به گزارش تسنیم، سخنگوی دانشگاه آزاد، هفتم اسفند ماه نسبت به گمانههایی مبنی بر احتمال اخراج اساتید این دانشگاه واکنش نشان داد و عنوان کرد که در پی اجرای طرحی با عنوان «تعاون اعضای هیئت علمی»، مدرسان حقالتدریس، مدعو و اساتید مازاد بر نیاز و یا چندشغلهها بهتدریج از این دانشگاه منفک میشوند.
اظهارات سخنگوی دانشگاه آزاد وقتی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که بر اساس گزارشهای آماری، استفاده از مدرسان حقالتدریس، مدعو یا نیمهوقت در واحدهای دانشگاه آزاد در حالی شایع است که بخشی از اعضای هیئت علمی استخدامی و تماموقت این دانشگاه حتی موفق به تکمیل ساعات موظفی تدریس خود هم نمیشوند.
البته نباید دوران مربوط به سالهای آغازین تأسیس دانشگاه آزاد را نادیده گرفت؛ روزهایی که چهرههایی نظیر عبدالله جاسبی رئیس اسبق این دانشگاه و دیگر چهرههای نقشآفرین در شکلگیری این دانشگاه با تکیه بر حمایتهای امام راحل و پس از آن مقام معظم رهبری و پیگیریهای آیتالله هاشمی رفسنجانی، گامها را برمیداشتند تا گروه به گروه، دانشکده به دانشکده و واحد به واحد مجموعهای که آن را تحت عنوان بزرگترین دانشگاه حضوری جهان میخوانند، شکل بگیرد.
بانیان دانشگاه آزاد در گامهای نخستین شکلگیری مجبور بودند دست یاری بهسوی اساتید برجسته و بهاصطلاح استخوان خوردکرده و باتجربه دانشگاههای دولتی ببرند تا با کمک آنها خشتهای رشته به رشته این دانشگاه شکل گیرد. حضور استادان تراز اول ایران که بعضاً هر کدام نزد دانشگاهیان و محققان ایرانی بهعنوان پدر علم یک حوزه تخصصی در ایران شناخته میشوند، در این دانشگاه در تاریخ آموزش عالی ایران و جهان ثبت است و فراموشناشدنی.
این دانشگاه سال به سال مراحل شکلگیری را پشت سر گذاشت؛ علاوه بر باتجربهها، جوانها هم در بدنه هیئت علمی آن جذب شدند. اساتید پیشکسوت و شاگردانی که دیگر به کسوت هیئت علمی درآمده بودند با همدیگر کشتی بزرگترین دانشگاه حضوری جهان را بهپیش بردند. هرچه این کشتی بیشتر پیش میرفت، فضای فیزیکی معظم و گسترده آن نمیتوانست نشانه بزرگترین بودنش باشد.
دانشگاه آزادی که جامعه از آن انتظار داشت نهادی هویتساز باشد، بهدنبال هویتیابی بود و هست. این که پیشکسوتان آن را راهاندازی کردهاند، بخشی از هویت آن محسوب میشد و میشود اما اینکه اساتیدی که از پایه «دانشگاه آزادی» بوده باشند و راهبری دانشگاه را عهدهدار شوند، هم بخش دیگر این هویتیابی بوده و خواهد بود.
البته در زمان راهاندازی دانشگاه آزاد توسط اساتید دانشگاههای دولتی، دولتیها چشمان خود را بر مصلحت شکلگیری یک نهال جدید در انقلاب بستند و دو یا چندشغله بودن اساتیدشان را بهفال نیک گرفتند. این پیشکسوتان دانشگاههای دولتی در مرور زمان بالاخره پس از مدت زمان قانونی خدمت، از دانشگاه خود بازنشسته شدند؛ اما همچنان در دانشگاه آزاد ماندند و خانهشان شد دانشگاهی که خود پایهگذاری کرده بودند.
تعداد زیادی از آنها حتی از دانشگاه آزاد هم بازنشسته شدند و بهصورت حقالتدریس یا نیمهوقت به فعالیت ادامه میدهند. کنار این اساتید قدیمی، حقالتدریسیهای جوان که بهطور عمده یا تازه فارغالتحصیل شدگان تحصیلات تکمیلیاند و یا استادان جوان دانشگاههای دولتی؛ و کنار آنها هم اعضای هیئت علمی استخدامی تماموقت دانشگاه آزاد.
