همشهری آنلاین: اتفاقات خیابان پاسداران،شایعه برکنار شهردار و... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های چهارشنبه-۲اسفند-جای گرفتند.

صالح نيکبخت . حقوق‌دان در ستون سرمقاله شرق با تيتر«کدامين گناه؟» نوشت:

ارتش ترکيه از ٣٤ روز پيش همراه با نيروهاي مورد حمايت خود از زمين و هوا با ده‌ها هواپيماي بمب‌افکن اف-16 و تانک‌هاي ام-60 آمريکايي و لئوپارد آلماني به کانتون (منطقه) عفرين سوريه حمله کرده است. اين حمله توسط دومين ارتش ناتو با بيش از 15 هزار نفر از شبه‌نظاميان گروه‌هاي نزديک به القاعده مانند جبهه الشام، جبهه النصره و گردان ترکمن‌هاي سوريه انجام شده است. افزون بر اين ترکيه با آزادي بيش از هزار نفر از تروريست‌هاي داعش و القاعده که در شهرهاي مختلف ترکيه بازداشت بودند و تعهد آنان به جنگ با کردها، نيروهاي خود را تقويت کرده است. گزارش‌هاي رسانه‌هاي مستقل حکايت از آن دارد كه ارتش ترکيه و شبه‌نظاميان حامي آن حقوق مخاصمات مسلحانه را نقض کرده‌اند. مقامات اداري عفرين و گريلاهاي عضو شوراي دموکراتيک شمال سوريه مرکب از مبارزان زن و مرد کرد، عرب و مسيحي که از سرزمين خود دفاع مي‌کنند، با انتشار اسناد، فيلم و عکس، ارتش ترکیه و حاميانش را به ارتکاب اعمال غيرانساني متهم مي‌کنند. مثله‌کردن جسد دختر جنگجوي کرد، «بارين کوباني» که پس از اسارت توسط ارتش ترکيه و حاميان آن، در فضاي مجازي به صورت گسترده تصاويرش منتشر شده، تنها جنايتي نيست که گزارش شده است. حمله يک کشور به خاک کشوري ديگر و اشغال آن، نقض منشور ملل متحد و مخالف اصل تعرض‌نكردن کشورها به خاک کشوري ديگر است. ترکيه با حمله هوايي و زميني به سوريه و کشتار غيرنظاميان، اين واقعيت را عيان كرد که به موازين حقوقي و تعهدات بين‌المللي که قبلا آن را پذيرفته و بايد ملتزم به اجراي آن باشد، پايبند نيست.

اردوغان با بهانه حفظ امنيت کشورش، وعده تصرف عفرين در مدت سه ساعت و حرکت ارتش به سوي غرب عراق و شمال آن کشور و تصرف کوه قنديل به عنوان مقر اصلي «پ‌ك‌ك» را در مدت سه روز داده بود. ناکامي ارتش و شبه‌نظاميان حامي آن در اجراي وعده اردوغان نه‌تنها اعتبار ترکیه را در جهان مورد ترديد قرار داد، بلکه عملا ثابت کرد اقدام ارتش صرفا براي تثبيت وضعيت سياسي اردوغان و حزب حاکم ترکيه (عدالت و توسعه) بوده است. ارتش ترکيه که سپر شرقي کشورهاي عضو ناتو به شمار مي‌رود، در باتلاقي افتاده که اعلام شده بود عبور از آن فقط سه ساعت طول مي‌کشد! در 34 روز گذشته، نه‌تنها ارتش ترکيه به شمال و غرب عراق نرسيده، بلکه حتي نتوانسته روستاهاي عفرين هم‌مرز با ترکيه را اشغال کند. بيانيه‌هاي نظامي ارتش که مدعي هدف‌قراردادن مواضع نظامي «ي‌پ‌گ» است با تمسخر رسانه‌هاي جهان روبه‌رو شده است زيرا نيروهاي «ي‌پ‌گ» به جنگ چريکي روي آورده‌‌اند و پايگاه ثابتی ندارند. اردوغان دولت خود را ادامه حکومت خلافت عثماني اعلام کرده است.

