شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، از نام آوران دفاع مقدس و بزرگان نیروهای مسلح کشورمان، حماسه های بسیاری به نام او و یارانش ثبت شده است؛ حضور او در عرصه انقلاب، نبرد در کردستان و رویارویی با منافقان، ولایت مداری خالصانه اش، ناسازگاری اش با بنی صدر، حضورش در عرصه دفاع مقدس و عملیات های مهمی از جمله، طریق القدس،فتح المبین، بیت المقدس، خیبر و بدر، حماسه بی نظیرش در مرصادی که تیر خلاص به فعالیت نظامی منافقان زد و سرانجام شهادتش و گلوله ای که دشمن تصمیم داشت با آن پایان صیاد را رقم بزند، اما نام و یاد این اسطوره دفاع مقدس را ماندگار کرد. همه این موارد از جمله صحنه های حماسه آفرینی های این شهید بزرگوار است.
به مناسبت نوزدهمین سالگرد این شهید والامقام ارتش اسلام به سراغ یاران و همراهانش رفتیم، تا این کهنه سربازان دفاع مقدس، راویان صادق صحنه های حضور، مدیریت، ایثار و مجاهدت او باشند.
امیر سرتیپ دوم غلامحسین دربندی از یاران مجاهد این متفکر جنگ در خصوص تعهد و نقش اساسی شهید صیاد شیرازی در دفاع مقدس گفت: شهید صیاد شیرازی به اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران تعهد کامل داشت و درطول دوران پرشکوه و حماسه دفاع مقدس از هیچ خدمتی به کشور خودداری نکرد. اگر ما سعی کنیم حتی عکس ها و تصاویر این شهید والامقام را در نقش فرمانده نیروی زمینی ارتش در دید عموم قرار دهیم،قطعاً تصور عمومی از شهید صیاد شیرازی پس از گذشت سال ها تغییرمی کند و نقش اساسی ایشان در دوران دفاع مقدس بیشتر مشخص خواهد شد.
سرهنگ علی سجادی انصاری از همرزمان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در خصوص این شهید توضیح داد: ترکیب مقدس، حاصل ابتکار نابغه جنگ من زندگی شهید صیاد شیرازی را از سه بُعد مورد بررسی قرار داده ام. نخستین بُعد، زندگی این شهید از لحاظ اعتقادی است. بُعد دوم، از لحاظ حرف های، فرماندهی و مدیریت است و آخرین بُعد هم نگاهی بر زندگی ایشان، پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن، در کردستان، در طول جنگ تحمیلی و حتی تشکیل هیات معارف جنگ است.
وی اضافه کرد: من شهید صیاد شیرازی را به عنوان یکی از نوابغ نظامی می شناسم که در کتاب های«فرماندهان دفاع مقدس و نبوغ نظامی» به آن اشاره شده است.
این کهنه سرباز دفاع مقدس ادامه داد: در حوزه خلاقیت در عصر حاضر، اشخاصی به عنوان نوابغ نظامی شناخته شده اند؛ یکی از آنها فیلد مارشال مونتگمری، فرمانده ارتش هشتم بریتانیا در جنگ جهانی دوم و فاتح نبرد در مصاف با ژنرال رومل در«العلمین» آفریقا بود. او در شرایطی فرماندهی ارتش هشتم بریتانیا را تحویل گرفت که بسیارمشابه شرایطی است که شهید صیاد شیرازی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش را بر عهده گرفت که او نیز پیروزی های بسیاری کسب کرد و با وجود شکست هایی که خورد، شاید از این لحاظ حتی معروف تر از مونتگمری باشد.
وی یادآور شد: در این میان نفر دوم هم مارشال فوش فرانسوی بود که در جنگ جهانی اول، در سال 1914 و در نبرد معروف مارن حرکتی کرد که باعث می شود از او به عنوان یک نابغه نظامی یاد شود. او وقتی که مورد حمله آلمان ها و سپاهش در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود، جمله معروفی را بیان کرد و گفت: قلب سپاه من در هم شکسته است؛ از جناح راست به شدت تحت فشارم، وضعیت بسیارعالی این جمله در آن است، پس حمله می کنم شرایط، شاید متناقض به نظر برسد، اما یک راهکار راهکنشی است.
