همان تصاوير هم خيليها را نگران كرد. مرد بلندبالاي سينماي ايران با آن موهاي پنبهاي و لهجه اصفهاني درحاليكه در بستر بيماري بود، چند كلامي راجع به همكار فيلمسازش صحبت كرد، ولي باور اينكه كارگردان شوخ و شنگ سينما اينقدر بيرمق باشد، دشوار بود. كيومرث پوراحمد حالا بعد از چندماه بيخبري، وقتي كه به زحمت تلفنش را پاسخ ميدهد، انگار در همان حالت است: بيرمق، بيحوصله و البته ناخوش. پوراحمد كه با پايان اين هفته شمع 68سالگياش را فوت ميكند، از اين روزهايش ميگويد.
- آذر، پاييز، يلدا
يكي نوشته بود واي از آذر، ماه آخر پاييز و اصلا همين روزهاي به سرعت در حال فرار پايان فصل نارنجي كه بعضي نامها را در ذهن تداعي ميكند. مگر ميشود در اين روزها تولد فيلمسازي را در ذهن تداعي نكرد كه «شب يلدا» را ساخت؟ اصلا ميشود از خاطر برد خالق سريال قصههاي مجيد را؟ مگر چند نفر در سينماي ايران داريم كه بتوانند «خواهران غريب» را بسازند؟ كيومرث پوراحمد اين روزها و همزمان با سالروز تولدش صدايش به دليل شكستن دنده بيرمقتر از هر زمان ديگر پاي تلفن درد را همراه دارد. حالش را كه ميپرسي جوابش پر است از گلايه و اندوه: «ما از يادها رفتهايم. ديگر كسي سراغ ما را نميگيرد.» تبريك تولدش را كه ميشنود از همان خندههاي هميشگي سرميدهد و به سرفه ميافتد.
- گزارش مشكوك
بالاخره تكليف ساخت آن مستندتان درباره عباس كيارستمي چه شد؟ جواب اين سؤال را به اين قرار ميدهد كه «اوه. هنوز يادتان هست؟ فكر كردم همه فراموش كردند. راستش ساخت اين مستند منتفي شد.» و تأكيد ميكند كه شرايط براي ساخت مستند «گزارش يك مرگ مشكوك» بهرغم استقبال خيليها هيچوقت برايش فراهم نشده و او هم ديگر قيد ساخت اين مستند را زده است.
- زمستان، تولد ترمه
پوراحمد كه آخرين ساختهاش «كفشهايم كو» در اكران نوروزي سال قبل نتوانست موفقيت چشمگيري كسب كند و حتي اميدهاي خودش براي فراموشي تجربه تلخ شكست همهجانبه «پنجاه قدم آخر» را هم نقش برآب كرد، حالا در جواب اينكه فيلم بعديتان را كي شروع ميكنيد مثل يك فيلمساز بالفطره ميگويد:
« علي قائممقامي قول داده تا بهزودي سرمايه لازم براي ساخت فيلم بعدي را مهيا كند و اگر اين اتفاق بيفتد در همين زمستان فيلم جديد را كليد ميزنم.» كارگردان خواهران غريب تأكيد ميكند كه اين فيلم بهگونهاي ادامه فيلمهاي شخصي او به شمار ميرود و تاكنون نام موقت آن «تولد ترمه» است. پوراحمد ميگويد: «فيلم اصلا رگههاي طنز ندارد و درواقع رگههايي از احوالات اين روزهاي من در آن جاري و ساري است و اميدوارم موضوع تأمين سرمايه اين فيلم هرچه سريعتر مرتفع شود.»
- صبح روز بعد
«هنوز درگير مشكل قديمي ديسك كمر هستم اما متأسفانه اين روزها به خاطر يك آسيبديدگي جديد دچار شكستگي دنده هم شدهام و حسابي زمينگيرم. راستش چند وقتي است كه آمدهام يك گوشه دنج مملكت تا بتوانم كمي بنويسم و به فيلمنامهها و ديگر نوشتههايم سر و ساماني بدهم اما بيماري امانم را بريده است و از كارهايم عقب افتادهام. اميدوارم بتوانم در همين يكي، دو ماه كارها را به نتيجه برسانم و فيلم جديدم را شروع كنم و از اين رخوت خارج شوم.» اين آخرين حرفهاي كيومرث پوراحمد است در آستانه تولدش؛ تولد يك كارگردان... .