انتخابی که با درنظر گرفتن سابقه مدیریتی ایشان بهخصوص در عرصه برنامهریزی و همچنین حضور 6ساله در شورای شهر تهران صورت گرفت. اهتمام همه اعضا بر این بود که با وجود نقدهایی که برخی از دوستان در مواردی داشتند، آقای محمدعلی نجفی 4سال مدیریت شهری را برعهده داشته باشند.
اصلیترین دلیل هم مشخص بود: برنامهریزی منسجم برای حل مشکلات اصلی پایتخت ازجمله آلودگی هوا، ترافیک و ایرادات وارد بر سیستم اداری شهرداری، شفافسازی و مبارزه با فساد. قضیه وقتی جالب میشود که به گواه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران موفقیتهایی در این زمینهها حاصل شد.
انصافا اگرچه مدت زمان 6-7ماهه فرصت زیاد و مناسبی برای ارزیابی کارنامه آقای نجفی و تیمش نیست اما در این مدت کوتاه توانستیم همراه با ایشان از یکپیچ خطرناک گذر کنیم؛ بهخصوص در عرصه مالی موفقیتهای بزرگی حاصل شد. برای روشنتر شدن قضیه میتوان مواردی را بیان کرد.
1- هنگامی که ما مسئولیت را برعهده گرفتیم، موجودی شهرداری تهران 13میلیارد تومان بود؛ درحالیکه ماهانه باید 600میلیارد تومان حقوق پرداخت میشد و 200میلیارد هزینه جاری مثل هزینههای تلفن، برق و... پیشروی مدیریت شهری قرار داشت.
2- براساس آنچه از لایحه درآمدی مدیریت شهری پیشین برمیآمد و زمانی که در شهریور عهدهدار مسئولیت شدیم، بیش از 60درصد درآمدهای پیشبینی شده، محقق شده بود. با وجود این، از یک طرف با همراهی شهروندان و از طرف دیگر با تلاش آقای نجفی و تیم همراهشان، تا آخر سال 96.5درصد درآمدی لایحه بودجه 96محقق شد.
3- در تأمین هزینههای جاری و ادامه مسیر پروژههای نیمهتمام، مشکلات عمدهای از سر راه برداشته شد؛ آنچنان که در پایان سال گذشته چندصدمیلیارد تومان در حساب پس انداز شد که میتوانست کمک قابل توجهی در انجام کارها بهحساب آید.
4- 6 هزار میلیارد تومان از بدهی 52هزار میلیارد تومانی مانده از مدیریت قبلی در مدت کوتاه 7ماهه پرداخت شد.
و اینها همه موفقیتهایی است، که صرفا در عرصه انضباط مالی و شفافیت رخ داد. بنابراین نوع مدیریتی که شاهد بودهایم قابل چشمپوشی نیست.
ناگفته نماند که در این زمان در بخش حملونقل عمومی هم شورا مصوبات خوبی داشته و هم با همکاری و تعامل شکل گرفته بین مدیریت شهری و دولت، امید بسیار شکوفه زده است. در واقع برای بهره از فاینانس در راستای تأمین واگن و حملونقل ریلی و انتشار اوراق مشارکت در این خصوص، بستر مورد نیاز بهوجود آمده و نباید از آن غافل شد. بهعبارتی این موارد چشمانداز خوبی را در عرصه حملونقل ریلی شهری به شهروندان نشان میدهد.
موردی که میتواند باعث استفاده از ظرفیت حداکثری مترو شود چراکه در وضعیت فعلی، مترو گنجایش جابهجایی 7میلیون نفر را روزانه دارد اما بهخاطر محدود بودن تعداد واگنهای مورد استفاده، تنها کمی بیشتر از 2میلیون نفر امکان سفر روزانه را دارند. البته که این ازجمله مشکلات جهان سوم به شمار میرود چراکه ابتدا پروژهای افتتاح میشود ولی توان بهرهبرداری 100درصدی از آن وجود ندارد؛ درصورتی که به موازات آن پروژه دیگری افتتاح میشود و همین اتفاق برای آن نیز میافتد.
با این تفاسیر باید گفت که در مدیریت شهری ریلگذاری خوبی صورت گرفته؛ مثلا برای تحقق هدف شفافسازی و مبارزه با فساد، با برقراری یکسامانه هوشمند، قراردادهای بیش از یکمیلیارد تومان در دسترس عموم شهروندان در فضای مجازی قرار گرفته تا مردم بدانند پروژهها چگونه منعقد شدهاند و در چه وضعیتی بهسرمیبرند.
در حوزه فرهنگی و اجتماعی نیز بهخصوص در ایام نوروز شاهد برپایی برنامههای متنوعی بودیم که تحسین شهروندان تهرانی و گردشگران را بهدنبال داشت و روح تازهای در کالبد تهران بهعنوان شهری قابل زیست و شاد با آن برنامهها دمیده شد. در مورد استعفای آقای شهردار هم باید گفت که اعضای شورا بهدنبال این بودند که با وجود مشکلات و بحث بیماری حادث شده برای ایشان، امکان معالجه ضمن مدیریت دنبال شود.
اما اصرار پزشک معالج و ایشان با توجه به وسواسی که در عدمانتخاب قائممقام دارند و در روش مدیریتیشان شخصا کارها را مدیریت میکنند، تصمیمگیری سختی را پیشروی اعضای شورا قرار داد. بهخصوص اینکه هیچکس نمیتواند پاکدستی ایشان در طول 40سال سابقه کاری را نادیده بگیرد. به همین منظور، استعفای اول پذیرفته نشد تا شاید تجدید نظری کنند ولی با توجه به اصرار، شورای شهر با تقدیر از کارهای ماندگار صورت گرفته، معاون مالی- اقتصادی شهرداری را بهعنوان سرپرست انتخاب کرد.
در اینباره باید توضیح داد که طبق قانون درصورت رفتن شهردار، حداکثر 3ماه باید شخصی که از کارکنان شهرداری است به عنوان سرپرست برگزیده شود.
نتیجه: دغدغههای اصلی شورا و شهرداری مسائل مالی است و با توجه به تخصص آقای حسینی مکارم در حوزه مالی و موفقیتهای خوب، منطقی بود که ایشان انتخاب شوند تا در حوزه مالی با مشکلی مواجه نشویم. این اطمینان وجود دارد که مدیریت با همان روال قبلی و با ثبات قدم کار خود را پیگیری کند تا در زمان معقول که خیلی به طول نخواهد انجامید، شورای شهر بتواند یک مدیر توانمند، پاکدست و بیحاشیه مسلط به حوزه مدیریت شهری را انتخاب کند.
با این اقدام انشاءالله شورای شهر نشان خواهد داد بهدنبال سیاسیکاری نیست و هدفش خدمت به شهروندان تهران و توسعه و پیشرفت کلانشهر پایتخت است. واقعیت آن است که برخلاف سنوات طولانی قبل که شهرداری و ساختمان بهشت سکوی پرتابی به پاستور و ریاستجمهوری بود، شورای شهر پنجم، چنین فکرهایی را در سر ندارد و تمامی اهتمامش به خدمترسانی و به حداقل رساندن مشکلات و معضلات تهران است.