این یادگار دوران پرشکوه و حماسه دفاع مقدس در ادامه اظهار کرد: شهید صیاد شیرازی نیز که به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش عملاً فرمانده جنگ بود نیز وضعیت مشابهی داشت؛ هواپیمای فرماندهان نظامی (رئیس ستاد ارتش، وزیر دفاع و دیگر فرماندهان) سقوط کرده و همگی شهید شده بودند. از لحاظ وضعیت فرماندهی و واپایش، در شرایطی بحرانی بودیم. همه ما می دانیم که چه وضعیتی داشتیم. در چنین شرایطی، شهید صیاد شیرازی فرماندهی نیروی زمینی را که نیروی محوری ارتش در جنگ بود، برعهده گرفت. از آن طرف نیروهای دیگری مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیج و مردمی در جنگ حضور داشتند که ساماندهی این نیروهای پراکنده، جمع کردن آنها و تشکیل یک نیروی مسلح با عنوان «ترکیب مقدس» از جمله ابتکارهای این شهید بزرگوار است و بعد اجرای پشت سرهم سلسله عملیات طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس، نشان دهنده نبوغ نظامی این بزرگوار است.
وی تصریح کرد: بنابراین می توانیم نقش شهید صیاد شیرازی را در این عملیات ها بررسی کنیم و نتیجه بگیریم که وضعیت جنگ از زمانی که این بزرگوار فرماندهی جنگ را بر عهده گرفت، نسبت به قبل بسیار بهبود یافت.
همچنین می توانیم بررسی کنیم که از سال 1362به بعد، باتوجه به وضعیتی که در جبهه ها و سامانه فرماندهی و واپایش ایجاد شد و نقش شهید صیاد شیرازی عملاً کاهش پیدا کرد،آیا موفقیت بزرگی نصیب کشور شد؟ با بررسی علمی این موضوع می توان پی برد که شهید صیاد شیرازی یکی ازنوابغ بزرگ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود که امیدوارم صاحبنظران، به این بُعد افتخارآمیز از زندگی شهید صیاد شیرازی بیشتر توجه کنند.
امیر سرتیپ دوم شاهین تقی خانی سخنگوی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در مورد شهید صیاد شیرازی فقط به این سخن مقام معظم رهبری و فرماندهی معظم کل قوا اشاره کرد و گفت: معظم له می فرمایند: چهره های معروفی مثل شهید صیاد شیرازی و شهید بابایی، از ابتدا تا آخر جنگ بودند و به شهادت رسیدند. اما در بدنه ارتش هم افراد زیادی از این قبیل دیده ام؛ در دوران جنگ، هم در جبهه و هم درجبهه که این هم خیلی مهم است. غالباً حرکاتی که در صفوف مقدم جبهه انجام می گیرد، ناشی از عزم ها و اراده هایی است که بسیاری از آنها در پشت جبهه منعقد شده است و شکل می گیرند. اگر این اراده ها صادقانه باشد و بتواند خودش را به جلوی جبهه برساند، آن وقت آن شجاعت ها اتفاق می افتد که انسان گاهی اوقات این شجاعت ها را به صورت بارز و برجسته مشاهده می کند.
امیر سرتیپ دوم خلبان کریم عابدی نیز از پیشکسوتان دفاع مقدس نیز درباره شهید سپهبد علی صیاد شیرازی نیز گفت: معروفیت صیاد شیرازی درمیان نظامیان جهان زمانی است که حکم فرماندهی نیروی زمینی به ایشان ابلاغ شد، ما در جنوب کشور درگیر جنگ با دشمن بودیم؛ شهید صیاد شیرازی با من تماس گرفت و گفت شما به میاندوآب بیایید، چون منافقین بوکان را تصرف کرده اند و قصد تصرف میاندوآب را دارند. ما بالگرد 205 را مسلح کردیم و به رزم با منافقین رفتیم و عملیات موفقی انجام دادیم.
وی توضیح داد: در آن زمان جناب کوچک زاده، فرمانده غرب یا شاید ژاندارمری بود. بعد ازعملیات، من و شهید صیاد شیرازی و کوچک زاده در حال قدم زدن در منطقه بودیم که در اخبار ساعت 14 که از رادیوی مسجد پخش می شد، فرمان حضرت امام درباره فرمانده نیروی زمینی ارتش (شهید صیاد شیرازی)اعلام شد؛ خود این شهید هم تا آن زمان نسبت به این خبر بی اطلاع بود.بعد از اعلام فرمان حضرت امام (ره) ، من به چهره شهید صیاد شیرازی نگاه کردم و دیدم غم سنگینی در چهره اش نمایان است.
این کهنه سرباز هوانیروز ارتش ادامه داد: در این میان از ایشان پرسیدم چه احساسی دارید جناب سرهنگ؟ که وی در پاسخ سئوال من گفت: احساس سنگینی می کنم.
