به گزارش همشهري آنلاين به نقل از گاردين، چه كسي ميتوانست تا دو سال پيش حكمراني ترامپ را بر كاخ سفيد پيشبيني كند؟ يا حتي رسوايي اخلاقي يكي از تهيهكنندگان برنده اسكار هاليوود را كه دامنه پژواك آن فراتر از تمام مرزهاي جغرافيايي رفته است؟ سال 2017 از يك نظر براي سينمادوستان بسيار مهم است و آن اينكه چشماندازي به نسبت شفاف از آينده پيش رو مقابل ديدگان ديدگان همگان گشود.
براي مثال، «برو بيرون» جردن پيل را در نظر بگيريد؛ يك فيلم ترسناك تحسينشده و البته از نظر تجاري بسيار موفق كه وجهي تازه به پروژههاي نژادپرستانه داد و اين پيام را به استوديوهاي فيلمسازي فرستاد كه «سياست» و «گيشه» ديگر عبارتهاي انحصاري در عرصه سينما نيستند. آنچه در سال 2017 اتفاق افتاد، ميتواند يك زنگ بيدارباش براي هاليوود باشد كه در آينده نزديك وارد عرصه و عصري تازه ميشود.
در اين ميان، نشانههايي ديگر هم وجود دارد؛ «ديترويت» كاترين بيگلو روايتي از شورشهاي سال 1976 ارائه داد و آن را با رويدادهاي دنياي امروز هماهنگ كرد. «نبرد دو جنس» جاناتان ديتن و والري فريس از يكي از بازيهاي تنيس سال 1973 بهره برد تا تفاوتهاي فاحش ميان زنان و مردان را در دنياي ورزش برجسته كند و «پروژه فلوريدا» به كارگرداني شان بيكر به داستان فقر در آمريكا پرداخت؛ موضوعي كه بسياري از فيلمها همچنان سعي در ناديده گرفتن آن دارند.
اگر از اين پروژهها بگذريم و وارد فيلمهاي بسيار پرهزينه بشويم، ناظران شاهد نوعي بيداري در فيلمي چون «جنگهاي ستارهاي: آخرين جداي» بودند كه مفاهيمي مانند تنوع نژادي و ايستادگي برابر نظامهاي فاشيستي را در خود برجسته كرده است. يكي از كساني هم كه متوجه اين دگرگوني شده، بيترديد استيون اسپيلبرگ بوده است. به همين دليل بود كه او پروژه پرهزينه علمي خيالي «بازيكن آماده شماره يك» را كنار گذاشت تا «پست» را درباره انتشار اسناد پنتاگون بسازد.
«پست» را شايد بتوان نخستين رويكرد هوشمندانه به دوران رياستجمهوري ترامپ دانست. داستان درباره مقابله دولت ريچارد نيكسن با رسانهها براي جلوگيري از انتشار اسناد پنتاگون و در واقع مبارزه با آزادي بيان در آمريكاست. كارشناسان نگاه اسپيلبرگ را بسيار شبيه رويكرد دولت ترامپ در مساله «خبرهاي جعلي» و «رسانههاي جريان اصلي» ميدانند؛ به ويژه اينكه در «پست» نام اين دو رسانه محبوب ترامپ بسيار برده ميشود: واشنگتنپست و نيويوركتايمز!
اگر با همين نگاه پيش برويم، سال آينده بايد منتظر فيلمهايي چون «رديف عقب» آداممكي با موضوع زندگي و فعاليتهاي سياسي ديك چني باشيم؛ فيلمي كه در آن كريستين بيل در نقش اصلي، سام راكول به نقش جورج دبليو بوش و استيو كارل در نقش دانلد رامسفلد ظاهر شدهاند. دوستداران سينما هم بيصبرانه منتظر ديدن فيلمي ديگر از كارخانه روياسازي مارتين اسكورسيزي هستند كه بازيگر محبوبش لئوناردو ديكاپريو در آن نقش تئودور روزولت را ايفا ميكند.
امسال را در حالي به پايان ميبريم كه همه جا سخن از «شكل آب» گيلرمو دلتورو با موضوعي فانتزي درباره جنگ سرد و انيميشن بينفرهنگي «كوكو» درباره باورهاي ديرين مردم مكزيك است. آوا دوورني [كه «سلما» را در كارنامه دارد] فانتزي پرهزينه «چشمكي در زمان» را با موضوع دختري آفريقايي/آمريكايي براي ديزني ساخته و مارول با نخستين «پلنگ صورتي» داراي قهرمان سياهپوست وارد دنياي تازه شده است. حالا ديگر مدتهاست سياست و سرگرمي در سينما مشتريهاي جدي خود را دارند.