و درواقع با توجه به دستاوردهایی که داشتهایم درصدد رفع آسیبها و رفع نقاط ضعف نظام جمهوری اسلامی برآییم و برای آن همت گماریم. به همین منظور به اختصار به مهمترین آنها نظری میاندازیم.
بزرگترین نقطه قوت نظام جمهوری اسلامی و مهمترین دستاورد آنکه قابل تردید هم نیست، استقلال سیاسی کشور است. بهنظر میرسد ما توفیقی در سیاست نه شرقی و نه غربی انقلاب بهدست آوردهایم و امروز دیگر قدرتی نمیتواند به ما و نظام ما اعمال اراده سیاسی کند و ما درواقع سیاست مستقلی داریم. امروز حتی در مقایسه با کشورهایی که به ظاهر مستقل هستند یا حتی جزو قدرتهای برتر هم محسوب میشوند ما از استقلال خوبی برخورداریم. آنها حتی انفعالها و کرنشهایی در مقابل قدرتهایی مثل آمریکا دارند.
در مقابل مهمترین ضعف ما هم بیتوجهی به عدالت اجتماعی، اخلاق و معنویت است. ما توقع نداشتیم که بعد از 4دهه از پیروزی انقلاب با این بیعدالتیها روبهرو باشیم و این قابلقبول نیست؛ یعنی ما حتی وقتی کشورمان را با کشورهایی که با آنها رویارویی داریم مقایسه میکنیم وضع ما بهتر نیست. اگر شکافهای درآمدی و طبقاتی ترمیم نشود و همچنین با بداخلاقیها و بیاخلاقیها مقابله نشود، انقلاب با فلسفه وجودی خودش فاصله میگیرد.
لازم است برای این دو مقوله 2راهکار ارائه داد که در ادامه بهصورت خلاصه به آن اشاره میکنم: الف) درخصوص ضعف در برقراری عدالت اجتماعی باید به این مقوله توجه کرد که اگر مظروفی بهعنوان انقلاب اسلامی، قانون اساسی و نگاه ویژه به عدالت اقتصادی در کشور ما وجود دارد، این نیاز به یک ظرف مناسب دارد. با ظرف تمرکزگرایی متکی به اقتصاد نفتی و بیتوجهی به عدالت در تولید که وجهی از اقتصاد مقاومتی است، تحقق عدالت اجتماعی امکانپذیر نیست. بنابراین راهحل اساسی توجه به وجوه ساختاری و گفتمانی اقتصاد مقاومتی است که متأسفانه مغفول واقع شده است. ما به حد کافی در این رابطه تولید ادبیات کردهایم و امروز دیگر وقت عملیاتسازی آن است.
ب) اما درخصوص نقطه ضعف دیگر یعنی ضعف در اخلاق و معنویت 2راهکار بهنظر میرسد که در ادامه به آن اشاره میکنم. اول آنکه: مسئولان این کشور در نظام اهل صدق باشند و به مردم دروغ نگویند. مردم امروز باید با پوست و استخوانشان درک بکنند که با حکمرانانی صادق روبهرو هستند. این حداقل توقع اخلاقی مورد انتظار از مسئولان جمهوری اسلامی است. مقولات دیگر اخلاقی مثل ایثار، احسان و لطف فعلا پیشکش.
دوم آنکه: ما باید مدعیالعموم اخلاقی برای همه اقشار جامعه داشته باشیم؛ نه فقط برای روسای 3قوه که اگر فقط به این رؤسا توهین و افترایی صورت گرفت، حساسیتهای مقام قضایی تحریک شود. وقتی بزرگترین هدف انقلاب اسلامی هدف اخلاقی است، مدعیالعموم اخلاقی ما هم باید نسبت به هر بداخلاقی رسانهای و غیررسانهای و نسبت به هر شخصی حساس باشد و در این بین نیاز به شکایت خصوصی هم نباشد. اگر این ارزش عمومی و انقلابی است پس یک رسالت قضایی هم به شمار میرود. اگر این مسئله حق شهروندی است، پس متعلق به همه اقشار جامعه است و نباید انحصاری باشد. بهنظر من قوهقضاییه نسبت به بداخلاقیهای رسانهای و فضای مجازی حساسیت لازم را نشان نداده است. یک نظام اسلامی متعلق به همه است و صرفا متعلق به 3قوه نیست. ما باید درک کنیم که اگر مردم نباشند نه قوهای وجود دارد و نه رئیس قوهای. همواره باید مردم را مخدوم و مسئولان را خادم دانست و این باید یک اصل باشد.
*جامعهشناس و فعال سیاسی