این تحلیل واقعبینانه نیاز به تبیین همه ابعاد ماجرا دارد. ما امروز با دونالد ترامپی روبهرو هستیم که تعادل ندارد و حرفزدنش حتی برای آمریکا هزینه درست میکند. او اخیرا هم در تعابیری نامأنوس و دور از شأن یک رئیسجمهور به کشورهای آفریقایی توهین کرده است.
درخصوص برجام و رویکرد آمریکا نسبت به آن هم باید بدانیم که این مسئله هم جدای از سایر موضوعات بینالمللی نیست. تعلیق مجدد تحریمها توسط آمریکا و وضع تحریمهای جدید و وضع شروط غیرممکن ترامپ برای ادامه حفظ ساختار برجام را در چند سطح بررسی میکنیم.
مسئله اول درخصوص برجام، جنجال رسانهای است که هراز چند گاهی درخصوص تصمیمات ترامپ در داخل کشور ایجاد میشود. درست است که هر 3ماه یکبار باید کنگره برجام را بررسی کند و رئیسجمهور آمریکا هم هر 4ماه یکبار لازم است تحریمها را تعلیق کند و این مسئله اهمیت خبری دارد اما این همه جنجال رسانهای برای آن در کشور لازم نیست.
ما متأسفانه در داخل هنوز نتوانستهایم برجام و منافع ملی آن را تبیین کنیم. هنوز ما نتوانستهایم همه مردم را اقناع کنیم که این برجام بهانه را از دست دشمن گرفته است و آنها نمیتوانند ما را به داشتن سلاح اتمی متهم کنند. همچنین ما اگر چه قبل از این حق غنیسازی را برای خود به رسمیت میشناختیم، اما لازم است مردم ما بدانند که امروز دنیا نیز این حق را برای ما به رسمیت میشناسد و ما میتوانیم و فعالیتهای خود را در این زمینه انجام دهیم.
همچنین ما توانستهایم به وسیله برجام یکی از پیچیدهترین پروندههای بینالمللی را با گفتوگو حلوفصل کنیم برخی هنوز در داخل بعد از جنجالهایی شبیه جنجالهای ترامپ میگویند باید از اساس برجام را کنار گذاشت. درست است که این برجام، اشکالاتی را داشته است و دارد اما خوب است توجه کنیم که امروز ما دیگر بیشتر تعهدات خود را انجام دادهایم و منتظریم تا طرف مقابل تعهداتش را انجام دهد و اگر تخریبی علیه برجام صورت گیرد خود ما متضرر میشویم.
خوب است بدانیم که همانطور که ما در عرصه داخلی با تکیه بر مردم از بحرانها عبور میکنیم در مسائل بینالمللی هم نیاز به اتکا به همین مردم داریم. ما باید تهدید ترامپ را به فرصت همبستگی ملی و اتحاد کشور تبدیل کنیم چراکه از اختلافات داخلی فقط آمریکا نفع میبرد نه مردم ما. اینگونه است که ترامپ دست خالی میشود.
نکته مهم دیگر این است که شروط چهارگانه ترامپ شدنی نیست چراکه همین شروط و خواستههای آمریکاییها در طول حدود 12سال مذاکرات هستهای هم مطرح میشد و ایران زیر بار آن نمیرفت و اینکه نهایتا برجام محقق شد؛ یعنی اینکه ما آن را قبول نکردهایم. آنها مایلند ما بندهای غروب برجام را نداشته باشیم. همچنین وقتی مسئله مذاکرات موشکها از مسئله هستهای جدا شد، ما توانستیم درخصوص برجام به نتیجه برسیم و ما از ابتدا بر این مسئله تأکید داشتیم که فقط درخصوص مسائل هستهای مذاکره میکنیم. آنچه واضح است ترامپ تلاش میکند برجام را برهم بزند و ما لازم است درخصوص آن هوشیار باشیم.
ذکر این نکته هم ضروری است که بدانیم روسیه، چین و حتی اتحادیه اروپا ترامپ را تا فروپاشی برجام همراهی نخواهند کرد؛ چراکه اروپا از منافع اقتصادی برجام بهره میبرد. آنها بهره سیاسی خود را هم میبرند اما در مقابل آمریکا در این بازی بازنده است چرا که اولا خود را دچار انزوای بیشتر میکند و از سوی متحدان خود در زمینه برهمزدن برجام محکوم میشود و ثانیا امروز آمریکا درخصوص کرهشمالی، ترکیه و حتی پاکستان بامشکل روبهروست و توانایی هزینه مجدد درخصوص برهم زدن یک توافق بینالمللی دیگر را ندارد.
آنها هنوز هزینه سیاسی خروج از توافق پاریس را میدهند. آنها حتی با خروج از برجام اعتبار شورای امنیت را هم زیر سؤال میبرند چراکه برجام ذیل قطعنامه 2231این شوراست؛ بنا بر این تحلیل ما این است که آنها در آینده نیز مجبور به تأیید برجام و تعلیق تحریمها میشوند.
و در آخر هم اینکه اگر ما در عرصه اقتصاد مقاومتی تلاش بیشتری کنیم این ابزار دشمن برای فشار بر کشور را هم از دست آنان میگیریم. اهرم فشار آنها امروز همین مسئله تحریمهای جدید، مسئله تعلیق تحریمها و مسئله فشارهای اقتصادی است. آنها درخصوص مسائل مالی قصد فشار به آحاد جامعه ما را دارند تا بتوانند خواستههای خود را تحمیل کنند. ما اگر به توانایی بومی اقتصاد مقاومتی خود را تجهیز کنیم دیگر این حربه دشمن هم از کار میافتد و ما به راه خود ادامه خواهیم داد.