به گزارش همشهري آنلاين، دکتر محسن اسماعیلی در یکصد و چهارمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در محل مجتمع فرهنگی سرچشمه، به ادامه تفسیر خطبه سوم (خطبه شقشقیه) پرداخت و اظهار داشت: بحث درباره خطبه شقشقیه و امثال آن به معنای نادیه گرفتن وحدت و مصلحت مسلمانان نیست؛ چرا که تفرقه موجب شکست صفوف مسلمانان و در نتیجه، کمک به تحقق اهداف دشمن است؛ وحال آنکه خداوند متعال فرموده است: «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»؛ نزاع و کشمکش نکنید، تا سست نشوید، و قدرت و شوکت شما از میان نرود! و صبر کنید که خداوند با صابران است!
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه امروز مسلمانان بیش از هر چیز به وحدت و همدلی نیازمند هستند، خاطرنشان کرد: باید از هر کاری که موجب تفرقه و درگیری میشود، اجتناب کرد؛ همان گونه که قرآن کریم از ما خواسته است که حتی در اعتصام بحبل الله و آویختن به ریسمان الهی نیز با هم باشیم و تکتک و متفرق عمل نکنیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ؛ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ...».
این استاد دانشگاه تهران یادآور شد: اساساً از قرآن فهمیده میشود که اصلیترین هدف از ارسال رسل و انزال کتب، و از جمله فرستادن رسول خاتم و نزول قرآن کریم، رفع اختلافات بشر و همسوسازی انسانها در حرکت به سوی مقصد واحد، یعنی عبادت خدا و کسب کمال و معرفت است. برای تصدیق این اصل اساسی، تنها مراجعه و تدبر در آیه 213 سوره بقره کافی است که میفرماید: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ»؛ مردم در آغاز یک امّت بودند، پس خدا پیامبرانی را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت میکرد، همراه آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند.
وی ایجاد تفرقه و اختلاف به نام دین را بر خلاف فلسفه دین و نقض غرض آن دانست و افزود: با استناد به آیه 213 سوره بقره است که علامه طباطبائی میفرماید: «دين از همان روز اولى كه آمد براى رفع اختلافات ناشی از فطرت در میان بشر آمد؛ و سپس کار خود را با رفع اختلافات بعدی که فطری و غیرفطری بود، کامل کرد». این نکته در پاسخ قابل تامل و درسآموز هارون به برادرش نیز دیده میشود:
وقتی حضرت موسی علیهالسلام از میقات بازگشت، دید که سامری قوم او را فریب داده و به گوساله پرستی کشانده است. معلوم است که آن پیامبر بزرگوار تا چه اندازه خشمگین و ناراحت شد. آن همه زحمت و معجزه در مدتی کوتاه نادیده گرفته شده بود و مردم فریب صدای گوساله ای را خوردند که از آن مجسمه بیرون میآمد.
موسی، ابتدا مردم را سرزنش و توبیخ کرد و سپس برادرش را. «قالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا ؛ أَلَّا تَتَّبِعَنِ؟ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي؟»؛ گفت: ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند، از من پیروی نکردی؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟! هارون متواضعانه پاسخ داد: «إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ »؛ ای فرزند مادرم! ریش و سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی!
به گفته علامه طباطبایی، منظور هارون این بود که اگر مانع گوسالهپرستی مردم میشدم و تا آخر مقاومت میکردم، جز گروهی اندک کسی از من پیروی نمیکرد، و این موجب تفرقه مردم و تقسیم آنان به دو گروه مومن مطیع و مشرک عاصی میشد. در نتیجه اتحاد و اتفاق آنان، هر چند ظاهری بود، به تفرقه و اختلاف تبدیل میشد و چه بسا منجر به درگیری داخلی میگردید؛ و حال آنکه تو به من دستور داده بودی که این مردم را اصلاح کنم و از راه مفسدان نروم. ایشان معتقد است: این عذر فرعون اتفاقاً مورد قبول موسی قرار گرفت و به همین جهت خود و برادرش را چنین دعا کرد: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترین مهربانانی!
دکتر محسن اسماعیلی در ادامه جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه، گفت: قرآن ناطق یعنی امام علی علیهالسلام، هم در گفتار و هم در عمل بزرگترین دعوتکننده به وحدت و جدّیترین مدافع آن بود. امام(ع) به مردم هشدار میداد که: «إِيَّاكُمْ وَالتَّلَوُّنَ فِي دِينِ اللهِ، فَإِنَّ جَمَاعَةً فِيَما تَكْرَهُونَ مِنَ الْحَقّ، خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍفِيَما تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَى، وَلاَ مِمَّنْ بَقِيَ»؛ مبادا در دين خدا متلوّن و دو رنگ باشيد كه همبستگى و اتحاد در راه حق، گرچه از آن كراهت داشته باشيد، بهتر است از پراكندگى در راه باطلى كه مورد علاقه شما است؛ چه اينكه خداوند سبحان به هيچ كس، نه گذشتگان و نه آنها كه هم اكنون هستند، در اثر تفرقه چيزى نبخشيده است.
وی یکی از مهمترین نصیحتهای امیرالمومنین(ع) به خوارج را فاصله نگرفتن و جدا نشدن از جامعه و مردم متدین دانست و افزود: امام علی(ع) میفرمایند همواره همراه بزرگترين جمعيتها باشيد كه دست خدا با جمعيت است. از پراكندگى بپرهيزيد كه انسانِ تنها بهره شيطان است؛ چنانكه گوسفند تك رو طعمه گرگ! همچنین امام علی(ع) با اشاره به انتخاب ابوموسی اشعری و عمروعاص برای حکمیت فرمودهاند: اگر به آن دو نفر حكميت داده شد تنها به اين خاطر بود كه آنچه را قرآن زنده دانسته زنده سازند، و آنچه را محكوم به مرك نموده نابود كنند، و احيای قرآن به اين است كه دست اتحاد به هم دهند و به آن عمل كنند و ميراندن قرآن به پراكندگى و جدایى از آن است.
استاد دانشگاه تهران در ادامه سخنانش به نامه ابوموسی به امام(ع) راجع به حکمیت اشاره و رویکرد امیرالمومنین(ع) در این جریان را در راستای وحدت مسلمانان ارزیابی کرد و گفت: حضرت در این جا هم به موضوعیت وحدت مسلمانان اشاره فرمود و تاکید کرد که به رغم همه جفاها «حریصترین فرد» نسبت به حفظ یکپارچگی مردم است. در جریان سقیفه نیز چنین شد و آن حضرت برای حفظ انسجام مسلمانان و اساس دین سکوت کرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان خاطرنشان کرد: چه شیعه و چه سنی باید بدانند که به پیامبر(ص) تعهد دادهاند که وحدت خود را حفظ کنند. اینکه ایام میلاد پیامبر(ص) را هفته وحدت نامیدهاند بی دلیل نیست. هر کس عقیده خودش را دارد، بحثهای محترمانه علمی و دینی هم نه تنها مانعی ندارد که تقویتکننده پایههای وحدت آگاهانه است. اما سبّ و لعن و ناسزاگویی کار شیعه امیرالمومنین نیست.
دکتر اسماعیلی با بیان اینکه امروزه هیچ توجیهی برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان پذیرفتنی نیست، تاکید کرد: ایجاد تفرقه به هر نام و بهانه دیگری هم بر خلاف مصالح دینی و منافع ملی است و خیانت به اسلام و مسلمانان است.