به گزارش همشهري آنلاين، دکتر محسن اسماعیلی در یکصد و پنجمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در محل مجموعه فرهنگی سرچشمه، در تبئین منظور از وحدت شیعه و سنی، گفت: منظور از وحدت شیعه و سنی، دعوت آنان به دست برداشتن از اصول و مبانی اعتقادی خود نیست. طبیعی است که هر کس عقیده و مذهب خویش را درست و مطابق حق میداند و میخواهد دیگران را به سوی آن جذب نماید، اما دعوت به وحدت لزوماً منوط و مشروط به یگانگی اعتقادی نیست.
این استاد دانشگاه افزود: معنای دعوت به وحدت، نه کنار نهادن تشیع است و نه کنار نهادن تسنن. بلکه مقصود این است که شیعه و سنی، ضمن حفظ اعتقادات خود در مقابل دشمن مشترک «ید واحده» باشند و کاری نکنند که دشمنان با برافروختن شعلههای جدایی و درگیری، هم تشیع را تضعیف و نابود کنند و هم تسنن را.
وی با یادآوری هشدارهای خیرخواهانه امام خمینی(ره) نسبت به دسیسه خطرناک بیگانگان برای تفرقهافکنی بین مسلمانان، تصریح کرد: متاسفانه هشدارهای امام خمینی(ره) به عنوان بزرگترین منادی و عامل وحدت در دوران ما، از سوی برخی درک نشد و نمیشود. شیعه و سنی و هر گروه دیگری میتوانند پس از تحقیق و یقین، به اصول عقاید خویش پایبند باشند و حتی دیگران را به مذهب خویش فرابخوانند، اما تنها از راه حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن.
این استاد دانشگاه، با بیان اینکه بحثهای عالمانه و مودبانه نظری پیرامون یک یا چند موضوع محدود منافاتی با وحدت آگاهانه و هوشیارانه بر محور مشترکات بیشمار ندارد، خاطرنشان کرد: این بحثهای عالمانه موجب استحکام و پایداری وحدت نیز میشود. همان طور که مفسران گفتهاند: در واقع قرآن با اين طرز استدلال به ما مىآموزد، اگر كسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدس با شما همكارى كنند، بكوشيد لااقل در اهداف مهم مشترك همكارى آنها را جلب كنيد و آن را پايهاى براى پيشبرد اهداف مقدستان قرار دهيد. آيه فوق يك نداى وحدت است در برابر تمام مذاهب آسمانى.
عضو مجلس خبرگان رهبری، در بخش دیگر سخنانش به موانع وحدت اشاره کرد و گفت: بدبینی، قطع مباحثات و مناظرات علمی و روآوردن به سبّ و لعن و بددهانی، مانع وحدت مسلمانان است؛ همان چیزی که همه فقهای آگاه و دوراندیش شیعه و سنی حکم به حرمت آن دادهاند. شیعه امیرالمومنین کسی است که در عمل مانند او باشد. او بر مواضع حق خویش پافشاری میکرد، اما از بددهانی و فحاشی، حتی نسبت به معاویه و یارانش! هم برحذر میداشت.
عضو حقوقدان شورای نگهبان افزود: برای چه باید دشنام داد؟ چرا منطقی و مودبانه سخن نگوییم که اتفاقاً اثرگذار است و اگر هم اثر نداشته باشد، حداقل حجت را تمام میکند. امام فرمود به جای دشنام، به تشریح حقیقت با بیان خوب و دلنشین بپردازید؛ زیرا: «اگر به توصيف اعمال و بيان حالشان بپردازيد، سخنتان به صواب نزديكتر و عذرتان پذيرفتهتر است. به جاى آنكه دشنامشان دهيد، دلسوزانه دعا کنید و بگوييد: بار خدايا! خونهاى ما و آنها را از ريختن نگه دار و ميان ما و ايشان آشتى انداز و آنها را كه در اين گمراهى هستند راه بنماى. تا هر كه حق را نمى شناسد، بشناسد و هر كه دنبال گمراهى و دشمنى است از آن باز ايستد».
دکتر اسماعیلی افزود: منطق امام علی علیهالسلام چنین بود که هیچ گاه از مواضع خود کوتاه نیامد؛ تا آنجا که گفتهاند: «آن بزرگوار هیچ گاه بر منبر ننشست؛ مگر آنکه در پایان سخن و پیش از پایین آمدن، فرمود: از آن زمان که خداوند جان پیامبرش را گرفت، من همواره ستم دیدهام.» با این حال، هیچ گاه امام به کسی زشت نگفت و نه تنها موجب تفرقه مسلمانان و تضعیف زمامداران نشد، که به شهادت تاریخ هرچه توانست برای آنان خیرخواهی و به آنان کمک کرد.