بررسیهای دانشگاه آزاد در چند ماه گذشته نشان داده است که بهقدری حجم اساتید حقالتدریسی و تماموقت در این دانشگاه بالاست که حتی بخش قابلتوجهی از اعضای هیئت علمی تماموقت این دانشگاه موفق به تکمیل ساعات موظفی تدریس خود نمیشوند.
به همین دلیل فرهاد رهبر رئیس دانشگاه آزاد، هشتم آذر ماه 96 آییننامه اجرایی طرح تعاون استانی را به رؤسای واحدهای دانشگاه آزاد ابلاغ کرد.
در این ابلاغیه عنوان شده بود که طرح تعاون استانی بهمنظور ساماندهی و استفاده بهینه از تخصص اعضای هیئت علمی استانها و در راستای افزایش سطح کیفی آموزش و جلوگیری از اتلاف بهرهوری این نیروی عظیم انسانی است و بر اساس آن، مسئولان واحدهای این دانشگاه موظف شدند در سامانهای ضمن ثبت تعداد واحدهای درسی ارائهشده برای تمامی دروس در همه واحدها و مراکز آموزشی سطح استان، دروس تخصیصیافته به اعضای هیئت علمی، مدعو و مدرسان حقالتدریس را نیز ثبت کنند تا میزان تکمیل ساعت موظف تدریس اساتید قابل دستیابی شود.
در اجرای طرح تعاون استانی، آن دسته از اعضای هیئت علمی که موفق به تکمیل ساعت موظف تدریس خود نشدهاند، کسری خود را با تدریس در سایر واحدها و مراکز آموزشی سطح آن استان پوشش میدهند.هرچند طرح جدید میتواند در استفاده بهینه از ظرفیت اعضای هیئت علمی رسمی و پیمانی تماموقت دانشگاه آزاد مؤثر باشد اما نکته دیگری که باید توجه داشت، مشخص شدن برآورد دقیقی از میزان تشکیل کلاسهای دانشگاه آزاد توسط نیروهای حقالتدریس، مدعو و نیمهوقت و یا اساتیدی که سالهاست از سن بازنشستگی هم گذشتهاند ولی همچنان تماموقت این دانشگاه هستند، مشخص میشود.
چنین آماری به دانشگاه آزاد کمک میکند تا رشتههایی را که در آنها همچنان نیازمند جذب هیئت علمی است احصا کند. با این آمار، دانشگاه آزاد در فراخوانهای جذب هیئت علمی خود، میتواند نیازمندیهای این دانشگاه به هیئت علمی جدید را اعلام کند و جوانانی که امروز به تدریس حقالتدریسی در دانشگاه آزاد یا دیگر دانشگاهها اکتفا کردهاند، بههمراه خیل فارغالتحصیلان دکتری که کاری در دست ندارند، این فرصت را پیدا کنند که خود را در محک جذب در دانشگاه آزاد قرار دهند.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، آذر ماه 96 در همایش اقتصاد ایران با بیان اینکه بیکاری امروز تبدیل به یک ابرچالش شده است، گفته بود «تعداد بیکاران 3 میلیون نفر است که نوع آنها البته متفاوت از قبل است و امروز بیکاران ما دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هستند».
محمود نیلیاحمدآبادی رئیس دانشگاه تهران هم بهمن ماه امسال در مراسم تجلیل از دانشجویان نمونه دانشگاه تهران اذعان کرد که فارغالتحصیلان دکتری بیشترین آمار بیکاران کشور را تشکیل میدهند.
فرهاد رهبر رئیس دانشگاه آزاد اسلامی نیز بهتازگی این موضوع را بیشتر باز کرده و در جلسه هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز، آمار فارغالتحصیل دکترای بیکار در کشور را بیش از 20 هزار نفر اعلام کرد.
هرچند تنها راه اشتغال فارغالتحصیلان دکتری، فراهم آوردن شرایط برای عضویت آنها در کادر هیئتعلمی دانشگاهها نیست و لازم است زمینههای تقویت روحیه خودباوری، خلاقیت و کارآفرینی در فرزندان ایران از سطوح اولیه آموزش مورد پیگیری قرار گیرد، اما هستند جوانانی در میان جمعیت 20هزار نفره فارغالتحصیلان دکترای بیکار که بر اساس دستاوردهای علمیشان شایستگی عضویت در هیئت علمی دانشگاه را دارند، که انتظار میرود دانشگاهها در یک سطح و شورای عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی، بستر را برای بهکارگیری آنها فراهم آورند.
اکنون دانشگاه آزاد با اتکا به برآوردهای آماری حاصل از اجرای طرح تعاون هیئت علمی در این دانشگاه، میرود که پیشگام در حل این چالش باشد.