تاريخ خاورميانه، شمال آفريقا، شرق اروپا و جنگ‌هاي ايران و عثماني، ميراث شومي از خلافت عثماني و رفتار نظاميان آن با مردم مناطق اشغال‌شده به ثبت رسانده و جهانيان از تكرار تاريخ مي‌ترسند. مردم عفرين ارتش تركيه و شبه‌نظاميان مورد حمايت آن را که با تصرف هر روستا در روز، اموال روستاييان، لوازم خانه، احشام، مرغ و طيور و روغن‌زيتون‌هاي انبارشده را غارت مي‌كنند، «مرغ دزدان» روز مي‌نامند. زيرا حملات ارتش و شبه‌نظاميان در روز با حمايت بمب‌افکن‌هاي ترکيه انجام مي‌شود و گريلاها با حملات شبانه، بیشتر روستاهاي اشغال‌شده را آزاد کرده و مهاجمان با دادن تلفات فراوان انساني و سلاح و مهمات عقب‌نشيني مي‌کنند. براي اردوغان که در 10 سال اخير با سرکوب مخالفان خود و محدودکردن آزادي‌هاي دموكراتيک و بازداشت و اخراج هزاران نفر از نيروهاي نظامي، پليس، قضات و کارمندان، خود را حاکم بي‌رقيب ترکيه معرفي کرده است، سخت بود که شرمسارانه در برابر ملت ترکيه عنوان کند: «جنگ ممکن است ماه‌ها به طول انجامد». شکست‌هاي نظامي و سياسي نه‌تنها ديکتاتورها را به تأمل و تدبير براي پيداکردن رهيافتي جديد رهنمون نمي‌کند، بلکه چون بر توهم خود پافشاري مي‌کنند، هميشه به پيروزي با زور و قدرت نظامي چشم دوخته‌اند.

