طبق آمار وزیر مسکن بیش از 11میلیون نفر در کشور هماکنون حاشیهنشین هستند و در آخرین جلسه آسیب اجتماعی که سران کشور در حضور مقام معظم رهبری برگزار کردند، ایشان بر رسیدگی به این موضوع و اولویت قرار دادن آن تأکید کردند. هفته گذشته دفتر اجتماعی حزب اعتماد ملی نشست آسیبهای اجتماعی را با محوریت حاشیهنشینی برگزار کرد.
میهمانان این نشست محمد جواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی - اجتماعی شورای شهر تهران و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، کمال اطهاری، پژوهشگر حوزه توسعه و زهرا قدیانی، فعال مدنی در حوزه آسیبهای اجتماعی بودند که به سؤالاتی درخصوص موضوع نشست پاسخ دادند.
- تعریف شما از حاشیهنشینی چیست؟
محمدجواد حقشناس: اگر بخواهیم سراغ مباحث اجتماعی مثل حاشیهنشینی برویم باید متوجه این موضوع باشیم که این مسئله یک موضوع مجرد نیست و به تنهایی قابلیت بحث ندارد. باید به این پدیده در کنار دیگر پدیدههای اجتماعی شهر و یا یک نگاه سیستمی و ترکیبی نگاه کنیم.
این عنوان را باید در تعامل با دیگر پدیدههای اجتماعی مطالعه کنیم. مشکلاتی مثل کودکان کار، روسپیگری، تکدیگری، اعتیاد و... پدیدههایی هستند که مثل مجموعهای از زنجیرههای اجتماعی موجب شکل گرفتن مجموعه آسیبهای اجتماعی میشوند که با همافزایی با هم امکان بررسی مجرد و بدون ارتباط با سایر پدیدهها را ندارند.
این پدیده را میتوان از منظر رابطه علت و معلولی نگاه کرد که بهعنوان یک پدیده میانی چه آثاری دارد و میتواند باعث چه آسیبهایی در جامعه شود و خودش معلول چه رویکرد و آسیبهایی میشود و چرا به این نقطه رسیده است. پس باید ذهن پرسشگر و چالشگر و آسیبشناسانه داشته باشیم که با دست گذاشتن روی یکی از این پدیدهها به پدیدههای قبل و بعد هم بپردازد و آثار آن را در جامعه مطالعه کند.
امروزه حاشیهنشینی به یک عنوان که تا حدودی بوی کهنگی میدهد، تبدیل شده است ولی در عین حال بهعنوان یک هژمونی در فرهنگ عامه همچنان جای خود را دارد و نتوانسته عنوان جدید داشته باشد پس همچنان با پدیده شهرنشینی و حاشیهنشینی بهطور جدی روبهرو هستیم. قدمت حاشیهنشینی به نیمه دوم قرن19 میرسد که نخستین بار توسط رابرت پارک جامعه شناس آمریکایی مطرح شد.
در آن زمان حاشیهنشینی بهعنوان یکی از معضلات شهرنشینی شناسایی شد و همچنان بعد از گذشت سالها در کشورهای جهان سوم مورد بحث و مطالعه و چالش قرار گرفته است. بیش از 170سال از ایده رابرت پارک درخصوص حاشیهنشینی میگذرد ولی ما همچنان در گیر این مسئله هستیم. در کشورمان در حوزه جامعه شناسی و مطالعات شهری از دهه40 با پدیده حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ روبهرو بودیم.
ما در کشورمان عملا بعد از مشکلات 28مرداد 1332 شاهد شکل گرفتن جنبشهای اجتماعی و عمومی و سیاسی بودهایم. قدرت گرفتن رقبای درون حاکمیت مثل دکتر امینی که میخواست خودش را با اصلاحات آمریکایی هماهنگ کند و شاه در سفر به نیویورک آغازگر این اصلاحات شد و در بهمن سال41 رفراندوم با 6 اصل شکل گرفت که مهمترین آن اصلاحات ارضی بود که موج جدیدی از مهاجرت به حاشیه شهرها را رقم زد که این مهاجرت زیرساخت طبیعی رشد شهری را نداشت و شهر هم آماده پذیرش این مهاجران نبود همین موضوع باعث شد تا حاشیهنشینی از موضوعی اقتصادی به صورت مسئله یک اجتماعی مطرح شود.
