عيسي فرهادي گفت: «خوب است محلي را براي تجمعات مردم در تهران تعيين كنيم تا هر كسي كه خواست انتقاد كند، به آنجا برود و مسئولان هم آنجا در جمع مردم حاضر شوند.» محلي كه در برخي از كشورهاي دنيا هم براي تجمعات مردم پيشبيني شده است اما در كشورمان براي نخستين بار است كه چنين پيشنهادي از سوي يك مقام دولتي و عالي ارائه ميشود؛ پيشنهادي كه تا رسيدن به مرحله عمليشدن شايد راه دور و دراز و پر پيچ و خمي داشته باشد ولي ميتواند شروعي براي مطرح شدن موضوع «گفتوگو» و «شنيدهشدن انتقاد» در جامعه باشد.
البته در اين بين سؤالاتي هم مطرح است؛ واكنش نهادهاي امنيتي و انتظامي به اين پيشنهاد چيست؟ چه مكاني اصلا براي اين موضوع مناسب است و بايد چه شرايطي داشته باشد؟ و اصلا آيا اگر چنين مكاني وجود داشته باشد با استقبال مردم معترض و مسئولان روبهرو ميشود؟
- از هايد پارك تا پليس كتكخور
محمد سلطانيفر، استاد ارتباطات در گفتوگو با همشهري با اشاره به اينكه پيشنهادي كه فرماندار تهران به آن اشاره كرده، اتفاق مثبتي است كه در كشورهاي ديگر تجربه شده است، گفت: مدلهاي مختلفي براي اختصاص فضا براي بيان انتقادها در كشورها وجود دارد. مثلا در هايد پارك لندن (مهمترين پارك لندن) جايي وجود دارد كه معترضان در سال ميتوانند به آنجا مراجعه كرده و سخنان خود را به ديگران منتقل كنند و اين انتقادهاي مردمي تحت حمايت پليس برگزار ميشود.
وي افزود: نوع ديگري از حمايت از آزادي بيان، آنچنان كه در كرهجنوبي وجود دارد، اختصاص محلي براي صداي مردم به شكل صوري است. در اين كشور 8-7وزارتخانهاي كه مردم بيشتر به آنجا مراجعه ميكنند را به يك مكان مشخص منتقل كردهاند و محلي براي اعتراض در كنار آن وجود دارد تا مردم صداي خود را در يكجاي مشخص انجام دهند. مثلا وزارتخانههايي مانند وزارت امور خارجه، كار و نهادي مانند شهرداري در اين مكان قرار دارند. اعتراضات در اين كشور سازمانيافته است.
در اين محل كيوسكهاي فروش پرچم كشورها براي حمايت يا آتشزدن آن و همچنين كيوسكهاي فروش براي شكستن شيشه ساختمانها وجود دارد؛ حتي اگر نيروي انساني براي اعتراض هم نباشد، معترضان ميتوانند از اين محل تهيه كنند تا برايشان شعار دهند و پلاكارد بهدست بگيرند.
در اين كشور پليسهاي تربيتشدهاي وجود دارد كه به آنها «پليس كتكخور» ميگويند. آنها با هيكلهاي درشت و سپر بهدست معترضان را همراهي ميكنند. معترضان ميتوانند شبكههاي تلويزيوني مورد علاقه خود را براي پوشش خبري انتخاب كنند.
سلطانيفر در مورد هدف از اختصاص چنين مكان صوري براي بيان انتقاد گفت: هدف تخليه خشم مردم، كمك به برقراري ديپلماسي عمومي، كمك به احزاب و از سوي ديگر درآمدزايي است. اين انتقادها نمايشي است.
اصل آنچه در ايران بخواهد شكل بگيرد به هر حال شايسته و مناسب است و مسئولان را پاسخگو خواهد كرد. اما متأسفانه ما در ايران بلافاصله راههاي دور زدن و كمخاصيت كردن مسئله را ياد ميگيريم و آن را به مانند كرهجنوبي تبديل به يك مراسم صوري از اعتراض و پاسخ صوري يك مسئول تبديل ميكنيم.
چندي پيش سايتي براي دسترسي آزاد به اطلاعات راهاندازي شد؛ در چندماه اول مخاطبان آن بسيار زياد بودند اما رفتهرفته مردم متوجه شدند كه سؤالاتشان در اين سايت پاسخگويي ندارد. عملا مردم ديدند حرفي كه ميزنند، به جايي نميرسد. اختصاص يك مكان براي شنيدن صداي مردم در كشور نيز مستعد چنين عاقبتي است. مردم احساس ميكنند و ميدانند كه كسي كاري برايشان انجام نخواهد داد و اگر جايي راه بيفتد و مسئولي هم در آن محل حاضر شود، همهچيز كاملا صوري خواهد بود.
سلطانيفر در پاسخ به اين سؤال كه محل پيشنهادي براي شنيدن صداي مردم كجا باشد، گفت: پاركشهر مكاني سنتي و قديمي و مردمي است. همچنين پارك خاوران بهدليل تجمع افراد معتاد محل مناسبي است بلكه مسئولان به آنجا بروند و شرايط را تغيير دهند. محل تجمع نبايد در نقاط شمالي شهر كه طبقه مرفه جامعه زندگي ميكنند، باشد. بوستان ولايت نيز ميتواند مناسب باشد.