اردوغان هم‌زمان با ناکامي در جنگ تجاوزکارانه و حمله به سوريه، در داخل کشور نيز اقدام به سرکوب و بازداشت گسترده روزنامه‌نگاران، استادان دانشگاه و روشنفکران به اتهام مخالفان جنگ کرده و برخي از روزنامه‌نگاران سرشناس هم به اتهام حمايت از کردها به حبس ابد محکوم شده‌‌اند. در اين ميان با وجود سکوت دولت‌هاي شرقي و غربي در مورد حمله تجاوزکارانه به خاک سوريه و کشتار مردم بي‌گناه، افکار عمومي جهان روزبه‌روز از مردم عفرين و مدافعان آن حمايت مي‌كنند. در مورد سياست دولت‌ها نسبت به جنگ عفرين، گرچه مواضع آنان در هاله‌اي از ابهام و سکوت مانده و اين سکوت به مجوزي براي ادامه کشتار غيرنظاميان در عفرين تبديل شده ولي اعضاي ناتو هم به اين نتيجه رسيده‌‌اند كه برخلاف ادعاي اردوغان، جنگ عفرين براي تثبيت موقعيت متزلزل وي در داخل کشور و پيروزي اين حزب در انتخابات سال آينده است. چون نيروهاي شوراي دموكراتيک سوريه پيش از جنگ هرگز به خاک ترکيه حمله نکرده بودند. روشن است که توهم اردوغان در مورد به‌خطرافتادن امنيت کشور توسط کردها از پايه بي‌اساس است.  دولت AKP با مطرح‌کردن مسئله امنيت کشور و خطري که از جانب کردها تهديدش مي‌کند با هر کردي صرفا به «گناه کردبودن» در هر کجاي جهان مبارزه مي‌کند. يکي از نمايندگان ترکيه در صحن پارلمان با طنزي گزنده گفت: «با کردي که در مريخ باشد چه کار کنيم؟!». پيامد شکست‌هاي نظامى ترکيه در جنگ عفرين، تشديد حملات هوايي و زميني‌ای است كه غير از مناطق مسکوني شهرها و روستاهاي منطقه، اماکن عمومي نيز با شدت هرچه بيشتر بمباران مي‌شوند. به گفته سخنگويان ارتش، تاکنون 674 حمله هوايي به کانتون عفرين صورت گرفته است. ادامه جنگ نابرابر بزرگ‌ترين ارتش اروپا با گروهي که به دفاع از ميهن خويش برخاسته‌اند، موجب شده بيش از 200 غيرنظامي کشته و صدها نفر زخمي و هزاران نفر نيز آواره شوند. کودکان و زنان بيش از دوسوم قربانيان اين جنگ هستند. پس از تشديد حملات هوايي و زميني به اماکن عمومي، 28 دبستان و دبيرستان و مرکز آموزشي و هشت بيمارستان و مرکز درماني و بهداشتي و دو تلمبه‌خانه آب شهر عفرين و چند مسجد و کليسا و آثار تاريخي عفرين مانند معبد روميان تخريب کامل شده که طبق کنوانسيون‌هاي چهارگانه ژنو و ساير اسناد بين‌المللي، حمله به اين مناطق در زمان جنگ ممنوع است. اين يورش يادآور گفته سيدرضا درسيمي، رهبر کُردهاي علوي ترکيه، خطاب به آتاتورک (بعد از کشتار علويان و دستگيري او در 1924) است که گفت: «کربلاي جديدي آغاز شده است». ترکيه در جنگ کنوني ابتدا از بمب‌هاي خوشه‌اي و ناپالم در مناطقي که به زعم آنان محل تمرکز گريلا‌ها بود استفاده کرد و در اواخر هفته قبل استفاده از بمب‌هاي شيميايي با گاز کلر را در برخي مناطق مسکوني آغاز کرده ‌است. البته مسئولان ترکيه هم مانند صدام حسين، استفاده از سلاح شيميايي را تکذيب مي‌کنند، ولي سازمان ديده‌بان حقوق بشر سوريه و بيمارستان‌هاي عفرين و شوراي پزشكان، مصدوميت گروهي از غيرنظاميان را بر اثر انتشار گاز کلر تأييد کرده‌اند. با وجود سکوت دولت‌ها و سازمان ملل متحد، حمله ترکيه به عفرين و کشتار مردم غيرنظامي با عکس‌العمل مردم در جهان مواجه شده است. احزاب دموكراتيک و عدالت‌خواه جهان و استادان دانشگاه، نويسندگان و هنرمندان، آزادي‌خواهان و نيروهاي ترقي‌خواه در سراسر جهان، ترکيه را به‌خاطر تجاوز و کشتار مردم سرزنش و محکوم مي‌کنند. مانند جنگ‌هاي داخلي اسپانيا عليه فاشيست‌ها، صدها نفر از آزادي‌خواهان به ياري نيروهاي مدافع عفرين رفته‌‌اند که تاکنون حداقل سه نفر از آنان (تبعه اسپانيا، فرانسه و هلند) کشته شده‌اند. دفاع جنگجويان شوراي دموكراتيک سوريه منحصر به دفاع و حمله نظامي نيست، بلکه گروه سايبري آنان تاکنون به چند سايت ارتش و دانشگاه استانبول و مراکز دولتي و نظامي حمله کرده و در حمله به سايت دانشگاه استانبول با برافراشتن پرچم امپراتوري ماد در بيانيه‌اي خطاب به اشغالگران آسياي صغير و آناتولي درخواست کرده‌‌اند به وطن اصلي خود، مغولستان بازگردند.

  • ضربه به اعتماد مردم

غلامرضا انصاري در ستون سرمقاله اعتماد نوشت:

