به گزارش " ورزش سه" ساعتی بعد از انجام بازی پرسپولس در اهواز برابر فولاد خوزستان، یک عکس فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داد و آن عکسی از یک دختر جوان با گریم و لباس پسرانه و پرچم پرسپولیس بود که در بین هزاران طرفدار مرد حاضر در ورزشگاه برای تماشای بازی تیم محبوبش به غدیر رفته و با آرامش کامل از خودش یک سلفی گرفت. همین سلفی خیلی زود تبدیل به یکی از مهمترین اخبار ورزشی در فضای مجازی شد.
این دختر جوان و 24 ساله نامش شبنم و اهل اهواز است و خودش را شبنم پرسپولیسی می نامد. گفت و گویی که با این پدیده جالب در عرصه هوادارای فوتبال انجام شده را در زیر می خوانید:
- بعد از بازی پرسپولیس و فولاد عکس منتشر شده از شما تبدیل به یکی از خبرهای پرمخاطب فضای مجازی شد. هدفتان از این کار چه بود؟
راستش من به هیچ وجه دنبال مطرح کردن خودم نبودم و هدف بزرگتری را دنبال میکنم. هدفم این است که فعالیتهای ما باعث شود ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاهها لغو شود.
- چرا این بازی را برای حضور در ورزشگاه انتخاب کردید؟
من طرفدار پرسپولیس هستم و همیشه وقتی تیم به اهواز می آمد به هتل تیم میرفتم؛ اما هیچ وقت اجازه ورود به ورزشگاه را نداشتم. این رویای من بود که به ورزشگاه بروم و به آن رسیدم.
- پیشنهادات و توصیههایی که از اطرافیان قبل از رفتن به ورزشگاه شنیدید چه بود؟
خیلیها به من میگفتند که استادیوم آنقدرها هم که فکر میکنی خوب نیست. میگفتند بازیکنان در زمین کوچک به نظر میرسند یا گزارشگر وجود ندارد که اسامی را بگوید؛ اما من احساس میکردم تمام این حرفها برای آرام کردن من بود. چیزی که من تجربه کردم خیلی فوقالعادهتر از آن چیزی بود که فکر میکردم. شور و هیجانی که آدم در استادیوم دارد غیر قابل وصف است. حتی تماشای بازی لذتبخش تر است، چون میتوانی تمام زمین و دوتا دروازه را ببینی در حالی که در تلویزیون فقط میتوانید هرجا که توپ هست را تماشا کنید. این شانس خوب من بود و امیدوارم دختران ایران بتوانند روزی بالاخره برای تماشای مسابقات به ورزشگاه بروند.
- برای اینکه بتوانید با لباس پسرانه به ورزشگاه بروید چکار کردید؟
استادیوم رفتن برای خانمها ممنوع است و من برای اینکه بتوانم طبیعی باشم از یک هفته قبل تمرین پسر بودن میکردم. ریش و کلاه گیس پسرانه میگذاشتم و حتی راه رفتن و حرکات پسرانه را تمرین کردم.
- شما تنها دختر حاضر در این مسابقه بودید؟
نه اینطور نیست واقعیتش این است که در این بازی 4-5 دختر دیگر هم در جایگاههای دیگر حضور داشتند که عکسی از خودشان منتشر نکردند.
- ماجرای گریم و آن ریش و قیافه چگونه اتفاق افتاد؟
سختترین قسمت ماجرا همین بود که باید هویت خودم را فراموش میکردم. ناخنهایم را از ته گرفتم و با رنگ مو روی صورتم ریش گذاشتم. برای اینکه طبیعی شود دو بار روی صورتم رنگ مشکی زدم تا پاک نشود و تا همین امروز هم هنوز روی صورت من رنگ بود و آنقدر تلاش کردم که آن را پاک کنم صورتم زخم شده است.
