ایده بعضی از استارتآپها یک خطی است، با یک بار چرخیدن در اپلیکیشن و سایتشان راحت میشود فهمید چه میکنند. از آن طرف توضیح ساز و کار بعضیهایشان نیاز به چند دقیقه زمان دارد.
«سبزی من» در ظاهر از آن سادهها است و میشود ایدهاش را در یک نیمخط توضیح داد: «آنها قرار است سبزی تازه را به دست مشتری برسانند.» از دور که به ماجرا نگاه کنیم به نظرمان نه ایده پیچیدگی خاصی دارد و نه اجرای آن چندان وقتگیر و هزینهبر است.
وقتی با فائزه معینی به عنوان بنيانگذار ترهبار اينترنتي سبزیمن صحبت کردیم، دیدیم که ایدههای ساده هم برای پیادهسازی و اجرا نیاز به برنامهریزی دقیق دارند.
- يك شغل خانوادگي
سبزی من همان ترهبار آنلاین است؛ با این تفاوت که سبزی و صیفیجات را بستهبندی شده و مرتب میآورد دم در خانه. در منوی انتخابی هم انواع سبزیها مثل سبزی خوردن، سبزی کوکو، اسفناج و.. قابل انتخاب است.
سبزی من پروانه بهداشت و سیب سلامت هم دارد و طبق آنچه میگویند بعد از گلزدایی و سه مرحله شستوشو نهایتا با گاز اُزُن در کارخانه ضدعفوني و بستهبندی میشود.
همه اینها یعنی اگر مشکلی در مورد سبزیها برایتان به وجود بیاید کاملا قابل پیگیری خواهد بود.
سفارشهای مردم هر روز تا ساعت پنج بعد از ظهر ثبت میشود و پس از هماهنگي با مشتري در همان روز به آدرس آنها ارسال ميشود.
هزینه بستههای سبزی هم معقول است اما مثل همه خریدهای آنلاین باید بخشی از پولتان را برای پیک کنار بگذارید. البته اگر تا 50 هزار تومان خرید انجام بدهید، ارسال رایگان است، اگر هم خريد بين 30 تا 50 هزار تومان باشد پنج هزار تومان به پيك بايد بدهيد ولی اگر زیر 30هزار تومان خريد كنيد باید مبلغ 10هزار تومان را بابت ارسال از جيب بدهيد.
«الان بيشتر سفارشهای ما بالای 30 هزار تومان است. چیز عجیبی هم نیست واقعا، چون شما در سوپرمارکت و فروشگاهها هم که چندتا بسته سبزی برمیدارید قیمتش بالای 30 هزارتومان خواهد شد.»
سبزی من یک استارتآپ نسبتا خانوادگی است. فائزه معینی، همسرش و خواهرزاده فائزه سه نفر از این تیم پنج نفره را تشکیل میدهند.
دو نفر دیگر هم برای امور اجرایی و پشتیبانی سایت با آنها همکاری میکنند. آنها تازه کارشان را شروع کردهاند و قرار است در آینده محصولاتشان را گسترش بدهند؛ «میخواهیم همه آن چیزهایی را که در یک ترهبار واقعی میبینید؛ از ادویه گرفته تا سبزی و خشکبار بتوانید اینجا پیدا کنید.»
- از فلسفه به سبزی!
فائزه معینی از روزهایی که دانشجوی کارشناسی بود شروع کرد به کار کردن و با آنکه رشته فلسفه بازار کار مناسبی ندارد اما رفت دنبال پیدا کردن شغل مناسب؛ «کار دانشجویی را با قلم چی شروع کردم. بعد از درس، پروژههای مختلف فرهنگی داشتم.
معمولا یا مدیر پروژه بودم یا مدیر اجرایی. مدتی کار تولید محتوا و سردبیری را برای ویژهنامههای سازمانها انجام میدادم. بعد از آن هم کارمند یک شرکت مخابراتی شدم.» کار کارمندی و روزمرگی و کسلی آن باعث شد به این نتیجه برسد که باید برود دنبال علاقهاش و برای خودش کار کند. اسفند 95 استعفا داد و فروردین 96 کار جدیدش را شروع کرد.
جرقه شروع خیلی از کارها از نیازهای فردی میآید. در مورد تیم سبزیمن هم این گزاره صادق است؛ «یادم هست زمانی که کارمند بودم همکارم بچه مدرسهای داشت و دلش میخواست به بچهاش نان و پنیر و سبزی بدهد ولی وقت نداشت که برود ترهبار یا مثلا موقع ناهار همکارانم میگفتند کاش سر ناهار سبزی تازه داشتیم.
منتها در آن شرایط جایی نبود که بتوانیم از آن سبزی بخریم. همین اتفاقات کوچک کنار هم جمع شدند و جرقه شروع چنین کاری در ذهنم زده شد.»
فائزه بعد از پیدا کردن ایده شروع به تحقیق کرد تا ببيند قبل از او کسی دنبال این کار رفته یا نه، البته کسانی بودند که به عنوان کسب و کارهای کوچک با ترهبار محله همکاری کنند و سبزی تر و تازه تحویل بدهند اما مکانیزه نبودند و گستره فعالیتشان محدود بود.
منبع: همشهري جوان