- در ادارات به روي مردم براي پاسخگويي باز باشد
همچنين موسوي چلك، رئيس انجمن مددكاري ايران به همشهري گفت: اگر تعارضاتي كه در جاهاي مختلف بين مردم و مسئولان روي ميدهد، به درستي مديريت نشود، باعث بروز مشكلات ميشود و يكي از بهترين فرصتهاي اجتماعي ايجاد گفتوگو بين مردم و مسئولان است. البته اين گفتوگو نبايد بهگونهاي باشد كه افراد حس كنند همان رفتار رسمي هميشگي بين مردم و مسئولان وجود دارد.
وي تأكيد كرد: اينكه محلي مستقل را تعيين كنيم كه مسئولان به آنجا بيايند و صداي مردم را بشنوند، امكانپذير نيست چرا كه مثلا ممكن است در يك روز 4گروه مردم نسبت به موضوعات مختلف انتقاد داشته باشند و نسبت به 4مسئول انتقاد داشته باشند آيا مسئولان ما ميتوانند براي پاسخگويي به مردم به اين محل بروند؟
موسوي چلك با انتقاد از بستهبودن فضاي ادارهها و بوروكراسيها در كشور، گفت: چرا بايد فضاي ادارهها براي پاسخگويي به مردم بسته باشند و مردم مجبور باشند انتقادهاي خود را در كف خيابان علني كنند؟ تعبيه اين محل اين امر را به ذهن متبادر ميكند كه قرار نيست اعتمادسازي در اين بخش صورت بگيرد چرا كه مردم اگر مشكلي درخصوص موضوعي دارند بايد در محل اداره يا سازمان مربوطه، مشكل خود را مطرح كنند و هر سازماني سازوكار لازم را براي برقراري و تقويت ارتباط لازم بين مردم و مسئولان فراهم كند و به ابهامات و شكايات و سؤالات مردم پاسخ دهد.
رئيس انجمن مددكاري ايران در ادامه ميگويد: هر چقدر فرايندهاي بين سازمان و ادارات و مردم شفافتر باشد، مشكلات كمتري بهوجود ميآيد چرا كه در فرايند شفاف ابهامي وجود ندارد و همهچيز تعريف شده است، اين فرايندها هر چقدر پيچيدهتر باشند ابهام بيشتري دارند و اطلاعرساني درباره آنها به مردم كمتر است.پس نخستين گام شفافسازي فرايندها و اطلاعرساني درست به مردم در كوتاهترين زمان ممكن و پاسخگويي است تا مردم به اطلاعات موردنظرشان دسترسي داشته باشند.
به گفته موسوي چلك، مسئولان بايد بدانند كه به جاي صحبت درخصوص مشكلات، از تعاملات مدني صحبت كنند؛ قبل از اينكه كار به انتقادهاي علني برسد، بايد بستري فراهم شود كه مردم راحت حرفهايشان را بزنند. او گفت: اين نگاه غلطي است كه تصور كنيم هر چقدر انتقادهاي مردمي بيشتر باشد، پس دمكراسي در جامعه بيشتر است.
اگر درجامعهاي گفتوگو انجام شد، اما به نتيجهاي نرسيد، بايد ساير بسترها براي مطالبهگري قوي فراهم شود. توجه داشته باشيد كه مطالبهگري بهمعناي تقابل اجتماعي نيست چرا كه اگر كار به تقابل برسد، در نهايت باعث ايجاد تنش ميشود در حالي كه بايد بستري براي پرسشگري مردم و پاسخگويي مسئولان فراهم شود. چلك با تأكيد ادامه داد: مسئولان نبايد نگاه قيممآبانه نسبت به مردم داشته باشند بلكه بايد بستر را براي گفتوگوهاي متقابل فراهم كنند.
- مدير بايد در سازمان خود پاسخگوي مردم باشد
اردشير گراوند/ جامعهشناس : اينكه بخواهيم براي اعتراضات مردمي يك محل را مشخص كنيم و بگوييم همه مردم براي اعتراضاتي كه دارند بايد به اين محل بروند، چندان هم شدني نيست؛ چرا كه طيف اعتراضات، مدل آنها و دستگاههاي مرتبط با اين اعتراضات و تعداد اقشار معترض با هم متفاوت است. از طرف ديگر فرماندار در گفتههاي خود مشخص نكرده كه قرار است در اين محل چه كاري انجام شود آيا جايي بهعنوان تالار گفتوگو است يا چيزي غيراز اين، ضمن اينكه مديري اگر قرار باشد پاسخ مردم را بدهد،
در همان اداره و سازمان مربوط بهخود بايد پاسخگوي مردم باشد نه اينكه وقتي مردم نسبت به موضوع مرتبط به وي اعتراض كردند، به فكر پاسخگويي بيفتد. بهنظرم گفتوگوي اجتماعي را بايد جايگزين اعتراضهاي مدني كنيم، چرا كه اعتراضها ماهيتهاي متفاوتي دارند برخي سياسي، برخي صنفي و... هستند كما اينكه ميبينيم اين روزها اعتراضهاي بسياري به عملكرد موسسات مالي وجود دارد؛ و همه اين اعتراضات شايد در يك فضا نگنجد. بهنظر من اينكه مردم براي اعتراض كردن در مقابل مجلس يا... آزاد باشند بهتر است تا اينكه در يك جا مجتمع باشند. با اين حال اگر فضايي را ايجاد كنيم كه مردم بتوانند به راحتي حرفشان را بزنند و محدوديت نداشته باشند، بخش مهمي از مشكلات و اعتراضات مردم حل ميشود.