به گزارش ایرنا، روزهای طلایی دوران پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه شکل گرفت بطوریکه مجاهدتها و تلاش مردم شریف و مومن ایران که از سال 1342 با رهبری حضرت امام خمینی ره آغاز و تا سال 1357 به شکل فراگیر و گسترده با همراهی توده های مختلف در ایران همراه شد، طی روزهای 12 بهمن از زمان ورود حضرت روح الله به کشور تا روز 22 بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی به اوج خود رسید و با پیروزی نیروهای انقلابی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی ، نظام جمهوری اسلامی در ایران استقرار یافت.
بهمن ماه بهترین زمان برای انجام عملیات در دوران دفاع مقدس
در ماه بهمن ، بزرگترین عملیاتهای رزمندگان اسلام علیه مواضع عراق و حامیانش شکل گرفت و مردم ایران بیشترین حلاوت و شیرینی پیروزی ها را در جنگ دریافت کردند.
بهمن ماه در کنار دی و اسفند ایدهآلترین زمان برای انجام عملیات بزرگ و سرنوشتساز بودند. فقط در این سه ماه عملیاتهای غرور آفرین و موفقی چون والفجر مقدماتی، خیبر، بدر، والفجر8، کربلای 5 ، بیت المقدس 2 و 4 و همچنین عملیات والفجر10 ، به ثبت رسیدهاند که همگی از بزرگترین عملیاتهای کل دوران دفاع مقدس به شمار میروند.
تقریباً از سال 1361 که ماشین جنگی عراق به لاک دفاعی فرو رفت و سعی کرد با ایجاد موانع گسترده مقابل حملات رزمندگان بایستد، استفاده از تاریکی شب برای زدن به خطوط دشمن در عملیات هجومی ایران کاربرد بیشتری پیدا کرد. به همین خاطر رزمندگان اسلام سعی میکردند زمستانها را که شبهای طولانیتری داشت برای انجام عملیات برگزینند.
طی نگاه به آمارهای مسئولان و دستگاههای ذی ربط در دوران دفاع مقدس ، بیشترین سرزمین های آزاد شده و پامکسازی شده از لوث وجود نیروهاای بعثی عراق و همچنین موفقیت های چشمگیر رزمندگان در همین ماه بهمن بوقوع پیوسته است.
بهمن و حملات هوایی عراق به شهرها
در تاریخ دفاع مقدس ، بهمن ، همانطور که ماه عملیات ها در جنگ تحمیلی است، ماهی پر حادثه در بمباران شهرها و مناطق غیر نظامی کشورمان توسط نیروهای عراقی است.
در واقع رابطه مستقیمی بین عملیات بزرگ رزمندگان در جبههها و بمباران مناطق غیرنظامی توسط جنگندههای بعثی وجود داشت. هرچند بمباران شهرها و کشتار مردم عادی، حربهای بود که متجاوزان از ابتدای شروع جنگ تحمیلی از آن بهره میبردند.
اما این بمبارانهای شهرهای ایران همواره پس از عملیات های بزرگی چون والفجرمقدماتی، والفجر8 و تداوم عملیاتهای کربلای5 و بیت المقدس 2 در بهمنماه توسط عراق با دراختیار گرفتن انواع هواپیماهای جنگی و موشک های زمین به زمین از حامیان شرقی و غربی این کشور؛ ادامه داشت.
عملیاتهایی که سختترین درگیریها را در جبههها رقم زدند، اما هنگامی که رزمندگان در خطوط مقدم با دشمن درگیر میشدند، این فقط جبهههای جنگ نبود که از اثرات بمباران وحشیانه بعثیها نصیب میبرد، شهرها نیز طعم تلخ بمباران کور دشمن را احساس میکردند.** جنگ عراق علیه شهرهای ایرانی
در تاریخ شفاهی و مکتوب دوران هشت ساله دفاع مقدس، برای جنگ شهرها مراحلی قائل شدهاند و حزب بعث عراق از همان روزهای نخستین جنگ تحمیلی بمباران شهرهای کشورمان و حتی پیش ازآغاز رسمی جنگ علیه ایران بمبارانهای خود را آغاز کرد.
