اسیدپاشی همیشه وحشتناک بوده و هست اما پرونده اسیدپاشیهای اصفهان جدا از همه تلخیها و سیاهیهایش، 2قهرمان داشت؛ 2 قربانی که ثابت کردند حتی در سختترین و دردناکترین لحظات زندگی، امید میتواند نجاتبخش و معجزهساز شود.
یکی از این قهرمانها سهیلا جورکش است. دختر 30ساله اصفهانی که 3سال پیش هنگامی که خودرواش را در خیابان بزرگمهر اصفهان پارک کرده بود تا جواب موبایلش را بدهد، مورد حمله اسیدپاش سریالی قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان اعلام شد که بینایی چشمانش را از دست داده است. سهیلا که اسید نهتنها بیناییاش بلکه زیبایی صورتش را هم از او گرفته بود، پس از این حادثه هرگز ناامید نشد. او اعتقاد داشت که انسان به هر چه که بخواهد میتواند برسد؛ به شرط آنکه امیدش را هرگز از دست ندهد.
با همین اعتقاد بود که برای بازگشت بینایی چشمانش، بارها زیر تیغ جراحان رفت و حتی پیه زندگی 11 ماهه در غربت را به تن مالید تا اینکه معجزهای که انتظارش را میکشید رخ داد و توانست بینایی یکی از چشمانش را بهدست آورد. او در گفتوگو با همشهری میگوید: «من در حادثه اسیدپاشی بینایی هر دو چشمم را از دست دادم اما وقتی پزشکان گفتند که احتمال بازگشت بیناییام وجود دارد، همه تلاشم را کردم تا به این هدف برسم. بارها در ایران زیر تیغ جراحی رفتم و در نهایت نیز راهی آمریکا شدم تا برای نخستین بار در دنیا عملی روی چشمم انجام شود که احتمال داشت باعث بازگشت بیناییام شود.»
حدود یک سال پیش بود که سهیلا برای انجام این عمل همراه پدر و مادرش راهی بوستون آمریکا شد. با دستور رئیسجمهور و وزیر بهداشت، مساعدت لازم برای این سفر صورت گرفت و پس از حدود 5ماه انتظار برای صدور مجوز، در بیمارستان بوستون، عمل جراحی روی چشم سهیلا انجام شد.
«دکتر میگفت که احتمال موفقیت عمل 10تا 15درصد است اما خودم 95درصد امید داشتم که بیناییام برمیگردد.» همینطور هم شد و پس از این عمل چند ساعته، همه معاینات نشان داد که بینایی چشم چپ سهیلا برگشته است.«وقتی پانسمان را از روی چشمم برداشتند نخستین افرادی را که دیدم، پرستار و دکتر جراحم بود. حسی که داشتم قابل توصیف نیست. جراحان هم خوشحال بودند که میشود از این روش برای درمان بقیه نیز استفاده کرد.»
پس از این عمل سخت جراحی بود که سهیلا و پدر و مادرش تصمیم گرفتند به ایران برگردند. حالا چند روزی از بازگشت آنها میگذرد و در این مدت سهیلا و خانوادهاش میزبان افراد زیادی بودهاند که برای دیدن آنها به خانهشان رفتند؛ از اقوام و آشنایان گرفته تا نماینده مجلس؛« پس از عمل، بینایی چشم چپم حدودا 50درصد برگشته است.
بعضی وقتها میتوانم به خوبی ببینم و بعضی وقتها تار میبینم. دکترها گفتند که چون عمل برای نخستین بار در دنیا انجام شده، هنوز نمیدانند علت این اتفاق چیست. اما از وقتی بیناییام برگشته متوجه یک نکته مهم شدهام؛ اینکه مردم باید قدر زندگی و سلامتیشان را بدانند و اجازه ندهند چشم و همچشمی و رقابت جای عشق، محبت و علاقه را بگیرد.»
قربانی اسیدپاشی هنوز یک عمل تکمیلی در پیش دارد و قرار است تا یکماه دیگر برای انجام عمل تکمیلی به آمریکا برگردد. حالا 4ماه از عمل اصلیاش میگذرد و دکترها گفتهاند که اگر حدود 7ماه شرایط بیناییاش تغییر نکند، میتوانند با اطمینان بگویند که بیناییاش ثابت شده و برگشته است. «من از مبارزه خسته نخواهم شد. حالا برای بازگشت بینایی چشم راستم هم دنبال راهحل هستم چرا که شبکیه آن از بین نرفته و میتوانم نور را تشخیص بدهم. من برای بازگشت بینایی چشم چپم تسلیم نشدم و جنگیدم، حالا هم میخواهم برای بینایی چشم راستم بجنگم و این کار را تا لحظه مرگ ادامه میدهم.»
