف این حجم از آب را نمیدهد. آب روی آسفالت ترک خورده جاده به سرعت جاری میشود و در سراشیبی فرو می ریزد.

آقای مرادی می گوید که به غیر از چشمه غسلان آب قلقله، سراب یاران و الوند رود هم زیاده شده ، او چند فرضیه برای این اتفاق داشت. اول اینکه آب در طول دو روز اول جمع و حالا سرریز شده که احتمالش خیلی ضعیف است چون حجم آب بیشتر از ذخیره ممکن است، دوم اینکه سفره های زیر زمینی بر اثر زلزله جا به جا شده اند و سفره های جدیدی فعال شده باشند که این احتمال بیشتر است. او و همه مردمی که دورش حلقه زده بودند دعا می کنند که فرضیه دوم درست باشد و از پس این محنت نعمتی حاصل شود.

  • علت افزایش حجم آب چیست

این اتفاق آنقدر برایم عجیب بود که در مسیر روستا از همکار خبرنگار علمی ام خواستم که در این باره تحقیق کند و خودم با دکتر مهدی زارع، رییس گروه زلزله شناسی مهندسی تماس گرفتم. او که خودش به منطقه آمده و شاهد چنین اتفاقی در روستاهای ازگله، امام عباس، سرپل ذهاب و یکی از کوئیک ها و تازه آباد بوده، گفت که «لایه های زیرزمینی تحت تاثیر بهم ریختگی و تغییر شکل قرار گرفته و باعث خشک شدن برخی چشمه ها و فوران شدن برخی دیگر شده است. این اتفاق کاملا طبیعی است و در زلزله منجیل- رودبار هم این تضارب سفره های زیرزمینی را داشته ایم که امیدواریم در اینجا موجب ازدیاد آب شده باشد.»

دکتر زارع البته این را هم گفت که مسئولان محلی و جهاد کشاورزی باید تعداد چاههای هر روستا را با یک سری پارامترهای دیگر محاسبه کنند و بعد قطعی و مطمئن درباره این آب ها تصمیم بگیرند.

 

نتایج تحقیقات اینترنتی همکار خبرنگارم هم به یک مقاله از زمین شناسی در دانشگاه کالیفرنیا ساکرامنتو منتج شد، در این مقاله آمده که: «آب‌هاي زيرزميني به دو شكل تحت تاثير امواج لرزشي ناشي از زمين‌لرزه قرار مي‌گيرند: جابه‌جايي دائمي و نوسانات. هردوي اين عوارض از گذشته شناخته شده‌اند و هردو با سطح آب‌هاي زيرزميني در ارتباطند. نوسانات تحت تاثير امواج سطحي لرزه‌هاي طولاني‌مدت ايجاد مي‌شوند. نظريه نوسانات براساس اين ايده مطرح مي‌شود كه زلزله مي‌تواند به واسطه بي‌ثباتي بستر سنگي آب‌هاي زيرزميني در ميان خلل و فرج سنگ‌ها تغيير فشار ايجاد كند. جا‌به‌جايي معمولا به واسطه انقباض يا انبساط دائمي سنگ‌هايي رخ مي‌دهد كه در مجاورت كانون زلزله قرار دارند و با افزايش فاصله اين جابه‌جايي‌ها كمتر احساس مي‌شوند. برخي از جابه‌جايي‌ها بلافاصله و در عرض چند دقيقه رخ مي‌دهند و برخي از آنها ممكن است بلافاصله آغاز شوند اما اثر آن، كاهش يا افزايش ميزان آب، چند روز يا هفته‌ها بعد ديده شود. اين تاثير در سطح آب‌هاي كم‌عمق يا عميق قابل مشاهده‌اند و با فاصله تا كانون زلزله و شدت لرزه ارتباط مستقيم دارند.

اگر زلزله در نزديكي يك سفره آبي رخ دهد، اين سفره آب در معرض تغييرات زيرزميني دائمي‌تري مشابه به آنچه براي آّ‌بهاي زيرزميني رخ مي‌دهد، قرار مي‌گيرد. اين تغييرات زيرزميني تا زماني كه سفره‌هاي آب هم‌تراز شوند ادامه دارند و اين هم‌تراز شدن ممكن است از يك دقيقه تا چند ماه ادامه داشته‌باشد. تغيير در فشار آب‌هاي زيرزميني مي‌تواند عواقب ناخوشايندي مانند روان‌شدن خاك و تخريب چاه‌ها و لوله‌هاي مورد استفاده در انتقال آب در پي داشته باشد.»

  • دره اژدها در حصار سنگها

با خواندن این مطالب برای هدایت و ستایش به سمت آبشار پیران که به «دره اژدها» هم معروف است، میرویم، این آبشار هر سال صدها بازدید کننده از شهرهای دیگر دارد و هدایت مضطرب است که زلزله باعث تخریب آن شده باشد. به آبشار که می رسیم خورشید در حال غروب است، پرده نارنجی کم رمق پشت سر دره اژدها رو به سیاهی می رود. تن کوه اما براثر ریزش سنگ از آن، جا به جا سفید شده و انگار پیسی گرفته، صدای خروشان آبشار هنوز می آید اما محل آبریزش را سنگ و خاک محصور کرده، ستایش می گوید خدا کند زودتر بیایند با جرثقیل سنگ ها را بردارند تا حوضچه خراب نشود.

هوا کم کم تاریک می شود، گرگی بالای کوه همان نزدیک آبشار بنا میکند به زوزه کشیدن، این طرف تر سگی با چشمان خسته و غمگین کنار ماشین ما این پا و آن پا می کند و با خستگی از کنار ما رد می شود. ریجاب پر از تاریخ و طبیعت زیر چادر سیاه شب به خوابی آشفته فرو می رود.