کمال اطهاری: نکتهای که در ابتدا میخواهم به آن اشاره کنم این است که حاشیهنشینی واژه نادرستی است، یک برچسب و انگ به افراد طبقه کارگر است که بخش مهمی از جامعه را تشکیل میدهند. این واژه در زمان حاضر که کلانشهرها جای شهرهای کوچک را گرفتهاند چندان هم گویا نیست.
واژه رایجتر حاشیهنشینی توسط سازمان مسکن، سازمان ملل متحد بهعنوان اسکان غیررسمی معرفی شده است که در زمان حاضر هم از واژه پیشنهادی محلات فرودست نام برده میشود. اما موضوعی که باید به آن توجه شود این است که ساماندهی و پیشگیری از ایجاد حاشیهنشینی باید در دستور کار همه احزاب باشد. این مسئله باید در چهارچوب اقتصادی، سیاسی و مطالعات توسعه مطرح شود و اینکه چگونه باید آن را ساماندهی کرد و توانمندسازی حاشیهنشینها هم باید مورد توجه قرار بگیرد.
از لحاظ اقتصادی و سیاسی هم میتوان عامل اصلی سکونتگاههای غیررسمی را اینگونه تعریف کرد: «در سکونتگاههای غیررسمی در نتیجه انزواجویی ابتدایی افراد بهوجود میآید که در نهایت به رانتجویی میانجامد و بعد از آن شاهد شهری شدن رانت در کشورمان هستیم که نمونه بارز آن تغییر کاربری زمینهای ورزشی مدارس است که اخیرا مطرح شده است.»
متأسفانه بعد از مطرح شدن این مسئله من ندیدم که احزاب برخورد جدی با آن داشته باشند این همان شهری شدن رانت است که به آن اشاره کردم. این درحالی است که مثلا در آمریکا اگر محلهای مدرسه مناسبی برای تحصیل دانشآموزان نداشته باشد افراد به دیوان عالی شکایت کرده و دیوان هم حکم میدهد که بایدامکانات آموزشی دولتی ارزان و مناسب برای دانشآموزان آن محله ایجاد شود اما در کشورمان با وجود اینکه قانون اساسی به آموزش و پرورش رایگان برای همه افراد تأکیدکرده متأسفانه شاهد این مسائل هستیم و تأسفبار هم آنجاست که نمایندگان مردم در خانه ملت هم عکسالعملی در اینباره نشان نمیدهند.
من بهرغم اینکه برنامههای مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی را تحسین میکنم در عین حال انتقادی هم به برخی برنامههایشان دارم. در زمان دولت ایشان برنامهای مصوب شد که باعث شد شهردارهای کلانشهرها خودکفا شوند امااصل ماجرا این است که به جای خودکفایی شهرداریها، شهرها بایدخودکفا شوند و همین مصوبه باعث شد که به مرور زمان کلونی ثروت در مستغلات و بانکهای وابسته به آنها را با بهره 18درصد شاهد باشیم که به این ترتیب بخش مولد جامعه از بین رفت. از سوی دیگر در برنامههای شهری هم برنامه شهروندزدایی صورت گرفت.
زهرا قدیانی: موضوع مهم درخصوص حاشیهنشینی این است که این افراد حتما باید آموزش ببینند، چون برخی افراد ساکن این مناطق شرایط فرهنگی پایینی دارند و همین مسئله باعث میشود تا زمینه تخلف و بزهکاری در این مناطق بیشتر شود. در کنار بحث آموزشی، خدمات بهداشتی درمانی هم باید به حاشیهنشینها ارائه شود. الان ما بهدنبال این هستیم که برای کودکان مناطق حاشیهنشینی که آنها را تحت پوشش داریم مدرسه بسازیم و در نهایت اینها را به یک رفاه نسبی برسانیم. این بچهها الان با دستمزدهای پایین در زمینهای زراعی مشغول به کار هستند.
