اساسا سالياني است كه مدرسهها مركزي است براي مجادله و چانهزني والدين با مسئولان مدرسه، بر سر نمره20! برخي مدرسهها بهخاطر رضايتخاطر والدين و جلب مشتري براي تأمين هزينههاي مدرسه، تراز نمرهها را بالا ميبرند تا هم دانشآموز و والدين راضي باشند و هم شاخص بازدهي مدرسه مطلوب باشد؛ بازي بيهودهاي بر سر هيچ و پوچ! نمره20 وقتي كه نشانگر هيچچيزي نيست جز موفقيت والدين در جدال با معلمان و مسئولان مدرسه، هيچ و پوچ است.
اما همين نمره20، البته ابزار تفاخر پدر و مادرهايي است كه گمان ميكنند با پولخرجكردن براي كلاسهاي تقويتي و معلم خصوصي و انواع تستها و آزمونها و تحتفشارگذاشتن فرزندشان، راه پيشرفت و سعادت او را هموار ميكنند.
اين تصور نادرستي است كه گمان كنيم تمام دانشآموزان، باهوش و نابغه و فوقالعاده هستند و از آن بدتر اينكه اگر فرزندمان معمولي بود و باهوش و نابغه و المپيادي و رتبه تكرقمي نبود، لابد هيچ آينده روشني ندارد و مشكل دارد؛ پس تا دير نشده بايد فكري به حالش كنيم و او را از بازي و زندگي طبيعي و مقتضيات نوجوانياش، محروم كنيم و از اين كلاس به آن كلاس بفرستيم و شب و روزش را با آزمون و مشاور و برنامهريزي و تستزني و اضطراب و دلهره پر كنيم كه از رقيبانش جا نماند.
واقعيت اين است كه بيشتر انسانها، از نظر هوش و استعداد حالت طبيعي دارند و افراد نابغه و تيزهوش، خيلي كمشمارند و مهمتر از آن اين است كه تيزهوشي، فقط يك ويژگي است؛ نه نشانه برتري بر ديگران است و نه تضمينكننده سعادت و آينده روشن!
دانشآموز، پيش از آنكه نابغه و باهوش و المپيادي و رتبه تكرقمي باشد، انسان است؛ انساني با تمام ويژگيها و نيازهاي انساني؛ ماشين يادگيري و انبار محفوظات و پردازشگر آزمونها و تستها نيست.
پدر و مادر عزيز! فرزند شما انسان است؛ رايانه شخصي شما نيست كه گمان كنيد هرچه بيشتر برايش پول خرج كنيد، لابد كارايي بيشتري خواهد داشت.
اين جمله ويرانگر را از زبان برخي والدين غافل بسيار شنيدهام: «اين همه براي اين بچه هزينه كرديم، اما حيف! حيف كه معدلش 18 شده است». درس و مدرسه و نمره و كارنامه و المپياد و رتبه و كنكور و دانشگاه و مدرك تحصيلي، فقط بخش كوچكي از زندگي است. حيف از بهترين دوران زندگي، يعني كودكي و نوجواني و جواني كه بهخاطر درس و نمره و رتبه، با دلهره و نگراني و نااميدي و شرمساري و اضطراب، تيره شود.