اما اين رونق بهزعم برخي كارگردانان، كاذب به حساب ميآيد و برخي نيز بر موفقيتهاي اين تماشاخانهها تأكيد دارند.
حالا كه گامهايي به سمت خصوصيسازي تئاتر و رونق اقتصادي برداشته شده، اين نكته حائز اهميت است كه آيا تماشاخانهها در كشاندن مخاطبان به سالنهاي نمايش موفق بودهاند؟ مديريت اين تماشاخانهها تا چه اندازه به فكر ارتقاي كيفي و كمي تئاتر است؟
هيچ هنرمند و حتي مدير تئاتري مخالف تاسيس تماشاخانههاي خصوصي نيست اما بسياري به اين موضوع اشاره ميكنند كه اگر تماشاخانههاي خصوصي زير چتر حمايتي دولت و نهادهاي عمومي قرار نگيرند، نميتوانند به حيات خود ادامه داده و تعطيل ميشوند يا درنهايت مديران آنها براي بقاي تماشاخانه خود به هر ترفند تجاري براي جذب مخاطب متوسل خواهند شد.
- بليتفروشي و برنامههاي جنبي براي ادامه حيات
مرتضي يونسزاده، مدير تماشاخانه فانوس كه اين روزها سالنهاي نمايش آن بهدليل تكميل تجهيزات تعطيل است، درباره فعاليت تماشاخانههاي خصوصي به همشهري ميگويد: «به سبب افزايش اجراها، فعاليت گروههاي نمايشي و تقاضاي تماشاگران، لزوم ايجاد تماشاخانهها ثابت شده است. در بسياري از كشورهاي صاحبنام در حوزه نمايش نيز تماشاخانههاي مختلفي ايجاد ميشود كه تأثير خود را در رشد تئاتر دارند اما همين تماشاخانهها از سوي شهرداريها و گاهي دولت مورد حمايت قرار ميگيرند اما اين حمايت در ايران ديده نميشود.» يونسزاده عنوان ميكند كه تماشاخانههاي خصوصي با تمام هزينههايي كه دارند، درنهايت با برنامههاي جنبي و بليتفروشي روي پاي خود ايستادهاند.
او به برخي تماشاخانههاي خصوصي اشاره ميكند كه بهدليل نداشتن تجهيزات لازم در سطح پاييني قرار دارند: «اگر همين تماشاخانهها از سوي دولت و شهرداري حمايت شوند، ميتوانند به سطح كيفي قابلقبولي برسند.» يونسزاده در ادامه به پراكندگي تماشاخانهها در مناطق تهران نيز اشاره كرده و حضور تماشاخانهها در موقعيتهاي جغرافيايي را ضروري ميداند. او معتقد است كه پراكندگي تماشاخانهها ميتواند در جذب مخاطبان تئاتر مؤثر باشد و بهنوعي مردم را به سالنهاي تئاتر بكشاند.
- تعطيلي 7 تماشاخانه خصوصي
تقريبا 25تماشاخانه خصوصي در مناطق مختلف فعاليت دارند كه بهطور نسبي 7تماشاخانه موقتا تعطيل هستند دليل عدمفعاليت آنها عمدتا مسائل اقتصادي يا تجهيز سالنهاي نمايشي است. مديران تماشاخانهها معتقدند كه اين سالنهاي نمايشي نيز بايد از حمايت دولتي و سازمانهاي مرتبط چون شهرداري برخوردار باشند و اگر حمايت صورت نگيرد عمر برخي از تماشاخانهها كوتاه خواهد بود و به واسطه عدمتأمين هزينههاي جاري براي هميشه تعطيل ميمانند.
مهدي كوهيان، مدير تماشاخانه موج نو نيز حمايتها را مهم ميداند. كوهيان كه چند وقتي است تماشاخانهاش بهدليل مسائل اقتصادي تعطيل شده، حمايتهاي دولتي را تضميني بر بقاي تماشاخانههاي خصوصي ميداند: «هنر نمايش ايران از هيچ لحاظي هنوز مستقل نشده و وابسته دولت است. اين وابستگي تنها در مسائل مالي نيست بلكه در بخش تعيين محتوا، اجراها و... نيز هست.» كوهيان كه از اعضاي شوراي داوري تماشاخانههاي خصوصي كشور نيز هست، عنوان ميكند:
«وظيفه دولت و سازمانهاي مرتبط حمايت از هنر فاخر است و در تمام دنيا يارانههايي در اختيار گروهها قرار ميگيرد و همين سوبسيدها در راستاي حفظ هنر هزينه ميشود. اما در ايران حمايتها سليقهاي است و تماشاخانههاي خصوصي از هيچ حمايتي برخوردار نيستند.» كوهيان به نكته ديگري نيز اشاره ميكند و آن اجراي گروههايي است كه تضميني براي فروش دارند اما در تالارهاي دولتي روي صحنه ميروند.
