قطعا نخستين چيزي كه در آينه شيشهاي چشمان مخاطبان همشهري با ديدن اين روزنامه ثبت شد لوگو يا همان نامواره آن بود كه هنوز هم روي صفحه اول اين روزنامه خودنمايي ميكند. طراحي اين لوگوي ماندگار، كار دستان هنرمند حسين خسروجردي است كه قطعا اسم و رسمش ميان علاقهمندان به نقاشي و گرافيك، نامي آشناست. خسروجردي را بايد از معدود هنرمندان جسور در زمينه هنرهاي تجسمي دانست كه حتي در دوران بلوغ و تثبيت هم تلاش كرده سراغ تجربههاي نو برود و لوگوي همشهري را هم بايد حاصل همين جسارت او در خلق آثار هنري بدانيم. او اين روزها ساكن لندن است و انجام گفتوگو با او كمي بعيد بهنظر ميرسيد، اما همهچيز دست بهدست هم داد تا در بيستوششمين سالگرد انتشار روزنامه همشهري، ناگفتههاي طراحي لوگوي اين روزنامه از زبان او كه هزاران كيلومتر با ما فاصله دارد بيان شود.
- آقاي خسروجردي! از روزي كه نخستين شماره روزنامه همشهري با لوگوي طراحي شده توسط شما چاپ شد 26سال ميگذرد. خاطرتان هست چطور و از طريق چهكسي به شما پيشنهاد شد كه لوگوي روزنامه همشهري را طراحي كنيد؟
ماجراي لوگوي همشهري اينطور شروع شد كه مسئولان آن موقع روزنامه، فراخوان مسابقه طراحي لوگوي روزنامه را داده بودند. مجموعهاي از آثار گرافيستهاي مختلف به دستشان رسيده بود، اما گويا هيچيك از كارها نظرشان را جلب نكرد. خاطرم هست آقاي احمد ستاري كه مسئوليت سردبيري روزنامه را برعهده داشتند يك روز با من تماس گرفتند و دعوت كردند كه نزدشان بروم. آنجا بود كه با من موضوع طراحي لوگوي همشهري را در ميان گذاشتند و گفتند كه كارهاي دريافت شده را نپسنديدهاند. از من خواستند كه با اختيار كامل، لوگوي روزنامه را طراحي كنم.
- شما كارهايي را كه از طريق فراخوان مسابقه ارسال شده بود ديديد؟
خير. اتفاقا يادم هست كه آقاي ستاري پيشنهاد كردند آن كارها را ببينم اما من گفتم بگذاريد بدون هيچ زمينه ذهني و قبلي سراغ طراحي لوگوي روزنامه بروم. دلم ميخواست كه لوگوي روزنامه همشهري، كاملا نشأت گرفته از تلاش ذهن و باورهاي خودم باشد.
- مسئولان وقت روزنامه چطور؟ آنها درباره اينكه اين لوگو بايد چه ويژگيهايي داشته باشد و چه نكاتي را در آن درنظر بگيريد نكاتي بيان نكردند؟
اتفاقا الان كه در ذهنم مرور ميكنم يكي از حرفهايترين پيشنهادهاي كاريام مربوط به همين طراحي لوگوي همشهري بود. آقاي ستاري و ديگر مديران آن موقع همشهري به من اختيار كامل دادند كه با توجه به تجربياتم اين لوگو را طراحي كنم. يادم هست آن موقع دوستان تأكيد زيادي روي 4 رنگ و تمام رنگيبودن اين روزنامه داشتند. واقعا در آن مقطع اتفاق بزرگ و البته عجيبي بود كه حتي باورش هم كمي سخت بود.
- شايد جذابترين سؤال از شما اين باشد كه ايده اوليه لوگو يا همان نامواره روزنامه همشهري چطور به ذهنتان رسيد؟ به هر حال اين لوگو، حالا تبديل به يكي از ماندگارترين لوگوهاي مطبوعاتي شده است.
بله. من لوگوي چند روزنامه ديگر را هم طراحي كردهام اما متأسفانه انتشار همه آنها متوقف شده است. آن مقطعي كه روزنامه همشهري قرار بود منتشر شود بهنظرم مقطع خاصي بود كه تحولات فني زيادي در حال وقوع بود. كامپيوتر آمده و همهچيز در حال تغيير بود. ايده استفاده از حروف سربي براي طراحي لوگو به ذهنم رسيد. آن موقع حروفچيني روزنامه با كامپيوتر انجام ميشد و ديگر از حروف سربي خبري نبود، ولي بهنظرم اساسا سابقه مطبوعات و چاپ، مديون همين حروف سربي است و مهمترين و نخستين ابزار فني روزنامه در گذشته بهحساب ميآمد. اتفاقا يكي از سختترين كارهاي فني روزنامهها در گذشته همين چيدن حروف سربي و لياوتكردن آنها بود. بهنظرم رسيد كه بايد در طراحي لوگوي همشهري از همين ايده حروف سربي استفاده كنم.
