همه‌ دور کرسی گرم مادربزرگ می‌نشینیم که ملافه‌ی گل‌گلی دارد. مادربزرگ به همه شکلات تعارف می‌کند و پدربزرگ تفألی به دیوان حافظ می‌زند.

طولاني‌ترين شب سال با هندوانه طعمي ديگر مي‌گيرد و فردا صبح که از خواب برمي‌خيزيم پاييز رفته و زمستان آمده...

متينا عروجي، 14ساله

خبرنگارافتخاري از شهريار

 

  • موهاي نارنجي پاييز

دختر زيباي سال با موهاي نارنجي در آخرين روزش‌ ما را با انار و فال حافظ سر ذوق مي‌آورد.

پاييز بوي عاشقي مي‌دهد و بوي خش‌خش برگ‌ها. پاييز امسال هم با تمام عاشقانه‌هايش دارد جمع مي‌کند و مي‌رود.

پرستو فيضي، 16ساله

خبرنگار افتخاري از همدان

 

  • امشب

شيشه ساعت بزرگ شهر بايد بشکنند امشب. زشتي‌ها به کنجي روانه شوند.

امشب همه‌چيز بايد طولاني باشد؛ دوستي‌ها و شادي‌ها و شب.

امشب ماه هم پاي رفتن ندارد.

امشب يلداست و هندوانه‌ها رخ يلدا را سرخ خواهند کرد و کام‌هايمان را شيرين خواهند كرد.

يلدا مبارکتان باد.

نازنين منوچهري

15ساله از کرمانشاه

 

  • يك دقيقه بيش‌تر

امسال در آن يک دقيقه‌اي که بيش‌تر وقت دارم براي فکرکردن، ديوان حافظ را به نيت يک سال باز مي‌کنم.

غرق مي‌شوم در كلمه‌کلمه‌هايش و ته دلم کيلو‌کيلوگرم قند، آب مي‌شود...

ستايش نوري، 14ساله

خبرنگار افتخاري از كرج

 

  • يلدا آمد

باز آمد يلدا و انار دردانه‌اش، باز آمد سرماي زمستان؛ روزهاي بلند و شب‌هاي کوتاه.

ساراحيدري‌پور، 17ساله

خبرنگار افتخاري از رشت

عكس: صبا عدالتي‌مغرور، 14ساله

خبرنگار افتخاري از تهران