او معتقد است كه تالارهاي نمايشي دولتي بايد در اختيار گروههاي نمايشي جديد باشند نه كارگرداناني كه ميتوانند فروش خود را تضمين كنند.» او تصريح كرده كه در نوع و چگونگي حمايتهاي دولتي بايد بازنگري صورت گيرد و اگر بخش حمايتها به تماشاخانههاي خصوصي تعلق يابد، تأثير خود را خواهد داشت.
در اين ميان بيشتر كارگردانان تئاتر با تاسيس و افزايش تماشاخانههاي خصوصي موافق هستند. مهرداد رايانيمخصوص با اشاره به تغيير و تحولاتي كه در چند سال اخير در حوزه نمايش صورت گرفته به همشهري يادآور ميشود: «چنانچه وضعيت تئاتر را به لحاظ گردش اقتصادي، اشتغال، تعداد تماشاگر و تعداد نمايشهاي روي صحنه با 10سال قبل قياس كنيم، تفاوت زيادي كرده و اتفاقات خوبي در اين زمينه رخ داده است. بهنظرم اين اتفاقات در مجموع مثبت بوده هرچند مشكلاتي همچنان وجود دارد.»
بهنظر راياني دولت و نهادهاي عمومي بايد سهم بيشتري از حمايت را در حوزه نمايش داشته باشد. راياني نيز مانند مديران تماشاخانههاي خصوصي، حمايتها را لازم ميداند و تصريح ميكند: «دولت براي حفظ كيفيت هنر نمايش بايد يارانههايي به بخش خصوصي ارائه دهد، چرا كه تماشاخانههاي خصوصي نيز هنوز آنطور كه بايد و شايد نميتوانند خودكفا باشند.» با اين حال او ميافزايد: «البته تماشاخانههاي خصوصي وضعيت نسبتا مناسبي دارند، اجراهاي متعدد و توليدات متنوع نشان از اين وضعيت دارد.»
مدير اسبق بخش بينالملل مركز هنرهاي نمايشي با بيان اين مطلب كه تئاتر خصوصي با همه ضعفها جلو ميرود، تصريح ميكند: «درست است كه استانداردهاي لازم در برخي سالنها ديده نميشود اما وجه غالب اينطور نيست و دوسوم تماشاخانههاي خصوصي شرايط خوبي دارند، اما ايرادات مبني بر عدمحركت آنها نيست؛ ما اكنون به كف ايدهآلها دست پيدا كردهايم.»
يكي از نقدهايي كه برخي به عملكرد تماشاخانهها وارد ميكنند نحوه كسب درآمد آنهاست. بهنظر ميرسد در اين سالها، مديريت برخي تماشاخانههاي خصوصي براي بازگشت سرمايه به سازوكاري غيرهنري متوسل شده و به كيفيت سطح خدمات خود و آثاري كه براي اجرا انتخاب ميكنند چندان توجهي نداشتهاند.
آرش عباسي، نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر نيز با اشاره به اينكه از حضور تماشاخانههاي خصوصي گريزي نيست، تأكيد ميكند كه برخلاف ديگر كشورها، تئاتر ايران به شكل حرفهاي و دور از شعار فقط در پايتخت و چند شهر بزرگ مستقر است و دولت كمترين فضاي نمايشي را در اين سالها ايجاد كرده و در نهايت تماشاخانههاي خصوصي بهنظر بهترين راهكار بهحساب ميآيد.» اما اين كارگردان مهمترين نقد بر تماشاخانهها را رفتار و عملكرد برخي از مديران آنها ميداند.
او نيز مانند ديگر هنرمندان حمايتها را مهمترين الزام در تئاتر كشور خوانده و عنوان ميكند: «در اروپا تئاتر در هر شكل و سطحي از حمايت دولت برخوردار است، اين حمايت از سالنهاي نمايش كوچك و بزرگ ديده ميشود. شهرداريها و بانكها اسپانسرهاي اصلي هستند و نقش شهرداري بسيار پررنگ است.»
كارگردان نمايش «همهچيز درباره آقاي ف» معتقد است كه تئاتر به هيچ عنوان نميتواند كاملا روي پاي خودش بايستد و خرج خود را بهصورت كامل دربياورد. او تصريح ميكند: «به شكل واقعبينانه هر جا كه تئاتر از عهده هزينههايش بر ميآيد يك جاي كار ميلنگد.»
- هزاران ترفند براي تماشاگر
كارگردان «زيرزمين» به رواج شكل تازهاي از تئاتر در تماشاخانههاي خصوصي براي درآمدزايي اشاره ميكند و ميگويد: «كشاندن تماشاگر به هر طريقي به سالن نمايش درست نيست، هنر نمايش مانند سينما و موسيقي نيست. اين هنر علاوه بر جنبه سرگرمسازي، نگاه متفكرانهاي دارد كه تماشاگر بايد به آن برسد. تئاتر جايي براي تجربه مخاطب است، شايد تماشاگر از يك نمايش خوشش بيايد و شايد خوشش نيايد و اين درست نيست كه مديران تماشاخانهها تنها با ترفندهايي ازجمله آوردن سوپراستارها، مهمانان چهره و... تماشاگر به سالن بياورند و تئاتر را از سطح خود پايينتر بكشانند.»