- آیا امروزه که شهرها گسترده شدهاند تعریف حاشیهنشینی هم تغییر کرده است؟
اطهاری: اول این نکته را تأکید میکنم که حاشیهنشینی آسیب اجتماعی نیست. سکونتگاههای غیررسمی در کشورهایی گسترش پیدا میکنند که آن کشورها دانش توسعه ندارند. در قرن19 در انگلستان حاشیهنشینی وجود داشت اما الان از بین رفته است. سکونتگاههای غیررسمی الان بهعنوان تلههای فضایی فقر شناخته میشوند ما یک تله طبقاتی داریم و یک تله فضایی که تشدیدکننده فقر است. الان حاشیهنشینی در اطراف همه شهرهای کوچک و بزرگ وجود دارد که بهعنوان یک معضل شناخته میشود.
- گفته میشود عدمتوسعه در زاهدان، چابهار و... بهدلیل قاچاق موادمخدر و ناامنی در منطقه است. این مسئله چقدر صحت دارد؟
حقشناس: من موافق این نیستم که دلیل توسعهنیافتگی زاهدان و چابهار وجود قاچاق و... است پدیدههای حاشیهنشینی و سکونتگاههای غیررسمی معلول یک گزینه نیستند که بگوییم مثلا ناامنی و درگیری بین طوایف علت حاشیهنشینی در زاهدان است.حاشیهنشینی پدیدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که در کنارش مباحث امنیتی- سیاسی هم مطرح میشود. این پدیده حداقل تا 70سال دیگر در کشور وجود خواهد داشت.
اطهاری: من چابهار و زاهدان را از نزدیک دیدهام، این موضوع اصلا صحت ندارد. محلهای مثل محله باباییان در زاهدان دلیل توانمندسازی در این منطقه است.در این منطقه توسعه غیرارگانیک (جزیرهای) را شاهد هستیم. در این منطقه همه اقشار زندگی میکنند. زمانی که سیستمی وجود ندارد تا این افراد و جامعه بومی را توانمند کند توسعه غیربومی اتفاق میافتد.
در برنامههای توسعه باید اقتصاد سیاسی و اقتصاد توسعه بهوجود بیاید. ماتا 20سال دیگر در بهترین حالت اسکان غیررسمی خواهیم داشت اما روند آن را باید کاهش دهیم و آنهایی که دچار تله فضایی شدهاند را باید کاری کنیم این تله فضایی بشکند چون تله فضایی تله طبقاتی را تشدید میکند.
در گذشته در تهران خانوادههای فقیر در کنار خانوادههای ثروتمند زندگی میکردند. اما الان این دو خانواده از هم جدا شدهاند و خانوادههای فقیر در تله فضایی فقر افتادهاند، دامنه این قشر محدود و تله طبقاتی تشدید شده چون افرادهیچ نمونهای برای توسعه ندارند و این برای امنیت جامعه خطرناک است.
- ذرهبین
کمال اطهاری:
متأسفانه الان در تهران محلهمحوری کنار گذاشته شده است. مثلا محله دارآباد در تهران به توسعهگر نیاز دارد اما محلاتی که در تهران میزان فقر آنها بیش از 50درصد است برای توسعه نیاز به دخالت دولت دارند. برای برنامه دادن در سطح اقتصاد سیاسی، اقتصاد توسعه و برنامهریزی شهری و مسکن و ساماندهی موقعیتهای کنونی باید برنامه داشته باشیم. هر سطحی از توسعه نیاز به یک کارگروه دارد که بتواند در آن زمینه کار کند.
- محمدجواد حقشناس:
ما مسیر توسعه را درست نرفتهایم. انتخاب نادرست توسعه در دوران پهلوی و بعد از آن را شاهد بودهایم که تبعات منفی داشته است. وقتی دوران پهلوی را نقد میکنیم به معنی دفاع تمام قد از روش توسعه بعد از آن دوران نیست. حرف من این است که اصلاحات پهلوی باعث توسعه نامتوازن شد و انقلاب اسلامی هم نتیجه بیتوجهی پهلوی بود.
پهلوی بحث تمدن بزرگ و تبدیل ایران به قدرت برتر منطقه را مطرح میکرد اما در همان زمان روند رفتاری در حوزه شهری و اجتماعی متناقض بود. در زمان جشنهای 2500ساله که از تمام دنیا برای شرکت در این جشن میآمدند و یا زمانی که موزه هنرهای معاصر گرانترین تابلوهای دنیا را خریداری میکرد در همان زمان در تهران گود عربها وجود داشت.