اما اگر همهي ما باور کنيم فضاي كوچه و خيابان و در واقع همه جاي شهر، به ما مربوط ميشود و به نوعي محل زندگي ماست، آن وقت مراقبيم رفتارمان در خانه و بيرون از خانه چندان متفاوت نباشد.
علاوه بر پرتاب زباله در کوچه و خيابان که يکي از ناراحت کنندهترين رفتارهاي شهري است و در خانه اصلاً چنين كاري نميكنيم، ميتوانيم به برخورد شهروندان با وسايل و امکانات عمومي شهر يا همان مبلمان شهري و يا وسايل نقليهي عمومي هم توجه و سعي كنيم رفتار عموم شهروندان اصلاح شود.
در اين مطلب، چند نكته در اينباره ميخوانيد.
عكس: فرشيد هماوند/ آرشيو عكس همشهري
- من و اتوبوس
در ايستگاه اتوبوس نشستهام.
صداي خش و خش ميآيد. فردي که کنار من نشسته با يک کليد روي صندلي را ميکند. خيره نگاهش ميکنم. او همچنان كه ادامه ميدهد، ميگويد: «ببخشيد، کاري داشتيد؟» طبق عادت توضيح ميدهم که اينها اموال عمومياند و تخريب آنها صحيح نيست. ميگويد: «من که نخوردمش!»
اتوبوس ميآيد و او ميرود. روي صندلياش يک نام حک شده است. از پشت پنجرهي اتوبوس نگاهم ميکند. کاش به او ميگفتم که جامعهشناسان اين رفتارها را ونداليسم مينامند و ونداليسم را يک آسيب و يا درد اجتماعي ميدانند.
در مقالهاي که سازمان زيباسازي شهر تهران منتشر کرده است برخي از مظاهر ونداليسم را خواندهام، مواردي مثل نوشتن روي در و ديوار شهر و مؤسسات عمومي، پاره کردن صندلي اتوبوسهاي شهري و مترو، تخريب ايستگاههاي اتوبوس، آسيب رساندن به باجههاي تلفن عمومي، شکستن درختان و چيدن گلها و گياهان در پارک، صدمه زدن به تأسيسات و امکانات ورزشگاهها، نوشتن يادگاري يا جملات ناپسند روي اموال عمومي و ديوارها و...
راستي ميدانستيد در ايران بر اساس مادهي 677 قانون مجازات اسلامي، هر کس عمداً اشياي منقول يا غيرمنقول متعلق به ديگري را تخريب يا به هر نحو، کلاً يا بعضاً تلف کند يا از کار بيندازد، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم ميشود؟
- تو و ديوار
يک روز صبح در خانه را باز ميکني تا به مدرسه بروي، روي ديوار روبهروي خانه با رنگ تند و حروف درشت، مطالبي نوشتهاند. چهرهي کوچه با اين نوشته دگرگون و زشت شده است.
در مدرسه موضوع را به دوستانت ميگويي. نظر آنها جالب است:
فاطمه ميگويد: يعني گوشي هوشمند نداشته تو تلگرام پيام بذاره؟
باران معتقد است كه اينها مربوط به عصر حجر است!
کيميا ميگويد: «بابا چه دقتي داري. من صبحها آنقدر خوابآلودم كه تا مدرسه چندبار پام پيچ ميخوره.»
سميه ميخندد: «آدم عجيبي بوده.» و دبير تاريخ که متوجه موضوع مورد بحث شما ميشود ميگويد: او يک وندال بوده است. وندالها حتي روي آثار باارزش تاريخي کشورمان هم يادگاري مينويسند. او ميگويد که بارها اين موضوع را با چشم خودش ديده است.
از مدرسه که باز ميگردي، باز چشمت به همان ديوار ميخورد. هنوز تغييري نکرده است البته وقتي به خانه ميرسي متوجه ميشوي که اهالي آپارتمان از اين موضوع ناراحتند. فردا صبح يکي از همسايهها با رنگ سفيد نوشته را محو ميکند. تغيير زيادي نيست، اما...
- او و زباله
تصوير سوم مربوط به رفتگري است که براي كنارزدن زبالهها و بازكردن مسير آب در جوي، زير يک پل رفته است. تصويري که روزهاي گذشته در شبکههاي اجتماعي، خيلي دست به دست شد. زيرنويس تصوير اين است: «کاش ياد بگيريم در خيابان زباله نريزيم.»
البته اين تصوير مربوط به پاکسازي جويهاي تبريز است و ديدن آن باعث ميشود دوباره آرزو کنيم که اي کاش در ايران هم مثل برخي کشورهاي جهان انداختن زباله و آب دهان به خيابان جريمه داشت.
آخرين خبرها دربارهي جريمهي افرادي که در خيابان زباله ميريزند، مربوط به سال قبل است؛ در خبري که خبرگزاري ايرنا منتشر کرده بود كه در ايران ريختن هرگونه زباله، مايعات و اشيا از درون خودرو به معابر ممنوع است و طبق قانون 30هزار تومان جريمه دارد.
بر اساس اين خبر در برخي كشورها انداختن زباله و آب دهان در خيابان جريمههاي سنگيني دارد، مثلاً در سنگاپور ريختن زباله، مبلغي معادل حدود چهار و نيم ميليون تومان جريمه دارد و در صورت تكرار تا بار چهارم، فرد متخلف بايد با پيشبندي که روي آن نوشته شده است «من شهر را کثيف کردهام» خيابانها را جارو کند.
همچنين جريمهي ريختن زباله در خيابانهاي کره جنوبي برابر با 11 تا 13درصد پايهي حقوق يک کارمند است و در ژاپن نيز هرکس کوچکترين زبالهاي يا آب دهان در معابر عمومي بريزد، مبلغي معادل حدود 450هزار تا 900هزار تومان جريمه ميشود.
جريمهي انداختن آب دهان از خودرو به معابر در کانادا نيز بهطور تقريبي مبلغي حدود چهار و نيم ميليون تا پنج و نيم ميليون تومان تعيين شده است.*
*www.irna.ir/fa/News/82327880