در اينكه موضوع بركناري آقاي نجفي از سمت شهردار تهران شايعه است، شكي نيست. اينكه مخالفان دولت و شورا و شهرداري دارند به اين شايعه دامن مي‌زنند هم موضوع پذيرفته شده است. به طور قطع و يقين ايجاد چالش براي مديريت شهري و موج ايجاد بحران براي از بين بردن روحيه مديران و متوليان شهر و  ايجاد موج رسانه‌اي از جمله استراتژي‌هاي مخالفان است كه بتوانند به اهداف خودشان در افكار عمومي دست پيدا كنند و در راه ضربه زدن به شورا و شهرداري قدم بردارند. با توجه به اين موضوع بايد يك نكته را مورد توجه قرار داد: بايد ياد بگيريم كه از الگوي پذيرفته شده در ساير كشورها پيروي كنيم. به هر حال هر انتخاباتي برنده و بازنده دارد. برنده در قدرت قرار مي‌گيرد و بازنده مي‌تواند در نقش اپوزيسيون به نقد منطقي آن بپردازد. بايد تلاش كنيم اين نقدها را منصفانه، جوانمردانه و كارشناسانه پيش ببريم و راهكارهايي كه به ذهن‌مان مي‌رسد را به مجموعه مديران گوشزد كنيم. اين هم در تلطيف فضاي عمومي موثر خواهد بود و هم اعتماد افكار عمومي را نسبت به گروهي كه در اقليت قرار گرفته‌اند جلب مي‌كند. هوچي‌گري، جنجال، دروغ و دامن زدن به شايعات غيرمنصفانه نه تنها منفعتي را براي جنجال‌آفرينان نخواهد داشت بلكه اعتماد عمومي را نسبت به كليت فضاي عمومي سياسي كشور خدشه‌دار مي‌كند. شكي نيست كه در اعتراضات دي‌ماه برخي گروه‌هاي سياسي مخالف دولت، برخي از دلواپسان به جريان دامن زدند. فكر مي‌كردند با توجه به مشكلاتي كه به هر حال وجود دارد مي‌توانند سوار بر موج شوند و شعارها را عليه دولت سامان بدهند اما ديديم كه متاسفانه اصل و ارزش‌هاي نظام مورد هدف قرار گرفت. درسي كه گروه‌هاي مخالف دولت از آنچه در اعترضات دي ماه گذشت بايد بگيرند اين است كه نقد بايد كارشناسانه و منصفانه صورت بگيرد و به سراغ نقاط ضعف واقعي برود.

به هر صورت هر گروهي كه روي كار بيايد طبيعي است كه امكان خطا و نقطه ضعف دارد، بايد براي رفع اين نقطه ضعف‌ها و خطاها تلاش كرد.

با گذشت چند ماه از انتخاب آقاي نجفي به عنوان شهردار تهران بايد چند پيشنهاد را براي پيشبرد بهتر كار مطرح كرد. جنس مديريت شهري با جنس مديريت اداري متفاوت است. مديراني كه در مجموعه شهري مشغول به كار مي‌شوند قطعا بايد مديراني درآمدزا باشند، كساني كه با كاراكتر بخش خصوصي بتوانند توليد ثروت و درآمد كنند و از محل همين درآمدها پاسخگوي نياز شهر باشند. در اين مجموعه نمي‌توان فرض را بر اين گذاشت كه بودجه‌اي هست و دولتي كه در موقع نياز قرار است دست مديريت شهري را بگيرد. نوع درآمدزايي هم البته بايد مورد توجه قرار بگيرد چون در سال‌هاي گذشته اين درآمدزايي از محل فروش هوا و فضاي شهر، از محل فروش منابع تنفسي شهر انجام شد.

متاسفانه هم پروژه‌هاي بي‌دليل براي سوءاستفاده در جريان انتخابات رياست‌جمهوري به شهر تحميل شد و هم منابع درآمدي، منابعي ناپايدار بودند و آينده شهر را در نظر نمي‌گرفتند. براي همين است كه شهردار بايد در پي درآمدهاي پايدار و قابل اعتماد براي تهران باشد. نكته ديگر اين است كه سرعت كار بايد خيلي جدي‌تر از اين باشد. انتظارات مردم واقعي بود، آنها خواستار تغيير بودند و حالا با اقدامات گام‌به‌گام و آهسته نمي‌توان افكار عمومي را راضي كرد. شهرداري و شوراي شهر بايد با ايجاد يك روابط عمومي توانمند و كارآمد اقدامات مثبت خود را و چالش‌ها و مشكلات پيش‌روي‌شان را با افكار عمومي در ميان بگذارند. بحث مشاركت شهروندان در ابعاد مختلف فرهنگي، اجتماعي و عمراني يك بحث جدي و موثر است. مردم اگر فكر كنند كه مجموعه مديران شهري با هدف خدمت صادقانه و از جان و دل مشغول كار هستند، به ياري آنها مي‌آيند و نتيجه‌اش مي‌شود كاهش هزينه‌ها و بالا رفتن بهره‌وري طرح‌ها و برنامه‌هاي شهري. با جلب اعتماد مردم مي‌توان سرعت كار را بالا برد و از نقاط بحراني كار به سلامت عبور كرد.

