موضوع اخراج حدود 100نفر از استادانی که عموما استادتمام بوده و در رشتههای خودشان از استادان مرجع و سرشناس هستند، در خور و شأن این استادان و آن دانشگاه نیست. این در حالی است که همکاری این استادان به درخواست و پیشنهاد دانشگاه آزاد بوده است. اخراج استادان با هر انگیزه و دلیلی که انجام شده باشد شایسته مقام استادان و دانشگاههای ما نیست. این تصمیم میتواند آثار و پیامدهای منفی را برای جامعه دانشگاهی ما در پی داشته باشد.
نکته دیگر این است که تعدادی از این استادان اخراج شده، بازنشسته هستند و بنابراین محدودیتها و مشمولیتهای قانونی که برای این تصمیمات اعلام میشود، فاقد وجاهت قانونی بوده و این دسته از استادان را شامل نمیشود.
نکته بعدی به وضعیت آن دسته از استادانی مربوط است که همزمان در دانشگاههای دولتی و آزاد مشغول به انجام وظیفه هستند. در این خصوص، مکانیسمی وجود دارد که براساس آن استادان دانشگاههای دولتی میتوانند با دانشگاههای غیردولتی اعم از دانشگاه آزاد همکاری کنند؛ به این ترتیب که این استادان باید وظایف تعریف شده خود در دانشگاه دولتی را انجام دهند و در عین حال همکاری خود با دانشگاههای غیردولتی را به اطلاع آن دانشگاه دولتی برسانند. حال اگر در این میان مواردی بوده که استادان، دانشگاه مقصد را از همکاری خود مطلع نکردهاند، دانشگاه آزاد میبایست قبل از هر تصمیمی از آنها بخواهد که در این زمینه اقدام کنند.
صرفنظر از اینکه تصمیمات دانشگاه آزاد برای اخراج استادان مسئلهای اداری یا سیاسی است، باید گفت که در هیچ کجای دنیا با سرمایههای علمی جامعه اینگونه برخورد نمیکنند. رفتارهای اینچنینی اساسا آکادمیک نیستند و پیامدهای خاص خود را خواهند داشت. اینکه یک جریان فکری و سیاسی متفاوت مدیریت دانشگاه آزاد را در اختیار گرفته و قصد تسویه با افراد ناهمسوی خود را دارد، نفس اینگونه تصمیمات در شأن و جایگاه جامعه علمی کشور نیست. از زمانی که دانشگاه آزاد، افزایش کیفیت علمی خود را در دستور کار قرار داد، جذب و همکاری با این گروه از استادان هم از طرف این دانشگاه مورد توجه واقع شد و بنابراین دانشگاه آزاد بخش مهمی از کیفیت علمی خود را مرهون این استادان است.
فرض دیگر برای اخراج استادان این است که دانشگاه آزاد طی تصمیمی قصد سبک کردن نیروهای مازاد یا کاهش هزینههای خود را داشته است که باز هم اخراج استادان به این شکل قابل توجیه نیست. چرا که دانشگاه میتوانست طی یک فرایند حسابشده و اطلاعرسانی مناسب این تصمیم را اجرایی کند. این در حالی است که بنابر گفته تعدادی از استادان، آنها در جریان قطع همکاری خود با آن دانشگاه نبودهاند.
بهنظر میرسد آنچه در دانشگاه آزاد در حال وقوع است یکی دیگر از پردههای بیتدبیری است که در این عرصه صورت میگیرد. اینگونه بیتدبیریها بدون شک از اعتبار دانشگاه آزاد خواهد کاست. از آنجا که تعداد قابل توجهی از دانشجویان و دانشآموختگان و حتی اعضای علمی این دانشگاه زمانی تحت تعلیم و آموزش این گروه از استادان شناخته شده بودهاند، آثار منفی اخراج آنها به مرور زمان خود را نشان خواهد داد.