بهنظرت عامل اسیدپاشی، دستگیر خواهد شد؟ سهیلا در پاسخ به این سؤال میگوید: « مطمئن هستم که اسیدپاش روزی رسوا خواهد شد. مدتی قبل از قول من نوشتند که اسیدپاش را بخشیدهام اما من هرگز چنین چیزی نگفتم. من مطمئن هستم که روزی روشنایی، صداقت، راستی و عشق و مهربانی جایگزین خشم و خشونت میشود و دلم میخواهد بعد از پایان درمانم، شرایطی فراهم شود که بتوانم برای مردم از عشق و مهربانی حرف بزنم. من میخواهم از رئیسجمهور، وزیر بهداشت، ایرانیهای مقیم بوستون آمریکا و همه کسانی که به من کمک کردند تشکر کنم و امیدوارم بتوانم در ادامه تلاشم برای رسیدن به بینایی موفق شوم.»
- جدال با ناامیدی
روزی که سهیلا جورکش از آمریکا به ایران برگشت، علاوه بر خانوادهاش افراد دیگری هم در فرودگاه به استقبال او رفتند. یکی از آنها مرضیه ابراهیمی، یکی دیگر از قربانیان اسیدپاشیهای اصفهان بود.
او ۲۳ مهرماه سال ۹۳، زمانی که قصد رفتن به دندانپزشکی را داشت و در خیابان بهدنبال محلی برای پارک خودرویش میگشت، بهخاطر گرما شیشه ماشین را پایین کشید و درست در همان لحظه بود که مقدار زیادی اسید بهصورتش پاشیده شد تا جایی که بینایی یک چشمش را از دست داد و نیمی از صورت و گردنش بهشدت دچار سوختگی شد.
مرضیه نیز درست همانند سهیلا پس از اتفاقی که برایش رخ داد تسلیم نشد و برای ادامه زندگیاش تلاش کرد. 30بار عمل جراحی و ترمیم، او را ناامید نکرد و همزمان با طی کردن روند درمانی، به فعالیتهای اجتماعی روی آورد و تصمیم گرفت با راهاندازی نمایشگاه آثار هنری، پیام قربانیان اسیدپاشی را به گوش همه برساند اما بنا به دلایلی زمان برگزاری این نمایشگاه به تعویق افتاد و حالا قرار است نمایشگاه او در زمان دیگری برگزار شود.
این قربانی اسیدپاشی پس از حادثهای که برایش رخ داد، هرگز امیدش به زندگی را از دست نداد و شهریور امسال بود که خبر ازدواجش توجه همه را جلب کرد. او نیز این روزها در کنار زندگی مشترک، مراحل درمانی و کارش، امیدوار است بتواند با فعالیتهایش دیگران را از خطرات اسیدپاشی و خشونت هولناک این جرم آگاه کند.
- درمان در شرایط سخت
11ماه زندگی در آمریکا و طی کردن مراحل درمان در بیمارستان بوستون نه برای سهیلا راحت بود و نه پدر و مادرش. پدر سهیلا میگوید: وقتی قرار شد برای ادامه درمان راهی آمریکا شویم، رئیسجمهور دستور کمک مالی به ما را صادر کرد اما متأسفانه بهدلیل بوروکراسی اداری این کمک دیر بهدست ما رسید و باعث شد با مشکلات زیادی روبهرو شویم. خوشبختانه بیمارستان بهدلیل اینکه قرار بود عمل جراحی برای نخستین بار در دنیا انجام شود، تخفیف قابل توجهی داد که در غیراینصورت مشکلات ما بیشتر هم میشد.
من یک کاسب بودم که پس از حادثهای که برای دخترم رخ داد، همه سرمایهام را صرف درمان او کردم. حالا هم قرار است برای عمل تکمیلی بار دیگر راهی آمریکا شویم و نمیدانم از نظر مالی چهکار کنیم. امیدوارم مسئولان برای قربانیان اسیدپاشی چارهای بیندیشند، چرا که مراحل درمان آنها سالها ادامه خواهد داشت و همیشه باید تحت نظر پزشک باشند و داروهای خاص استفاده کنند.