سال گذشته سرشماري نفوس و مسكن در سراسر كشور بهصورت كاملا علمي و بهروز، انجام شد و تا امروز، نگارنده در جايي نديده و نخوانده است كه جمعيت كل كشور چقدر است و تهراننشينان، چنددرصد از جمعيت كشور را بهخود اختصاص دادهاند؟ گفته ميشود- البته افواها- مساحت تهران در سطح 680كيلومترمربع است و جمعيت آن در شب قريب به 8ميليون نفر. باور اين ميزان قدري مشكل است و اگر قبول كنيم مساحت تهران 680كيلومتر است،
ارتفاعگيري در 75سال گذشته عموما و 25سال گذشته خصوصا، چقدر برميزان مساحت اين شهر افزوده است؟ و آيا واقعا جمعيت تهران زير 8ميليون نفر است؟ حدود و ثغور تهران هماكنون در شمال، رشتهكوه البرز، جنوب، شهر ري، غرب تا كاروانسراسنگي و شرق تا سرخهحصار و اندكي آنطرفتر است، اما واقعا چنين است؟ نگارنده اعتقاد دارم، حدود و ثغور تهران، چنين است؛ شمال: كوههاي البرز؛ جنوب: كوههاي حسنآباد (سرراه تهران به قم)؛ شرق:
رودخانه جاجرود و غرب: رودخانه كرج و دليل اين باور، كوچ و اياب و ذهاب ميليونها نفر از اطراف اين محدوده و حتي فراتر از آن، در طول روز و هفته و ماه و سال است و به يقين نميتوان مساحت تهران را در طول و عرض و ارتفاع و ميزان جمعيت تخمين زد. گفته ميشود، مساحت تهران در داخل حصار شاه تهماسبي- كه در سال 1246تخريب شد- 7تا 12كيلومترمربع بوده و جمعيت آن بين 7تا 12هزار نفر و پس از شكلگيري حصار ناصري، حدود 32كيلومتر مساحت آن شده و ميماند آمار و ارقامي كه از جمعيت ساكن در اين شهر،
طي سرشماريهاي متعددي كه از روزگار پادشاهان قاجار تا بهامروز صورت گرفته و رشد غولآساي جمعيت تهران، وضعيتي را فراهم آورده است كه برخي از پايتختنشينان، بهرغم دهها سال سكونت در اين ديار، عطاي آن را به لقايش بخشيدهاند. نمونهاش سركار خانم پروانه معصومي است كه رخت به ديار گيلان و مناطق سرسبز شمالي بربستهاند و اگر مجبور شوند و كار داشته باشند- به گواه نوشتههاي گهگاه ايشان در صفحه آخر همشهري- و بهقول قدما كلاهشان در شهر تهران بيفتد،
براي برداشتنش نميآيند و تهران بيتهران. گويا نخستين سرشماري در تهران در سال 1231و در زمان ميرزا آقاخان نوري صورت پذيرفته؛ «عدد خانهها و ساير بناهاي دارالخلافه باهره طهران، در آخر سال سيچقانئيل، مطابق با 1269قمري تشخيص يافته» و نسخه خطي آن در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران، مضبوط است. هفته آينده درباره نخستين سرشماريهاي پايتخت خواهم گفت.