از آنهايي که ميتواني بفهمي با حقههاي سادهي عکاسي در اواخر قرن نوزدهم يا اوايل قرن بيستم ميلادي گرفته شدهاند، اما کيفيتي جادويي در نگاهها، ژستها و ترکيببنديهايشان بود که اجازه نميداد فراموششان کنم.
از آنجايي که هيچوقت رمان مصوري بهغير از رمانهاي کودک نديده بودم، انتخابش کردم، بيآنکه بدانم يکي از معروفترين و پرفروشترين كتابهاي جديد را به خانه آوردهام.
به خودم گفتم فقط چند صفحهي اولش را ميخوانم، اما نتوانستم. «بچههاي خاص...» چنان ضربآهنگ سريع و ماجراهاي مهيجي داشت که نميشد از کنارش گذشت و روايت زندگي «جيكوب» 16ساله و خانوادهي ثروتمندش را رها کرد.
او خواهي نخواهي وارث داروخانههاي زنجيرهاي خانوادهي مادرياش ميشد، چيزي که از آن نفرت داشت، اما در يک بعدازظهر گرم تابستاني تماس تلفني عجيب پدربزرگ روند يكنواخت زندگياش را تغيير داد.
اصرار او براي فهميدن جاي کليد قفسهي اسلحهها و کمي بعد پيدا شدن جسدش چيزي بود كه زندگي را از حالت آرام خودش خارج كرد. قهرمان نوجوان در صحنهي قتل، هيولايي با دهان پر از مار ديد و گفتن همين موضوع باعث شد بزرگترها او را پيش روانپزشک ببرند.
جيک براي اطلاع از رازهاي زندگي و مرگ پدربزرگ به جزيرهي دور افتاده و مهگرفتهي کورنهلم در سواحل ولز رفت؛ جزيرهاي سنگلاخي که حتي برق هم نداشت. جاييکه پدربزرگ در زمان کودکياش چند سالي را آنجا، در يتيمخانهي خانم پريگرين گذرانده بود.
عکسها هم از ساکنان کوچک همانجا گرفته شده بود: بچههايي با تواناييهاي عجيب و باورنکردني که خلقشان فقط از يک ذهن فوقالعاده برميآيد و بس. مثل دختر کوچولوي روي جلد كتاب که نيروي گرانش اثري بر او ندارد و در هوا شناور ميماند يا پسري که اگر لباس نپوشد، هيچکس نميتواند او را ببيند.
قهرمان ما خانهاي كهنه و خراب پيدا کرد. خانه در روز سوم سپتامبر 1940 بمباران شده بود، اما اين تمام واقعيت نيست؛ چون ساکنانش با تواناييهاي فوق بشريشان توانسته بودند در حلقهاي زماني زنده بمانند و بيش از هفتاد سال همان روز خاص را در تابستاني زيبا و رؤيايي تکرار کنند.
نيمهي پاياني کتاب پر از هيجان و موقعيتهاي غافلگيرانه است. نابشرها و کاواکها در جستوجوي بچههاي خاص هستند و ماجرا گاه چنان ترسناک ميشود که آدم، هر چند در اتاق امن و آشناي خودش نشسته و هيچ خطري هم تهديدش نميکند، اما انگار راهي جز جيغ کشيدن يا فرار ندارد.
قهرمانهاي داستان، بهرغم ويژگيهاي عجيب و غريبشان، با پرسش هميشگي نوجوانهاي معمولي مواجهاند؛ اينکه بهتر است در محدودهي امن توصيهشده بمانند يا زندگي پر از مخاطرهي بيرون از آن را دنبال کنند؟
اين كتاب دربارهي عشق، راستگويي و اعتماد بين اعضاي خانواده هم هست، در واقع همان حسرت عميقي که برخي از ما تجربه کردهايم: کوتاهبودن فرصت زندگي در کنار پدربزرگها و مادربزرگهايمان.
نوشتهشدن اين كتاب هم براي خود داستاني دارد. گفته ميشود «رنسام ريگز» با گشتزني در کهنهفروشيها و ديدن عکسهاي قديمي، تصميم گرفته داستاني برايشان بسازد. البته عکسهاي جالب باقيمانده هم راهشان را به سوي جلدهاي دوم و سوم اين مجموعه باز کردهاند.
جلد نخست اين مجموعهي ژانر فانتزي وحشت، به قلم «پيمان اسماعيليان» به فارسي ترجمه شده و نشر پيدايش آن را در 572 صفحه، با قيمت 37هزار تومان در اختيار علاقهمندان قرار داده است.
پيشنهاد ميکنم اين كتاب را آخر هفته دست بگيريد تا تعطيلات هيجانانگيز و متفاوتي را تجربه كنيد.