صداوسیما همیشه خانه تعداد مشخصی نماینده است؛ آن هم با رویکردهای مشخص و معین، گاهی در مواردی استثنایی سراغ ما میآیند، مانند تجمعهای اخیر در ایران. از این گله شروع کردم تا برای مردم ایران مشخص شود که گله از برخوردهای چندگانه صداوسیما گاهی اوقات نه گله و نقد شمای شهروند که نقد من نماینده مجلس نیز میشود. اما در مورد اعتراضهای خیابانی و آنچه این روزها در سراسر کشور در حال جریان است، باید بیشتر از منظر آسیبشناسی یک پدیده اجتماعی سیاسی و اقتصادی ورود کرد؛ اینکه چقدر حسب قانون اساسی به واقع زمینه انتقاد رسمی و مجوز تجمع به شهروندان دادهایم و فضای این اعتراض آرام را فراهم کردهایم.
در قانون اساسی اعتراض و تجمع حق مردم شناخته شده است. قطعا قانونگذار آن روزها میدانسته که بهترین خدمت به نظام یک کشور طرح مطالبات مردمی در دورههای مختلف است. اما ما چه کردهایم؟ چقدر زمینه واقعی اعتراض شهروندان را فراهم کردهایم. از قدیمالایام گفتهاند «ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود» با این سیاستگذاریها چطور بنا داریم جلوی دریا شدن برخی نگرانیهای اقتصادی و معیشتی مردم را بگیریم؟ بهتر نیست ذرهذره و از مسیرهای مدنی و قانونی در جریان گلهها و نقدهای مردم باشیم. البته مجاری طرح مطالبات طبق قانون طرح شده اما اجرایی نشده است.
راه برونرفت از این اعتراض بسته شده و این به نوعی میتواند زمینهساز شلوغیها و اعتراضهایی باشد که بهتازگی به راه افتاده است. درست است که شلوغیها به نوعی به سر و سامان میرسد اما به باور من این تجربه و حوادث اخیر فرصت مغتنمی بود برای مسئولان در ایران تا مسائل و واکنش اعتراضی شهروندان در هر شهر و شهرستانی بررسی شود. اینکه متوجه شویم مشکلات این منطقه یا آن منطقه چیست و تلاش شود تا به مشکلات مردم این مناطق ترتیب اثر داده شود.
تأکید ما بر این است که در مشکلات پیش آمده باید کمترین صدمه متوجه جامعه انسانی و مردم باشد. این را نهتنها در بیانیه فراکسیون امید که در دیدار زنان حاضر در کمیسیون تلفیق بودجه مجلس به علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز گفتیم. اینکه مخالف اقدام قهری و سلبی با مردم هستیم، مگر در جایی که افراد مسلح شده باشند. وگرنه بهتر است نیروهای ما آموزشدیده باشند تا بتوانند در شرایط پیش آمده با این اعتراضها بهطور مسالمتآمیز مقابله کنند.
درس بزرگ این اتفاق قطعا برای ما این بوده که باید تا دیر نشده بهدنبال راه برونرفتی از این وضعیت بود و مسیری برای اعلام اعتراض مردم و طرح مسائل بهوجود آورد. این را هم میدانم که مردم مشکلات خودشان را دارند و دولت هم مشکلات خودش را دارد. اما دولت موظف است به نیاز و خواسته مردم گوش دهد، زبانش را در برخی مواقع شبیه مردم کند، اصلا مردم حس کنند دولت و مسئولان به آنها نزدیکترند. آقای روحانی و کابینه تلاش میکنند اما هنوز رویکرد و فعالیتشان فاقد یک رفتار و ارتباط صمیمی و مردمی با شهروندان است. بهعبارت سادهتر، دولتیها باید گاهی به زبان عامیانه با مردم حرف بزنند و مسائل و تغییرات را به زبانی ساده برایشان بگویند.