وی یادآور شد: در زمان شهادت ایشان، یادبودی در چین برای شهید صیاد شیرازی برپا کردیم و دیدیم از میان 180 وابسته نظامی کشورهای جهان در چین، افسرها و ژنرال های بیشتر کشورها در محل یادبود ایشان حاضر شدند و ادای احترام کردند. آنان در آنجا یاد بود می نوشتند و ما با مطرح کردن سؤالات نظامی درباره شهید صیاد شیرازی، متوجه شدیم که آنها شناخت بسیار خوبی از آن شهید دارند.
امیر سرتیپ فرض الله شاهین راد نیز با بیان اینکه هماهنگ کردن خِرَد نظامی با احساس مردمی از ویژگی های بارز شهید صیاد شیرازی بود، توضیح داد:هیچ شکی درباره خلاقیت و نبوغ نظامی شهید صیاد شیرازی نیست، اما آنچه اهمیت دارد، این است که این شهید بزرگوار خِرَد نظامی را با احساس مردمی هماهنگ کرد و این مسئله بسیار مهم است.در شروع جنگ،ما افسران بسیارزبده و ورزیده ای داشتیم که از عهده چنین کاری برنیامدندو حتی تعدادی نیز استعفا دادند. اما شهید صیاد شیرازی این هنر را داشت که خِرَد نظامی را با احساس مردمی هماهنگ کند و تمام نیروهای تحت امر را به سمت هدف هدایت کند.
این کهنه سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: در جنگ اصولی وجود دارد که اولین آنها، وحدت فرماندهی است.
زمانی که شهید صیاد شیرازی مسئولیت نیروی زمینی ارتش را برعهده گرفت، ستاد فرماندهی یا ستاد جنگ تغییر کرد و استادان دافوس در منطقه عملیات حضور یافتند. سپس طرح ریزی عملیات ها با یک حساسیت نظامی شروع شد و آن خرد نظامی که باید در طراحی به کار گرفته شود، از بُعد طراحی به کار گرفته شد. از بُعد اجرایی نیز آن هماهنگی که باید از نظر خرد نظامی و احساس مردمی به وجود آید، با ترکیب یکان های نظامی و نیروهای مردمی به وجود آمد و در نتیجه چندین عملیات موفقیت آمیز با هزینه بسیار کم و دستاوردهای بسیار زیاد انجام شد.
امیر سرتیپ سیاوش جوادیان هم با اشاره به این مطلب که شهید صیاد شیرازی را به ارتش حصر نکنیم، اظهار کرد: هنگام انجام عملیات مرصاد، من مدیریت عملیات نیروی زمینی را برعهده داشتم؛ روزی که منافقین وارد خاک ایران شدند، ساعت پنج بعدازظهر، من به همراه امیر سرلشکر حسنی سعدی، فرمانده وقت نیروی زمینی، در خدمت آقای هاشمی رفسنجانی، در یکی از مقرهای سپاه در جنوب غرب کرمانشاه بودیم.
وی ادامه داد: ما در آن دیدار مشغول ارائه گزارش عملکرد عراقی ها و نیروهای خودی از روی نقشه به آقای هاشمی رفسنجانی بودیم که دراین هنگام تلفن دفتری که آقای هاشمی رفسنجانی درآن حضور داشت به صدادرآمد و یکی از نیروهای سپاه گفت که نیروهای عراقی از گردنه پاتاق گذشته اند و به سمت اسلام آباد در حال پیشروی هستند؛ آقای هاشمی رفسنجانی به او گفت، درباره جزئیات این ماجرا اطلاعات بیشتری کسب کنید و آن فرد دقایقی بعد دوباره تماس گرفت و اطلاع داد که آنها عراقی نیستند؛ منافقین هستند.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس در ادامه اظهار کرد: سرانجام آقای هاشمی رفسنجانی از آقای سید یحیی صفوی درباره کمّ و کِیف نیروهای سپاه پرسیدند و ایشان نیز در پاسخ گفتند که من در زمان حاضر در نهایت 70 نفر از ستاد سپاه و حدود 60 نفر نیز از پاسداران را در کرمانشاه می توانم جمع کنم. اما پاسخ ما این بود که یک گروهان تکاور رزمنده از لشکر 64 در هوانیروز کرمانشاه داریم.
وی افزود: همان زمان ما متوجه شدیم که منافقین وارد اسلام آباد شده اند و خیلی فوری به گروهان دستور دادیم که جلو برود و در هر جایی که توانست، موضع بگیرد.سرانجام منافقین وارد پادگان اسلام آباد شدند و در آنجا چند نفر را اعدام و تعدادی را اسیر کردند و سپس راه خود را به طرف کرمانشاه ادامه دادند.
