تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۹

نمی‌دانم در این‌ روزهای پایانی سال چه حسی داری، اما شکرخدا و به‌ لطف تو حالم خوب است. تو یکی از سازندگان خاطرات زیبای امسالم بودی. تو امید به من هدیه کردی و به‌ یادم آوردی موفقیت هنوز هم وجود دارد و دست‌یابی به آن غیرممکن نیست.

تو کاري کردي که در ازدحام درس‌ها و امتحانات، روزهاي هفته‌ام را با انگيزه‌ي جديدي سپري کنم و هرروز را در انتظار صبح پنج‌شنبه و ديدن يادداشت‌هايم در صفحه‌ي چشمه‌ها شب کنم.

حالا در حال سپري‌کردن آخرين روزهاي فصل زيبا‌ي نوجواني‌ام هستم؛ دوراني که اشک‌ها و لبخندهاي زيادي دارد و خامي کودکانه‌مان را با تجربه‌هاي جديد به پختگي جواني تبديل مي‌كند.

هرکدام از ما تلاش مي‌كنيم خودمان را به ديگران بشناسانيم تا دستاوردهاي زندگي‌مان را چون ترانه‌اي که سراينده‌اش بوده‌ايم، بشنوند و به‌خاطر همين به جرئت مي‌گويم تو بزرگ‌ترين بلندگويي بودي که به موسيقي درون هريک از ما کودکان ديروز و جوانان فردا اجازه‌ي شنيده‌شدن دادي.

 

محمدصادق كاشفي‌مفرد، 16ساله

خبرنگار افتخاري از كرج

عكس: صبا عدالتي‌مغرور، 15ساله

خبرنگار افتخاري از تهران