سوي رود روانه شو
قطرهاي در حال رفتن باش
به سوي ساحل برو
دانهاي ماسه باش.
در ابري كه از آسمان ميگذرد
چيزي از تو هست
گلي هم كه پروانه شهدش را مينوشد
چيزي از تو دارد
درختي تو
شايد موجي گم شده در رودي دور
يا عطري گريزان به هر سو.
شعر > باسم المرعبی، شاعر عراقی > ترجمهی مناف یحییپور: بهسوی جنگل بشتاب و برگی از درختانش شو
سوي رود روانه شو
قطرهاي در حال رفتن باش
به سوي ساحل برو
دانهاي ماسه باش.
در ابري كه از آسمان ميگذرد
چيزي از تو هست
گلي هم كه پروانه شهدش را مينوشد
چيزي از تو دارد
درختي تو
شايد موجي گم شده در رودي دور
يا عطري گريزان به هر سو.