این کهنه سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: گروهان اعزامی تکاور رزمنده از لشکر 64 وقتی به گردنه چهارزبر رسیدند، داخل سنگرهایی که قبلاً برای رزمایش کنده شده بودند، مستقر شدند و تا زمان رسیدن منافقین، پشت سنگرها کمین کردند. البته منافقین در گردنه حسن آباد، بین جمعیت مردم گیر کردند. مردم حسن آباد با ترس از اینکه واقعه قصر شیرین برای آنها تکرار شود، با هر وسیله نقلیه ای که در دسترس داشتند، به سمت کرمانشاه حرکت کردند و به همین دلیل در گردنه حسن آباد، ازدحام 2 تا 3کیلومتری خودرو به وجود آمد ومنافقین هم پشت سر آنها ماندند. ما هم مسیر دیگرشان را بستیم؛ به این صورت که 11 بالگرد کبرا در هوانیروز بارگیری شد و آقای هاشمی رفسنجانی به شهید ستاری دستورهایی دادند و از ما نیز خواستند مختصات منطقه را به شهید ستاری بدهیم.
امیر سرتیپ جوادیان یادآور شد: پس از اینکه امیر حسنی سعدی، مختصات را ارائه کردند، شهید ستاری از هر دو پایگاه همدان و دزفول، هر کدام چهار فروند هواپیما آماده کردند و پیش از طلوع آفتاب، 11 بالگرد کبرا و هشت فروند هواپیما به منافقین حمله کردند و با توجه به اینکه آنها در آن ستون ها گیر کرده بودند، همان ستونی را که روی جاده بود زدند و آنها در همان ساعت اول نابود شدند.
وی در ادامه اظهار کرد: شهید صیاد شیرازی هم ساعت 2 بامداد با دریابان شمخانی و سرلشکر رشید و دیگران به کرمانشاه آمدند و فردای آن روز، شهید صیاد شیرازی از هوانیروز یک هواپیمای جت تقاضا کرد و به دستور امیر حسنی سعدی با درخواست ایشان موافقت شد. سپس به گردنه قلاجه (مرصاد) آمد و در آنجا گفت دو فروند بالگرد کبرا نیز بدهید تا من به مسیر کرند بروم. بنابر این دو فروند بالگرد کبرا هم به شهید صیاد شیرازی داده شد و هرچند مشکلاتی پیش آمد، اما از فردای آن روز، عناصر ضدانقلاب، فرار از منطقه را شروع کردند. بیشتر آنها به کوه ها پناه بردند که شهید صیاد شیرازی با در اختیار گرفتن چند بالگرد شنوک و 214 آنها را پیدا کرد و روز بعد نیز افسران یکی از گروهان های تیپ 35 از طریق ایلام وارد اسلام آباد شدند و با ورود به داخل پادگان،80 نفر از اعضای گروهک تروریستی - تکفیری منافقین را اسیر کردند.
وی در پایان از همگان در خواست کرد که شهید صیاد شیرازی را به ارتش منحصرنکنیم، او تلاش های بسیاری برای کشورکرد و اگر یک نفر احساس کرد که تمام استکبار از کردستان وارد جمهوری اسلامی می شود، شهید صیاد شیرازی بود. او از نخستین کسانی بود که با کمک امیر ظهوری و امیر هاشمی و جوان ترهای این جمع، نیروها را وارد کردستان کردند و امنیت در کردستان برقرار شد.
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در مهر 1368 به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به «معاونت بازرسی کل نیروهای مسلح» انتخاب و در شهریور 1372 با حکم فرمانده معظم کل قوا به سمت «جانشینی رییس ستاد کل نیروهای مسلح» منصوب شد و در 16 فروردین 1378 همزمان با عید خجسته غدیر خم و تنها پنج روز قبل از شهادت به درجه سرلشکری نائل آمد.
کوردلان شب پرست، خناسان روزگار و پس مانده های زخم خورده منافقین در مرصاد که کینه او را در دل داشتند، تصمیم به ترور و شهادت آن بزرگوار گرفتند و با سوء استفاده از رفتار و منش متواضعانه و مردمی ایشان، میر غضب خویش را در پوشش یک رفتگر به نزد او فرستادند و در صبح روز 21 فروردین 1378، هنگام خروج از منزل شخصی، فاتح بزرگ عملیات های ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس را آماج تیرهای کینه خود قرار دادند و قامت استوار امیر ارتش اسلام را به خاک افکندند تا روح بلند و سرفرازش در آسمان ها پر بکشد و به آرزوی دیرینه خود که همانا شهادت در راه معبود و وصال معشوق بود نائل شود.