در تهران هر روز 1033 خودروي جديد و بهعبارتي در هر ساعت از شبانهروز 43دستگاه خودروي جديد وارد معابر تهران ميشوند». به زبان بهتر هر 1/5 دقيقه، يك عدد خودرو! و اين در حالي است كه در شهر خودرومحور تهران- بلايي كه برسر تمامي شهرهاي كشور اعم بزرگ و كوچك آمده و خيال نكنيم اين معضل، فقط مختص تهران است- خودرويي را ميتوان يافت كه كمتر از 2/5متر طول داشته باشد و علاوه بر مصرف بنزين بالا هنگام حركت، حداقل فضايي بيش از 20 متر را اشغال ميكند و در پاركينگ نيز جاي زيادي را طلب ميكند و از آنجا كه در بهترين حالت، اكثر ساختمانهاي تجاري و اداري و مسكوني حداكثر ظرفيت پذيرش 50درصد اين تعداد خودرو را دارند، طبيعي است كه 50درصد بقيه، فضايي بهتر از كنار خيابانها نمييابند و به اين ترتيب فضاي تمام خيابانها و معابر شهر به اشغال خودروها درآمده و جايپارك، حكم كيميا را پيدا كرده و حكايت پاركينگهاي عمومي هم كه نگفته پيداست. درضمن اگر مقايسهاي كنيم ميان قيمتهاي جهاني خودرو با ارزانترين خودروهاي توليد داخل، در مييابيم مردم براي دريافت يك خودروي صفركيلومتر مثلا ارزان بايد جمعا حداقل 6هزار دلار به قيمت امروزي بالاي 4هزار تومان بپردازند و اين در حالي است كه كمترين قيمت خودروهاي 3 ستاره و 4ستاره مورد تاييد اداره استاندارد، قيمتي بالاي ميانگين 75ميليون تومان دارند و 19 تا 20هزار دلار را طلب ميكنند.
62سال پيش، درحالي كه جمعيت تهران كمتر از 1/5ميليون نفر بود و رغبت عمومي جامعه آن روز پايتخت به سمت خريدن خودروهاي عريض و طويل آمريكايي ميل كرده بود يك واردكننده خودروهاي خارجي خودروي «ايزتا» را وارد كرد كه علاوه بر قيمت بسيار ارزان، مختصات جالبي داشت. شكل ظاهري اين خودرو «تخممرغي» بود و اتاق آن بهقدري عجيب بود كه كسي قبلا مشابه آن را نديده بود و با طول 1/37 و عرض 1/29 متري، مشكل جاي پارك نداشت.
از ديگر خصوصيات اين خودرو، درِ آن بود كه جلوي بدنه قرار داشت و در مواقع باز شدن فرمان را نيز با خود بلند ميكرد. اين خودروي دونفره فضايي براي قراردادن وسايل و لاستيك زاپاس داشت و با داشتن موتور 2 سيلندر و مصرف 4ليتر در هر 100كيلومتر، حجم موتورش 236سيسي با 9/5 اسب بخار توان و حداكثر سرعت آن 60كيلومتر بود. حجم بسيار بالايي از خيابانها، بزرگراهها و معابر تهران را خودروهاي تكسرنشين اشغال كرده و ميكنند و «ظرف و مظروف» با هم، همخواني ندارند و بايد همانند كشورهايي چون ايتاليا و فرانسه، به سمت توليد خودروهايي برويم كه علاوه بر حجم و مصرف كم، از سرعت حداكثر 80 تا 90 كيلومتر برخوردارند و طبيعي است كه علاوه بر باصرفهبودن توليد اينگونه خودروها و هدرندادن ميلياردها ليتر بنزين در طول سال، از آلودگي هوا نيز ميتوانيم بكاهيم. قيمت اين خودرو آن روزگار 9 هزار تومان، و قيمت هر دلار 63 ريال بود!