به گزارش همشهري، تحقيقات در اين پرونده از 2ماه پيش با شكايت دختري جوان در دادسراي جنايي تهران شروع شد. او در تشريح ماجرايي كه برايش رخ داده بود گفت: چندماه قبل به پيشنهاد دوستانم برنامه بيتاك را روي گوشي موبايلم نصب كردم. مدتي كه گذشت با پسري به نام اميرعلي آشنا شدم. اوايل با هم چت ميكرديم اما بعد از مدتي او از من خواست قرار بگذاريم و همديگر را ببينيم. من هم قبول كردم و با او در خياباني در مركز تهران قرار گذاشتم.
او ادامه داد: وقتي به محل قرار رسيدم سوار خودروي پژوي اميرعلي شدم. فكر كردم كه قرار است به كافيشاپ برويم اما او به سمت اتوبان رفت و از تهران خارج شد. اعتراض كه كردم، اسلحهاي از زير صندلياش بيرون كشيد و مرا تهديد كرد كه اگر حرفي بزنم شليك ميكند و جانم را ميگيرد. من هم از ترس ناچار شدم سكوت كنم. او سرانجام مقابل يك باغ ويلا در حاشيه تهران توقف كرد و با تهديد مرا به اتاقكي كه در انتهاي باغ بود برد. در آنجا مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و بيآنكه متوجه شوم اقدام به تهيه فيلم سياه كرد. او حتي پول و طلاهايم را به سرقت برد و پس از آن مرا سوار ماشين كرد و وقتي به تهران رسيديم مرا از ماشين به بيرون انداخت.
اين اما پايان ماجرا نبود چرا كه مرد جوان، نقشه ديگري هم در سر داشت. شاكي گفت: اينبار او با فيلم سياهي كه از من تهيه كرده بود، نقشه اخاذي را پيش گرفت. ميگفت اگر نزد او نروم، فيلمي كه از من تهيه كرده را در اينترنت منتشر ميكند و آبرويم را ميبرد. من هم از ترس ناچار شدم به خانهاش بروم اما وي دست بردار نبود. اميرعلي بار ديگر تهديد كرد كه بايد3ميليون تومان به حسابش واريز كنم. من اين پول را نداشتم و مجبور شدم بهخاطر آبرويم، به بهانه اينكه قصد خريد دوربين دارم، از برادرم قرض بگيرم. او در مرحله ديگر درخواست 4ميليون تومان پول كرد كه اينبار تصميم به شكايت گرفتم، چون از تهديدهاي او خسته شده بودم.
با اين شكايت، گروهي از كارآگاهان پليس آگاهي تهران با دستور قاضي جنايي تحقيقات خود را در اين خصوص شروع كردند تا اينكه با كمك شاكي، متهم را به دام انداختند. اميرعلي كه جوان 25سالهاي است در بازجوييها منكر اتهام آدمربايي، آزار و اذيت و سرقت از دخترجوان شد اما تهيه فيلم سياه و اخاذي از وي را گردن گرفت. وي گفت: پس از آشنايي با ميترا، او خودش پيشنهاد داد كه به باغ ويلاي دوست پدرم برويم. هيچ زور و اجباري نبود.
اينكه گفته با تهديد اسلحه دروغ است. من چند وقت پيش يك اسلحه پلاستيكي خريدم و داخل ماشينم گذاشتم. از سوي ديگر به هيچ عنوان با زور و اجبار او را مورد آزار و اذيت قرار ندادم با اين حال تهيه فيلم سياه را قبول دارم اما هدفم براي اخاذي نبود. وي ادامه داد: ميترا مدتي با من دوست بود و قرار بود با هم ازدواج كنيم اما به تازگي متوجه شدم كه با پسر ديگري از طريق اينستاگرام آشنا شده كه وضع مالي خيلي خوبي دارد و ميخواهند با هم ازدواج كنند.از طرفي مدتي بود كه ميترا رفتارش با من سرد شده بود و ديگر جواب زنگ و پيامهايم را نميداد.
اين را كه متوجه شدم تصميم گرفتم به بهانه انتشار فيلم از او اخاذي كنم اما اصلا نميخواستم با آبرويش بازي كنم و فيلم را پخش كنم.نيتم اين بود كه آرامشاش را بههم بزنم تا از او انتقام بگيرم چرا كه او احساسات مرا به بازي گرفته بود. اين پسرجوان با قرار قانوني در اختيار كارآگاهان قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.