براساس گزارش ساينس الرت، توصيه هشداردهنده كن كالدريا محقق موسسه كارنگي تنها يك مشكل دارد: با روندي كه انسان براي سازگاري با منابع تجديدپذير انرژي در پيش گرفته نه تنها تا 30 سال ديگر هيچ اتفاق بزرگي در زمينه متحولسازي توليد و مصرف انرژي رخ نخواهد داد، بلكه با سرعت لاكپشتگونه انسان در راستاي اين تحول، به 363 سال زمان نياز خواهد بود.
اما 363 سال ديگر كار از كار گذشتهاست، دماي زمين بيش از اندازه بالا رفته و يخها ذوب شدهاند و تحول ديگر تاثيري نخواهد داشت. اين ارزيابي را كالدريا و همكارانش در سال 2003 انجام دادهاند اما از آن زمان تا به امروز روند تحول و پيشرفت صنعت انرژي به اندازهاي كند بودهاست كه به جاي افزوده شدن روزانه 1100 مگاوات انرژي پاك به شبكه انرژي جهان، تنها 151 مگاوات انرژي افزوده شدهاست. از اين رو كالدرا باري ديگر نسبت به خطري كه زمين را تهديد ميكند هشدار دادهاست.
151 مگاوات برق در روز يعني تامين برق 125 هزار خانه در روز توسط منابع تجديدپذير، كه شايد رقم ناچيزي نباشد،اما براي جلوگيري از فاجعه نهايي بايد تلاش بيشتري انجام شود. دلايل واكنش خنثي و كند انسان نسبت به معضل گرمايش جهاني متنوع و گوناگون است. جايگزين كردن شبكه انرژي يك سياره به طور كامل بسيار پرهزينه و زمانبر است و در عين حال چالشهاي فني و سياسي را نيز نبايد ناديده گرفت.
توقف فوري توليد انرژي از سوختهاي فسيلي ميتواند از ديدگاه زيستمحيطي تاثير قابل توجهي به جا بگذارد،اما از ديدگاهي ديگر باعث بيكاري ميليونها نفر، ورشكستگي شركتهاي بزرگ و قطع برق در بسياري از مناطق جهان خواهد شد،مكانهايي كه نه خورشيد بر آنها ميتابد و نه بادي در آنها ميوزد. به بياني ديگر،تغيير جهت به سمت منابع تجديدپذير به روندي بسيار پيچيده تبديل شدهاست.
يكي از مشكلات اين است كه هماكنون نيز براي جلوگيري از بسياري از عواقب گرمايش جهاني بسيار دير شدهاست، رويدادهايي مانند بالا آمدن سطح آب درياها، غيرقابل سكونت شدن مناطق مختلف و مهاجرتهاي بزرگ به پديدههايي اجتنابناپذير تبديل شدهاند.
با اينهمه حساس شدن دولتهاي جهان نسبت به موضوع تغييرات اقليمي و جديگرفتن اين معضي ميتواند اميدهايي را زنده كند. به نظر ميرسد تعيين مقررات در استفاده از سوختهاي فسيلي، تعيين ماليات براي توليد دياكسيدكربن و تعيين جريمه در ازاي استفاده نادرست از انرژي امروزه به تنها راهكارهاي تاثيرگذار از سوي دولتها براي هدايت جهان به سوي منابع پاك انرژي تبديل شدهاند.
شايد فرصت دستيابي به اهداف تعيين شده براي صنعت انرژي تا سال 2050 از دست رفتهباشد،اما برداشتن هر قدمي در مسير درست ميتواند تا حدي از فاجعه نهايي كه در انتظار زمين است جلوگيري كند. اين پيامي است كه دانيل شراگ استاد دانشگاه هاروارد نيز با آن موافق است: شايد چشمانداز كلي چندان اميدوار كننده نباشد، اما همين انگيزهاي است براي دوبرابر كردن تلاشها، نه بهانهاي براي متوقف كردن آنها. اگر سال 2050 از دست رفته هنوز سال 2060،2070 و 2080 باقي ماندهاند.