  • تحلیل احمقانه

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

۱- نا آرامی‌های دو‌شنبه شب تهران در خیابان پاسداران که شهادت ۵تن از نیروهای انتظامی و بسیجی و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم را در پی داشت و با تخریب خانه‌ها، خودروها و مغازه‌ها، زیرگرفتن وحشیانه مردم با اتوبوس، حمله با قمه و شمشیر و چاقو به رهگذران و دهها نمونه دیگر از وحشیگری همراه بود را نمی‌توان در بستر اعتراض جماعتی که تحت پوشش دراویش به میدان آمده و جنایت آفریده بودند تعریف کرد. این برداشت نه فقط ساده‌لوحانه، که بسیار احمقانه است اگر چه بعید نیست که دامن‌زدن به این برداشت احمقانه برای رد گم کردن نیز باشد. جنایاتی که این گروه در پوشش دراویش مرتکب شده‌اند فقط با جنایات وحشیانه داعش قابل مقایسه است و کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که بخشی از تفاله‌های داعش هستند که این بار از آستین یکی از فرقه‌های به شدت بدنام دراویش بیرون کشیده شده‌اند. گفتنی است بعد از شروع غائله خیابان پاسداران، بسیاری از فریب‌خوردگان این فرقه همراه با برخی دیگر از فرقه‌های دراویش ضمن برائت از تفاله‌های داعشی فرقه یاد شده و رهبر -یا به اصطلاح قطب- بیگانه‌پرست و بدسابقه آن، خواستار برخورد قاطع نظام با آنان و معرفی هویت داعشی آنها به مردم شده‌اند. روابط پنهان و آشکار رهبران درویش‌های گنابادی با مقامات اسرائیل و بهائیان داستان پنهانی نیست، به عنوان نمونه -و فقط نمونه- می‌توان به تصاویر منتشر شده از نشست مشترک مصطفی آزمایش یکی از رهبران فرقه گنابادی با دیان علایی نماینده بهائیان حیفای اسرائیل و یا تصویری از ملاقات وی با رضا پهلوی در آمریکا ‌اشاره کرد. آزمایش انکار نمی‌کند که به نمایندگی از سوی قطب دراویش گنابادی و برای تبادل نظر! در این نشست‌ها شرکت کرده بود که تصاویر آن در کیهان امروز چاپ شده است.

۲- ماجرا به بهانه یکی از همین قماش که به جرم سرقت و با شکایت شاکی خصوصی بازداشت شده بود آغاز شد و دهها تن از مزدوران داعشی با آمادگی قبلی و حمل پنهانی سلاح گرم و در حالی که سلاح سرد خود نظیر قمه، شمشیر، چاقو، شیلنگ‌های میخ‌کوبی شده و... را آشکارا حمل می‌کردند به کلانتری محل بازداشت همپالکی خود مراجعه می‌کنند و یکی از آنها با گستاخی به افسر نیروی انتظامی که برای دعوت آنان به آرامش آمده بود می‌گوید فقط نیم ساعت فرصت دارید تا برادر ما - سارق بازداشت شده- را بدون شرط و شروط آزاد کنید! و... 

شرح این ماجرا و دنباله وحشی‌گری تفاله‌های داعش در گزارش امروز کیهان آمده است که به تکرار آن نیازی نیست. اما، آنچه تاسف‌آور بوده و غیرت هر مسلمان ایرانی را جریحه‌دار می‌کند لحن آمرانه این تفاله داعش با نیروهای نظامی و انتظامی کشوری است که انبوه داعشی‌ها و سایر تکفیری‌های مورد حمایت مستقیم آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و شیوخ عرب منطقه را قلع و قمع کرده و پوزه کثیف قدرت‌های بزرگ جهانی حامی آنان را به خاک مالیده است. ملت و کشوری با این ویژگی و اقتدار مثال‌زدنی چگونه می‌تواند رجز‌خوانی یک جرثومه دست‌چندم تکفیری‌ها را تحمل کند؟!... گفتنی است بر اساس فیلمی که منتشر شده است، همین پهلوان پنبه بعد از دستگیری ، ناگهان به موش آب‌کشیده تبدیل می‌شود! موضوع این وجیزه اما، نکته دیگری است. بخوانید!

