سياهترين ساعت روايت جايگزيني پست مهم و حساس نخستوزيري در تابستان 1940 در پارلمان انگستان و سپس نمايش سياستهاي رويايي اين كشور با ارتش آلمان نازي و در عين حال تعامل با متفقين است. جايي كه چمبرلين كهنهكار كنار ميرود تا وينستون چرچيل كمي تا قسمتي نامحبوب و غيرمتعارف زمام امور را بدست بگيرد. فيلم 125 دقيقهاي جو رايت اما نتوانسته در قالب يك اثر تاريخي چيزي خاصي براي گفتن داشته باشد.
اين فيلم به عنوان يك اثر تاريخي و نيمه زندگينامهاي و يا حتي حماسي فيلم برجستهاي نيست. فيلمنامه و كارگرداني شاخصي ندارد اما به مدد ظرافت كاري درخور توجه در تدوين و طراحي صحنه و لباس و چهره پردازي بسيار روان و خوش ساخت از كار درآمده و مهمتر اينكه يك اسطوره بازيگري به نام گري اولدمن چنان غوغايي در ايفاي نقشش داشته كه عمده كمي و كاستيها را از ديد تماشاگر و منتقدان ميپوشاند. اگرچه اين فيلم با يك بودجه معقول 35 ميليون دلاري در گيشه فروش منطقي و مناسب 135 ميليون دلار را در پي داشت.
در سينما ژانر تاریخی بسیار ساده بیان میشود. فیلم تاریخی به سینمایی گفته میشود که یا موضوع تاریخی مبتنی بر حقیقت را روایت میکند و یا اینکه داستانی دارد با پیشینهی تاریخی اما مبتنی بر تخیل و ذهنیات. براین اساس موضوع میتواند حول محور یک شخص حقیقی یا یک منطقهی خاص و یا یک واقعه ثبت شدهی تاریخی شکل بگیرد.
از این نظر یک فیلم تاریخی میتواند روایتش در مورد یک اتفاق به روز باشد مثل قضیهای که برای کاپیتان ریچارد فیلیپس در سال 2009 روی داد و براساس آن فیلمی از زندگی وی در سال 2013 ساخته شد. و یا اینکه میتواند موضوع فیلم در باره یک داستان تاریخی جنگ جهانی دوم باشد مثل فیلم فهرست شیندلر ساختهی استیون اسپیلبرگ محصول 1993 و یا حتی یک داستان تاریخی کلاسیک مثل اسپارتاکوس ساختهی استنلی کوبریک محصول 1960.
در نظر داشته باشید سینمای تاریخی سیاسی نیز جزو پر ساخت و ساز ترین تولیدات این ژانر به شمار میآیند.برای مثال فیلم فراست نیکسون محصول 2008 اثری بود که واقعه واتر گیت مربوط به رسوایی نیکسون رئیس جمهور مستعفی آمریکا را به تصویر می کشید و یا فیلم دبلیو محصول 2008 مربوط به زندگی جورج دبیلو بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا.
بر اين مبنا فيلم جو رايت نه تصوير حقيقي از وينستون چرچيل ارائه ميدهد و نه جو سالهاي جنگ جهانيدوم و به ويژه روزهاي آغازين نخست وزيري چرچيل را درست روايت ميكند. با اينهمه گري اولدمن به تنها تن خويش يك وينستون پير و كاركشته و شسته و رفته را تحويل تماشاگر ميدهد. به نحوي كه در سياهترين ساعت هيچ بازيگر نقش مكملي حتي براي دقيقهاي نميتواند از زير سايه سنگين اولدمن خارج شود و خودي بنمايد.
سياه ترين ساعت البته به نگاه مردم بریتانیا كمتر توجه كرده و بیشتر به نگاه سياسيون و بويژه پارلمان انگليس پرداخته در لابلای فیلم، اما تضاد شخصیت چرچیل به شكرانه بازي گري اولدمن به ظرافت بیان شده است. تضادی که گاهی ترسناک هم جلوهگری میکند. اما در نهایت این فیلم متعلق به یک اسطوره سیاسی و نظامی و حتی ادبی (چرچیل در سال 1953 موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات شد) تاریخ معاصر انگستان است.
به هرحال برخی میتوانند وینستون چرچیل را جانی تمام دوران تاریخ بشری عنوان کنند و این ادعا؛ دست برقضا هرگز پربیراه نیست. او در طی سالهایی که در ارتش بریتانیا خدمت میکرد و هم چنین در زمانی که بعنوان وزیر مستعمرات در کابینه انگلستان عضویت داشت و مهمتر از در طی دوران اول نخست وزیریاش، کم آدم نکشت و کم ماموریتهای گسترده آدم کشی ترتیب نداد. به گونهایکه در برخی از اسناد عنوان میکنند که چرچیل تنها در هندوستان بین 6 تا 7 میلیون نفر را طی سالهای 1943 تا 1947 بواسطه سیاستهای تند روانهاش روانه گور کرده است.
در همين فيلم نيز ميبينيم او در خلال جنگ جهانی دوم نیز از همان روزی که جایگاه وزارت مستعمرات را ترک کرد تا بعنوان نخست وزیر دوران جنگ انگستان؛ به دربار شاه جورج عزیمنت کند تا پایان جنگ دستانش به خون افراد زیادی اگرچه مستقیما آغشته نگشت اما، سربازان متفقین پیرو دستوراتی بودند که سرمنشا تمامی آنها از افکار جنگی و سیاسی چرچیل تراوش کرده بود.
موفقيت فيلم سياه ترين ساعت در كنار بازي اولدمن اما مرهون تدوين و فيلمبرداري و طراحي صحنه خوب آن نيز هست. به ويژه نبايد از چهرهپردازي و طراحي لباس نيز بسادگي عبور كرد. همان چند نماي مرتبط با خيابانهاي لندن به خوبي يادآور حال و هواي دوران جنگ اين شهر از كار درآمده و اين مهم به مدد همين ظرافتها در طراحي بوده است.