- در ذهنتان اين بود كه بخواهيد با بهكاربردن اين ايده، بهنوعي استفاده از حروف سربي را در انتشار روزنامه براي هميشه ماندگار كنيد؟
اصلا آن مقطع، همان سالهاي خداحافظي با حروف سربي بود. فكر ميكنم همه كساني كه در كار فني روزنامه بودند نوعي احساس كوچ از يك مرحله به مرحله ديگر را داشتند. در حقيقت روزنامه از قالب فني گذشته خود خارج شده بود و تكنيك جديد را تجربه ميكرد. براي من خداحافظي با حروف سربي يك تراژدي بود و شايد خيليهاي ديگر هم اين احساس را داشتند، چون اين حروف سربي خاطرههاي زيادي را تداعي ميكرد. يادم هست وقتي داشتم به ايده طراحي لوگوي همشهري فكر ميكردم، دلم براي حروف سربي سوخت. حروف سربي بهنظرم پل ميان روزنامهنگاري گذشته و روزنامهنگاري دوره نوين بود. دوست داشتم كه اين ابزار به نوعي در مطبوعات فراموش نشود و به همين دليل هم سراغ ايده استفاده از حروف سربي رفتم. لوگوي همشهري، حروف سربي را ماندگار كرد.
- كمي درباره جزئيات طراحي اين لوگو در زمان اجرا توضيح ميدهيد؟ اينكه چه نكاتي در ذهنتان بود كه با ديدن لوگو تداعي شود.
خب، وقتي حروف سربي را كنار هم ميچيدند آنقدر به هم چفت ميشد كه هنگام چاپ، اصلا فاصلهاي بين حروف بهنظر خواننده نميرسيد. من چون ميخواستم روي حروف سربي در لوگو تأكيد كنم بايد فاصله كمي بين اجزاي حروف همشهري ايجاد ميكردم. در ضمن همشهري قرار بود روزنامه يك شهر بزرگي مثل تهران باشد و مهمترين ركن يك شهر مجموعه آدمهايي است كه كنار هم قرار ميگيرند. تلاشم اين بود كه در لوگو يك مجموعه كنار هم و تشكيلدهنده يك گروه هم ديده شود. وقتي حروف كلمه «همشهري» با ايده حروف سربي كنار هم قرار گرفت هر دوي اين فاكتورها در كار ديده شد. خيلي كم پيش ميآيد كه در يك كار گرافيكي، همه فاكتورهاي مورد نظر گرافيست در اثر نهايي ديده شود، اما اين اتفاق در مورد لوگوي همشهري افتاد.
- انتخاب خط مورد استفاده در لوگوي همشهري چطور صورت گرفت؟
از خط نستعليق نميتوانستم استفاده كنم. البته خط نستعليق بهنظرم فاخرترين و زيباترين خط ايراني است كه شناسنامه فرهنگي ما بهحساب ميآيد، اما ايده من محدوديتهايي ايجاد ميكرد و نميشد سراغ اين نوع خط رفت. خط ديگري كه به ذهنم رسيد و در لوگوي همشهري مورد استفاده قرار گرفت خط ثلث بود. حروف كلمه «همشهري» را ميتوانستم با اين خط بهصورت دانه دانه از هم جدا كنم. خوشبختانه در كلمه «همشهري»، حرف الف يا حروف بلندي مثل كاف هم وجود نداشت كه دردسر درست كند. در حقيقت خود كلمه «همشهري» اين استعداد را داشت كه با كمكگرفتن از خط ثلث در ايده حروف سربي طراحي شود.
- وقتي كار اجرا شد، نظر و برخورد مديران وقت روزنامه با لوگو چطور بود؟
وقتي لوگو را به آقاي ستاري و دوستانشان ارائه دادم درجا پذيرفته و پسنديده شد. انگار همه آنچه درنظرشان بود در اين لوگو وجود داشت. آن موقع بود كه تصميم گرفتم آثار فرستاده شده را هم ببينم. واقعا قصدم اين بود كه اگر كار بهتري از نظر خودم بين آنها هست، به مديران روزنامه اعلام كنم. كساني كه من را ميشناسند ميدانند كه آدم خودخواهي نيستم اما واقعا بهنظرم لوگوي من، كار بهتري شده بود. شايد اگر الان هم قرار باشد لوگوي روزنامه همشهري را دوباره طراحي كنم باز هم بگويم كه همين ايده خوب و خيلي كامل است. حداقل درك گرافيكي من بالاتر از اين نيست و شايد هيچ وقت ديگر هم نتوانم در زندگيام، اتفاق بهتري از لوگوي فعلي همشهري در زمينه طراحي لوگو رقم بزنم. خيلي منتظر بودم تا شماره اول با لوگوي همشهري منتشر شود. واقعا برايم جالب بود كه نخستين روزنامه تمام رنگي كشورمان را با لوگويي كه خودم طراحي كرده بودم ببينم. امكان تغيير رنگ لوگو هم در شمارههاي مختلف روزنامه وجود داشت كه اين هم برايم جذابيت داشت.