۳- بیشترین گلایه مردم که در گفت‌و‌گو با خبرنگاران، از جمله خبرنگاران صدا و سیما مطرح کرده‌اند اعتراض شدید آنان به تساهل و خودداری غیر‌قابل توجیه نظام در برخورد با این جرثومه‌های فساد و تفاله‌های جنایتکار داعش است که بدون کمترین تردید، اعتراضی بجا و صد البته قابل پیگیری نیز هست. چرا باید به این مزدوران اجازه می‌دادند که ساعت‌ها با خیال راحت و اطمینان از انفعال نیروهای حاضر در صحنه به جنایات وحشیانه خود ادامه دهند؟! دست‌کم ۵ نفر از نیروهای انتظامی و بسیج را به شهادت برسانند، دهها تن از مردم کوچه و خیابان را به سختی مجروح کنند، با اتوبوس و سپس با یک‌دستگاه خودروی سواری به میان جمعیت رفته و آنان را با قساوت تمام زیر بگیرند، به زور وارد خانه‌های مردم شده و از پشت بام خانه‌ها بر سر مردم سنگ، آجر و آتش بریزند، ماشین‌ها و مغازه‌ها و خانه‌های ملت را ویران کنند، با قمه و شمشیر و چاقو و کوکتل‌مولوتف و بمب دست‌ساز به جان مردم بیفتند و...؟! در فاصله این چند ساعت نیروهای نظامی و انتظامی که باید در این مواقع به حمایت از مردم وارد صحنه شده و تفاله‌های «داعش - درویش» را سر جای خود بنشانند کجا بوده‌اند؟! و چرا با وجود حضور در صحنه از برخورد قاطع و پشیمان‌کننده با این جرثومه‌های تباهی خودداری کرده‌اند؟!

پلیس می‌گوید تا چند ساعت بعد از شروع واقعه و اقدامات جنایت‌بار داعش - درویش‌ها به ما اجازه برخورد نداده بودند! چه کسی اجازه نداده بود؟ فرمانده نیروی انتظامی؟! پاسخ منفی است، مقامات بالاتر اجازه نداده بودند! چرا؟!

۴- در این ماجرا نقش وزارت اطلاعات که رصد اقدامات خائنانه و پیشگیری از خیانت آنها وظیفه ذاتی و قانونی آن است دیده نمی‌شود و معلوم نیست که چرا از تصمیم درویش - داعشی‌ها برای اغتشاش بی‌خبر بوده است و چنانچه خبر داشته، چرا قبل از وقوع ماجرا در پی پیشگیری از آن بر نیامده است؟!

پرسنل وزارت اطلاعات بارها نشان داده‌اند که همواره در نقش سربازان گمنام امام زمان (عج) و با هوشیاری و دقت مثال‌زدنی پای کار بوده و به یقین هنوز هم هستند ولی جای گلایه از مدیریت این وزارتخانه است که پیش از این هم نمونه‌هایی داشته است. به عنوان نمونه، کمیسیون امنیت ملی مجلس اعلام کرده بود که حداقل ۱۰۰ مدیر دو تابعیتی در میان مسئولان حضور دارند ولی وزیر محترم تاکید کرد که هیچ مدیر دو تابعیتی نداریم و حال آنکه می‌دانیم پرسنل خدوم وزارت اطلاعات با نظر وزیر موافق نبوده‌اند.

گفتنی است یکی از این دو تابعیتی‌ها چند روز بعد با سرقت ۱۰۰ میلیارد تومان از بیت‌المال به کانادا‌ گریخت. و در جریان بازداشت جاسوسان موشکی اخیر هم معلوم شد که دست‌کم دو تن از آنان دارای تابعیت دوگانه و سه گانه هستند. آیا وزیر محترم در ماجرای اخیر نیز تعلل نکرده است؟!

