به همین دلیل مأموران پلیس آگاهی پایتخت از یکماه پیش اقدامات اطلاعاتی خود را برای شناسایی سارقان سابقهدار و محکومان فراری از زندان شروع کردند تا با دستگیری آنها، بازار تبهکاران را کساد کنند.
کارآگاهان در تازهترین عملیات پلیسی که 24ساعت طول کشید موفق شدند 138سارق و زندانی فراری را به دام اندازند.
به گزارش همشهری، سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت با اشاره به اینکه دستگیرشدگان سارق به عنف، کیفقاپ، سارق خودرو، منزل، اماکن خصوصی، موتور و... هستند که در قالب 30باند فعالیت میکردند گفت: برخی از آنها محکومان فراری و زندانیانی بودهاند که با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته و متواری شده بودند.
به گفته وی، این افراد در تهران و شهرهای اطراف دستگیر شدند و علاوه بر آنها 4باند بزرگ قاچاق کالا نیز منهدم و 52نفر در این خصوص دستگیر شدند. از این 4 باند در مجموع بیش از 22میلیارد تومان انواع کالای قاچاق شامل لوازم صوتی و تصویری و انواع خشکبار آمریکایی و... کشف شد.
رئیس پلیس پایتخت به شهروندان توصیه کرد که هنگام ترک منزل در نوروز موارد ایمنی را رعایت کرده و خانه خود را به افراد مطمئن بسپارند. وی همچنین از شهروندان خواست از نگهداری لوازم گرانبها در منزل هنگام مسافرت خودداری کنند. به گفته سردار رحیمی، طرح ممنوعیت اسبابکشی در نقاط مختلف تهران از 29اسفند تا 15فروردین فقط با مجوز کلانتری اجرا میشود تا از این طریق از فعالیت دزدان جلوگیری شود.
- کلاهبرداری میلیاردی فامیل دور از پیرزنها و پیرمردها
محمد یکی از سارقان دستگیر شده در طرح پلیس است. او در یکی از محلههای شمالی تهران زندگی میکند و به گفته خودش خودروی زیر پایش بنز 300میلیونی است اما حالا به جرم سرقت از پیرمردها و پیرزنها دستگیر شده است.
- نقشهات برای سرقت چه بود؟
من فقط از پیرمردها و پیرزنها سرقت میکردم. به سمتشان میرفتم و میگفتم که فامیل دورشان هستم. بعد میگفتم لاستیک ماشینم پنچر شده یا ماشینم مشکل دارد، به این بهانه سر صحبت را با آنها باز میکردم. آنها هم نام یکی از اقوامشان را میبردند و مثلا میگفتند نوه فلانی هستی و من میگفتم بله. بعد درخواست کمک میکردم و آنها هم یا پول نقد به من میدادند یا کارت بانکیشان را. بعد از آن با کارتشان به صرافی میرفتم و دلار، سکه یا طلا میخریدم.
- چندنفر را به دام انداختی؟
من حدود یک سال است که خلاف میکنم دقیق یادم نیست. فکر میکنم 100 تا 150نفر.
- چقدر پول به جیب زدی؟
حدود یک میلیارد تومان. بیشترین پولی که از حساب پیرمردی خالی کردم، 40میلیون تومان بود.
- طلا، سکه و دلارها را میفروختی؟
نه. همه آنها در خانهام کشف شده است. من مشکلی مالی ندارم. پدرم وقتی فوت شد خانهاش به من رسید. یک آپارتمان مجلل در دیباجی. با سرمایهای که داشتم یک بنز 300میلیونی هم خریدم اما بیشتر بهخاطر هیجان دست به سرقت میزدم و نیاز مالی نداشتم.
- سابقه داری؟
به همین اتهام سال86 دستگیر شدم و تا سال91 زندان بودم. بعد آزاد شدم و دوباره سمت خلاف رفتم. باردیگر دستگیر شدم و پارسال آزاد شدم اما باز هم نتوانستم خلاف را کنار بگذارم. انگار معتاد به این کار شدهام. اگر آزاد شوم دیگر سمت خلاف نمیروم چون از زندان رفتن خسته شدهام.
- نقشه ناکام دستبرد به صرافی
در میان 138سارق دستگیرشده، اعضای باند 5نفرهای به چشم میخورند که قرار بود در هفته آینده به یک صرافی یا طلافروشی حمله کنند و دست به سرقت بزنند اما به دام افتادند و نقشههایشان نافرجام ماند. گفتوگوی خبرنگار همشهری با سرکرده این باند را میخوانید.
- به چه جرمی دستگیر شدهای؟
به جرم کیفقاپی.