بمباران شهرها قبل از آغاز جنگ
حربه کوبیدن مناطق غیرنظامی حتی قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی نیز به دست دشمن انجام میگرفت.
حملات هوایی عراق به ایران برای اولین بار در تاریخ 13 فروردین 1358 یعنی حدود 50 روز بعد از پیروزی انقلاب در منطقه مهران آغاز شد. یک سال بعد بعثیها در تاریخ 20 فروردین 1359 حملات جدیتری را انجام دادند و در تاریخ 8 خرداد 1359 حملات هوایی عراقیها آنقدر بی پروا بود که باعث ایجاد تنشی جدی بین دو کشور ایران و عراق شد.
بر اساس گزارش روزنامه ها، در روز هشتم خرداد ماه سال 1359 حمله هواپیماها و توپخانه عراق علیه شهر مهران، دست کم دو کشته و 30 تا 40 مجروح به جای گذاشت.
از بدو شروع رسمی جنگ در 31 شهریورماه 1359 نیز عراق به هر جایی که قصد حمله زمینی داشت، یا آنجا را مانعی بر سر توسعهطلبیاش میدید، ابتدا حملات خمپارهای، توپخانهای و هوایی انجام میداد و بعد نیروهای زمینی و واحدهای زرهیاش را وارد عمل میکرد.
شهرهایی مثل خرمشهر، آبادان، گیلانغرب، دزفول، اهواز و... و در کل همه شهرها و مناطق مسکونی نزدیک به مرز، در بدو شروع جنگ مورد هجوم هوایی دشمن قرار گرفتند.
ماحصل این بمبارانها، برجای ماندن هزاران کشته و مجروح و آواره بود که در همان اولین روزهای جنگ سعی میکردند خود را به مناطق امنتر داخلی برسانند.
مراحل بعدی بمباران شهرهای ایران
اما گفته میشود از اسفند ماه 1363 مرحله دیگری از این جنگ ناجوانمردانه آغاز شده است. هرچند عراق از اواسط خردادماه همین سال (1363) اعلامیه اخطار برای بمباران برخی از مناطق غیرمسکونی کشورمان را صادر کرده بود، اما در اسفندماه 63 که عملیات بزرگ بدر آغاز شد، جنگ شهرها نیز علناً و در میدان عمل شدت گرفت. عملیات بدر تنها هفت روز به طول انجامید، اما بمباران شهرها تقریباً یک ماه و 18 روز طول کشید و طی آن 29 شهر و چند روستای کشورمان دهها بار بمباران شدند.
بعد از این مرحله، به ترتیب مراحل بعدی جنگ شهرها اینگونه تداوم یافت :« از روز 4 تا 25 خرداد سال 1364 با 570 شهید، روز 20 مرداد 1365 تا 10 دی 1365 ، 19 دی 1365 تا 10 اسفند 1365 که درست از روز آغاز عملیات کربلای5 تا آغاز عملیات تکمیلی کربلای 5 بود، از 19 مرداد 1366 تا 29 آبان 1366 و نهایتاً از روز 8 اسفند 1366 تا 31 فروردین 1367 ، مرحله پایانی جنگ شهرها از سوی عراق به نمایش گذاشته شد».
در مراحل مختلف جنگ عراق علیه شهرها و در هر کدام از آنها صدها نفر از هموطنان غیرنظامی به شهادت رسیدند. چنانچه تنها در یک مرحله جنگ علیه شهرها، 66 شهر و بخش کشور هدف بمباران و حملات موشکی عراق قرار گرفتند و در مجموع 3 هزار و50 نفر شهید و 11 هزار و 163 تن زخمی شدند.