۵- روز سه‌شنبه ۲۴ بهمن ماه - یعنی ۶ روز قبل - آقای رئیس‌جمهور در نشست مشترک وزیران و استانداران با رؤسای سازمان‌های اقتصادی می‌گوید:

 « از روز اول به پلیس دستور دادیم بدون اسلحه وارد صحنه شود»! و بعد با افتخار می‌فرمایند: «در تماس تلفنی که با یکی از مقامات فرانسوی داشتم، وقتی که گفتم پلیس بدون اسلحه حضور دارد، تعجب کرد که چرا این موضوع اعلام نمی‌شود و پلیس بدون اسلحه به خیابان آمد و آرامش را برقرار کرد»!

باید به جناب روحانی گفت؛ در کجای دنیا برای مقابله با آشوبگران و متجاوزان به جان و مال مردم، پلیس را بدون اسلحه به میدان می‌فرستند؟! آیا تصور نمی‌کنید اگر توماس جفرسون -از واضعان دموکراسی آمریکا- سر از خاک بیرون می‌کرد، به جنابعالی پرخاش کرده و می‌گفت؛ این روش که شما دنبال می‌کنید آنارشیسم است، نه دموکراسی! و با عرض پوزش باید از رئیس‌جمهور محترم پرسید چرا نسخه بدون اسلحه را در حفاظت از خود به کار نمی‌گیرید؟! و خلع سلاح را از تیم حفاظت خود شروع نمی‌فرمائيد؟! البته آن مقام فرانسوی حق دارد از اینکه پلیس را در مقابل تروریست‌های مورد حمایت غرب و از جمله فرانسه بی‌اسلحه به میدان فرستاده‌اید حیرت‌زده شود! و خوشحالی خود را در پوشش تعجب ابراز دارد!

۶- فیلمی از نشست سردار رحیمی، رئیس‌پلیس محترم تهران با چند تن از دراویش داعشی آشوبگر منتشر شده است که در آن، درویش داعشی تهدید‌کننده پلیس به آزاد کردن نیم ساعته سارق بازداشتی نیز حضور دارد! و سردار رحیمی را در حال مذاکره با آنان نشان می‌دهد!! ایشان به توصیه کدام مسئول با آنان به گفت‌و‌گو نشسته است؟! و آیا نشست و مذاکره با کسی که پلیس را به آزادی نیم ساعته سارق بازداشت شده تهدید کرده و برای نظام خط و نشان کشیده است در شأن پلیس است؟! ظاهرا سردار رحیمی بعداً متوجه شده که چه کسی در مذاکره مورد ‌اشاره حضور داشته است و به همین علت فیلم و کلیپ یاد شده در فاصله کوتاهی پس از انتشار از سایت باشگاه خبرنگاران جوان حذف گردیده است. این اقدام نشان می‌دهد سردار رحیمی از هویت آن شخص بی‌خبر بوده است که در این حالت باید دید چه کسانی ورود او را به نشست مزبور توصیه کرده‌اند؟!

پلیس در جریان اغتشاشات چند هفته گذشته نشان داده است که وقتی پای منافع ملی و حفظ جان و مال و نوامیس مردم در میان باشد، اهل مماشات با متجاوزان و آشوبگران اجاره شده از سوی دشمنان نیست و از این روی سردار رحیمی که سابقه‌ای درخشان در برخورد با اغتشاشگران دارد و نشان داده است که بعد از دعوت آنان به آرامش و تفکیک فریب‌خوردگان از عوامل اجیر شده دشمن اهل قاطعیت است باید ماجرای مورد ‌اشاره را به دقت بررسی کرده و چنانچه عمدی از سوی برخی در میان بوده است از پیگیری ماجرا دریغ نکند.

۷- این واقعیت نیز گفتنی است که اقدام تروریستی تفاله‌های داعش را نمی‌توان با حماسه تماشایی مردم در ۲۲ بهمن و حضور دهها میلیونی آنان که به مراتب، عظیم‌تر و پر‌شمار‌تر از سال‌های قبل بود بی‌ارتباط دانست. شروع ماجرا نیز به وضوح نشان می‌دهد که آزادی سارق بازداشت شده فقط یک بهانه بوده است و درویش - داعش‌ها از قبل برای آشوب و اغتشاش با هدف بی‌ثبات نشان دادن ایران اسلامی و انتقام از حضور حماسی مردم در ۲۲ بهمن مأموریت یافته بودند.