- بعد از اینکه بازی را کامل دیدی به نظرت این همه تلاشی که انجام دادی ارزشش را داشت؟
قطعا ارزشش را داشت. ما دنبال مطالبه حقمان هستیم و آن را دنبال میکنیم. نیمی از افراد جامعه خانم هستند و در میان آنها علاقمندان زیادی به فوتبال وجود دارد. در اهواز تعداد خانمهای علاقمند با تعداد آقایان فوتبالی برابری میکند. وقتی تیمها به اهواز میآیند شما باید میزان استقبال خانمها از تیمها را ببینید که اگر بیشتر از آقایان نباشند، کمتر نیستند. من یک پیشنهادی دارم...
- بفرمائید...
خیلیها می گویند که تعداد خانمهای علاقمند به فوتبال اندازهای نیست که حتی دو جایگاه را پر کند. من پیشنهادم این است که در بازیهایی که تماشاگران محروم هستند یا قرار است بدون تماشاگر برگزار شود اجازه دهند خانمها به ورزشگاه بروند.
- خانواده تان از حضورتان در ورزشگاه خبر داشتند و اگر آره مشکلی با این موضوع نداشتند؟
مشکل خانواده من فقط این بود که من دستگیر نشوم یا رفتار بدی با من صورت نگیرد.
- تنها به استادیوم رفته بودید؟
نه من با تعداد زیادی از افراد خانواده و پسرهای فامیل به ورزشگاه رفته بودم. دورتادور من بودند و اجازه ندادند ماموران برخورد فیزیکی با من داشته باشند.
- چطور وارد ورزشگاه شدید؟
بازی ساعت 2:30 دقیقه بود، خیلی از تماشاگران از سر کار آمده بودند و به همین دلیل بیرون ورزشگاه و مقابل گیتها ازدحام زیادی بود. همراهان من هم جو دادند و کمی سرو صدا راه انداختند. من هم عینک آفتابی زده بودم و کنار ایستاده بودم که ناگهان در گیت باز شد و ماموران اجازه دادند مردم وارد شوند من هم در بین همراهانم با زرنگی وارد ورزشگاه شدم.
- وقتی از گیت رد شدید چه حسی داشتید؟
وای...یک حس باورنکردنی بود. وقتی صدای تشویق و همهمه تماشاگران را از تونل جایگاه شنیدم باورم نمیشد، پاهایم میلرزید و شروع کردم به دویدن و فریاد زدن.
- در جایگاه، وضعیت چطور بود؟ منقلب نشدید یا احیانا شعار یا حرفهای به اصطلاح ناجور نشنیدید؟
از همان موقعی که در جایگاه متوجه شدند من دختر هستم کاملا رعایت کردند. لیدر جایگاه وقتی متوجه شد، شعارهایی را استفاده میکرد که الفاظ بد در آن وجود نداشت. از طرفی من از همه مردانی که اطرافم بودند امنیت گرفتم و تنها اضطرابم از ماموران بود که متوجه نشوند من دختر هستم.
- حالا از این اتفاق حس خوبی دارید؟
دقیقا حس خوبی دارم. من خیلی وقت بود دوست داشتم به ورزشگاه بروم. من عاشق بازی علی آقا کریمی بودم؛ اما متاسفانه ایشان از فوتبال خداحافظی کردند و نتوانستم بازی ایشان را از نزدیک ببینم.
- برخوردها در فضای مجازی و جامعه با خودت بعد از این اتفاق چگونه بود؟
برخوردهای متفاوتی بود؛ اما بیشتر آنها تحسین آمیز بود به خصوص آقای فریدون آسرایی که پست جانانه حمایتی از من گذاشتند و همسر حسین ماهینی که همشهری بنده هستند، حمایت کردند و من واقعا از حمایتشان ممنون هستم. خیلیها هم نقد داشتند، می گفتند مشکل جامعه ما استادیوم رفتن خانمها نیست. اما من برای دغدغه خودم تلاش میکنم.