بمباران مدارس
سهم بهمنماه عملیات های بزرگ و سرنوشتساز بود، اما چون هر بار که رزمندگان عملیات بزرگی انجام میدادند، دامنه جنگ شهرها توسط بعثیها تا مدتها ادامه مییافت، بهمن که ماه میانه زمستان بود، از اثرات بمبارانهای دشمن در امان نمیماند.
بمباران مدرسه زینبیه میانه
یکی از فجیعترین جنایاتی که در دفاع مقدس و در بهمنماه رخ داد، بمباران دبیرستان دخترانه زینبیه در شهر میانه بود. ساعت 10 و 30 دقیقه 12 بهمن 1365، دو مدرسه مجاور در میانه به نامهای دبیرستان دخترانه زینبیه و دبستان پسرانه ثارالله، مورد بمباران هواپیماهای بعثی قرار گرفتند.
همزمان با بمباران دبیرستان زینبیه، دبستان ثارالله (فاطمه الزهرا س) که هم مدرسه دخترانه و پسرانه بود مورد اصابت بمبهای عراقی قرار گرفت. در نتیجه این بمبارانها 38 دانشآموز دختر به شهادت رسیدند. همچنین ساختمان سپاه پاسداران که در نزدیکی دبیرستان زینبیه واقع بود به وسیله راکت تخریب شد و شش نفر سپاهی به شهادت رسیدند.
روز قبل از این فاجعه در بعدازظهر شنبه یازدهم بهمن ماه هواپیماهای دشمن دو نقطه از شهر میانه را بمباران کردند که محلههای بمباران شده عبارت بودند: محلات مختلف شهر و منطقه ای روبهروی ترمینال شهر که همگی مناطق مسکونی بودند.
این بمباران به شهادت و مجروح شدن چندین بیگناه انجامید. 31 نفر از مردم عادی شهر که در میانشان مادر و کودکی دو ساله هم بودند در آغوش هم جان دادند.
چند ساعت بعد شایعه حمله مجدد هواپیماهای جنگنده بعثی عراقی طوفانی از وحشت را دامن زد. یکی از همین شایعهها حاکی از بمباران مدرسه زینبیه بود که روز بعد به حقیقت پیوست.
بمباران بهمنماه زنجان
دوم بهمنماه 1365 دو مدرسه در شهر زنجان مورد بمباران هوایی دشمن قرار گرفتند. در جریان بمباران موشکهای عراقی در تاریخ 2 بهمن سال1365 در کوچه بینش و محله زینبیه و سرچشمه زنجان، هشت نفر از دانشآموزان پسر مدرسه 22بهمن و هشت نفر از دانشآموزان دختر مدرسه نواب صفوی سابق به شهادت رسیدند.
یکی از شاهدان میگوید: از آن روز به بعد، شهر وضعیت جنگی به خود گرفته بود. مردم به احداث پناهگاه و جانپناه پرداختند. با اعلام وضعیت قرمز، بیشتر مردم به پناهگاه میرفتند. عده زیادی هم به روستاهای اطراف پناه بردند. شهر نسبتاً خلوت شده بود. روی شیشهها چسبهایی را به صورت ضربدری چسبانده بودند تا یک موقع، به سر و صورتشان نپاشد. بیشتر رانندهها چراغ خودروهایشان را به رنگ آبی درآورده بودند تا هنگام شب رؤیت آنها برای هواپیماها ممکن نباشد. مردم شبها لامپ روشن نمیکردند، یا با کارتن دور لامپها را میگرفتند تا نور به بیرون نتابد.
سه روز بمباران قروه
در شهر قروه نیز بهمنماه، ماه خون و خاک و آتش بود. بهمن برای مردم این شهر یادآور روزهای سختی است که جنگندههای عراقی در سه روز جداگانه بر آسمان شهرشان ظاهر شدند و مردم را به خاک و خون کشیدند. جنگندههای عراقی در روزهای یازدهم، بیست و دوم و بیست و پنجم بهمن ماه سال 1365 شهرستان قروه را مورد وحشیانهترین حملات هوایی قرار دادند.