- اما قرار بود به یک صرافی دستبرد بزنید؟
نه. همهچیز شوخی بود. ماجرا اینطور بود که من 400میلیون بدهی دارم. از سوی دیگر در پروندههای قبلی هم به رد مال محکوم شده بودم و نیاز به پول داشتم. یک شب که با دوستم در پاتوقمان نشسته بودیم شروع کردیم به خوردن مشروبات الکلی.بعد در عالم مستی به شوخی گفتم که دوستم یک اسلحه کلاشنیکف دارد و 5میلیون تومان میفروشد. به دوستانم گفتم شاید اسلحه را بخرم. بیایید با آن به صرافی برویم و سرقت کنیم.
- صرافی را شناسایی کرده بودید؟
نه. اصلا. همه این حرفها را در عالم مستی به شوخی زدم. چون دلار ارزش زیادی داشت برای همین این موضوع را مطرح کردم اما اصلا جدی نبود. من مجرم هستم گاهی کیفقاپی میکنم اما سارق مسلح نیستم.
- خرید بنزگرانقیمت با پول دزدی
پسر 28سالهای بهنام سعید یکی از متهمانی هست که درعملیات طرح پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است. او همیشه آرزوی پولدار شدن داشت، برای همین نقشه خلاف کشید. با پول دزدی یک بنز 540میلیونی خریده و خانهای در نیاوران اجاره کرده با ماهی 9میلیون تومان، اما آنچه نصیبش شد دستگیری و گرفتار شدن پشت میلههای زندان بود.
- از شگرد سرقتهایت بگو؟
بیشتر کلاهبرداری بود تا سرقت. شگردم این بودکه چک بلامحل میخریدم و بعد برای خرید کالا یا مواد غذایی به مغازههای مختلف میرفتم. ابتدا بهصورت نقدی خرید میکردم تا اعتمادشان را جلب کنم. بعد از آن یک خریدکلی کرده وچک بلامحل تحویلشان میدادم. چک وصول نمیشد و من کالا و مواد غذایی را میفروختم.
- سابقه داری؟
چند ماهی است که آزاد شدهام، آن هم با سپردن وثیقه میلیاردی که خانوادهام برایم گذاشتهاند اما چون به یک سابقهدار کار نمیدهند باز رفتم سمت خلاف.
- اینبار چقدر پول به جیب زدی؟
یک میلیارد و 700میلیون تومان.
- بنز را با پول دزدی خریدی؟
من از بچگی آرزو داشتم که یک زندگی مجلل داشته باشم.برای همین مجبور شدم قدم در راه دزدی بگذارم.
- دستت چرا توی گچ است؟
صبح دوشنبه وقتی پلیس به خانهام ریخت تا دستگیرم کند از طبقه دوم به پایین پریدم و قصد داشتم که فرار کنم اما دستم شکست.
- اولین سرقت؛ 48 سال قبل
«وقتی 12سالم بود جیببری را شروع کردم، از حدود 50سال قبل تاکنون بارها دستگیر شده و پس از آزادی باز هم سراغ جیببری رفتهام.» این گفتههای مرد 60سالهای است که میگوید معتاد به جیببری شده و حتی پسرش را هم وارد دنیای خلافکاران کرده است.
- یادت هست که چندبار دستگیر شدهای؟
این سختترین سؤال است. کسی که از حدود 50 سال پیش خلاف را شروع کرده چطور باید یادش باشد که چندبار دستگیر شده است. من زمانی که اتوبوسهای دو طبقه بود و 12سال سن داشتم شروع کردم به جیببری. تبحر خاصی در جیببری داشتم، انگار از بچگی استعداد این کار را داشتم، طوری جیب طرف را خالی میکردم که خودش به هیچ عنوان متوجه نمیشد.
- چرا سراغ کار دیگری نرفتی؟
چون کار دیگری بلد نبودم و به کسی که سابقه دار است کار نمیدهند.
- همسرت موقع ازدواج میدانست سابقه داری؟
میدانست اما حرفی نزد. من 6فرزند دارم؛ 3پسر و 3دختر که یکی از پسرهایم عصای دستم است؛ برای همین در آخرین سرقت با من همراه شد.
- چطور سرقت میکردید؟
با خودروی پراید پسرم، به ترمینالها میرفتیم و مسافر سوار میکردیم. من نقش مسافر را بازی میکردم و بهصورت کاملا حرفهای بیآنکه خودش متوجه شود محتویات جیبش را خالی میکردم.
- چند مورد سرقت انجام دادی؟
12مورد اما میدانستم که آخر گیرمیافتم چون دیگر گاو پیشانی سفید شدهام و نخستین مظنون پلیس در جیببری من هستم که سراغم میآید.