در این حملات 35 نفر از مردان، زنان و کودکان بیگناه قروه به شهادت رسیدند و نزدیک به 40 نفر نیز به درجه جانبازی نائل آمدند. مردم شهرستان قروه در حالی که خود را برای برپایی ایامالله دهه فجر و روز 22 بهمن آماده میکردند، هدف بمباران هوایی رژیم بعث عراق قرار گرفتند.
بمباران روز یازدهم بهمن در ارومیه
یازدهم بهمن 1365 برای مردم ارومیه روز خونینی بود. قبل از ظهر این روز، جنگندههای دشمن نقاط مختلفی از شهر را بمباران کردند که در نتیجه آن، تعداد زیادی از مردم به شهادت رسیدند.
دو روز بعد ساعت 11 صبح در 13 بهمن ماه دوباره سر و کله هواپیماهای عراقی پیدا شد و باز هم به بمباران وحشیانه شهر پرداختند. اکثر مردم ارومیه، یا خود در باغهای اطراف کلبه و مسکن داشتند یا بستگان و نزدیکانشان در روستاهای اطراف صاحب خانه و زمین بودند. این امکان خوبی برای آنها بود که شهر را به قصد باغها و روستاها ترک کنند.
به فاصله چند روز، این شهر چند صد هزار نفری به منطقهای خالی از سکنه تبدیل شد و اکثر مردم شهر را ترک کرده بودند. هر خانه روستایی، گاه پذیرای پنج خانواده شهری بود که از بمباران کور و وحشیانه دشمن به آنجا پناه برده بودند.
شهادت ارامنه تبریز
در تاریخ جنگ گاه به موارد خاص و نادری برمیخوریم که جالب توجه است. در اول بهمن ماه 1365 شهر تبریز مورد بمباران هواپیماهای دشمن قرار گرفت که طی آن چند نفر از هموطنان ارمنی به شهادت رسیدند. تنها سه روز قبل یعنی در 27 دی ماه ساعت حدود 10 و 30 دقیقه شب، دانشگاه تبریز مورد هجوم جنگندههای دشمن قرار گرفت. در این حمله هوایی که با گرای منافقین صورت پذیرفته بود، 22 نفر از دانشجویان مشغول در کارگاه به شهادت رسیدند و هفت نفر هم مجروح شدند.
سه روز بعد در جریان بمباران مناطق مسکونی تبریز، کودکی ارمنی به نام آنی پانوسیان که فقط 9 سال داشت به شهادت رسید. این کودک در کلاس چهارم ابتدایی در مدرسه ارامنه مشغول به تحصیل بود که بر اثر بمباران هوایی تبریز در اول بهمن ماه 65 به همراه پدرش «ماطوس پانوسیان»، مادرش «زویا هاروطونیان» و خواهرش «آدرینه» به شهادت رسیدند.
پیکر شهدای ارمنی بعد از انجام تشریفات مذهبی، در قطعه مخصوص شهدا در گورستان ارامنه تبریز به خاک سپرده شد.
شهدای مظلوم روز 23 بهمن مهاباد
روز 23 بهمن 1365 رژیم بعثی با اعزام دو فروند میگ چند منطقه از شهر مهاباد را بمباران کرد که به شهادت 50 نفر از مردم بیگناه این شهر انجامید. از میان شهدا حدود 30 نفر کودک و خردسال بودند و 16 شهروند مهابادی هم جانباز شدند. حمله وحشیانه جنگندههای عراقی در ساعت 12 ظهر 23 بهمن انجام گرفته بود.
شهر مهاباد طی دفاع مقدس بارها مورد حمله دشمن قرار گرفت. چنانچه این شهر در سال 1362 هم شاهد بمباران وحشیانه دیگری بود.