درواقع پیدایش هرنوع کالا یا خدمتی که بتواند ارزشی برای جامعه و کشور بیافریند بسیار بااهمیت است. طبیعی است که کالا یا خدمت برای ارزشآفرینشدن باید معیارهای متعددی داشته باشد که حمایت داخلی و خارجی از آن سرازیر شود. دنیای امروز، دنیای بستهای نیست و مدلهای حمایتی از کالا و خدمت تنها به حمایتهای ملی نمیتواند منتهی شود.
هرچند در بخشی از جوامع در حال توسعه که در شاخصهای تولید و کیفیت قدرت رقابت پایینتری دارند، حمایتهای ملی و ارزشی مفید بودهاند. از این روست که حمایت از کالای ایرانی میتواند در کنار انواع راههای مختلف اقتصادی، سیاسی و بینالمللی وجوه اجتماعی و داخلی بهخود بگیرد و اثرگذار باشد.
زمانی تولید، شیوههای تولید و جایگاه تولیدی هر جامعه معیار بزرگی و قدرت آن بهشمار میرفت اما این روزها با گسترش دنیا و بازارهای نو تنها تولید آنهم به شکل صنعتی باعث رشد نیست و حمایت اجتماعی از داشتههای داخلی معنایش تنها خریداری ساختهها و مصنوعات داخلی نمیتواند باشد؛
چیزی که این روزها بهشدت تبلیغ میشود و در معنای حمایت از کالای داخلی آورده میشود. در دنیای جدید که کالاهای جدید را ایدههای نو میسازند، حمایت از کالای ایرانی میشود حمایت از ایدهها و ایدهپروران. واقع اینجاست که ارزشآفرینی و رشد ملی تنها با حمایت ما از مصنوعات نیست که رونق میگیرد. اگر باور به حمایت از کالای ایرانی داشته باشیم، باید حمایت از ایدهها و ایدهپروران را نیز در دستور کارمان قرار دهیم. اگر صاحبان ایده همان نخبگان و جوانان بااستعداد داخلی باشند،
در دنیای نو و بازارهای جدید حمایت از کالای وطنی یعنی حمایت از ایران و ایرانی و سوژههایش و فکرها و باورهایش. باورکنیم یا نه، علاقه داشته باشیم یا نه، نمیتوان دنبال کالای وطنی در بازار متکثر امروز رفت اما خواستههای ایرانی را هم در سویه صاحبان ایده و هم در سمت استفادهکنندگان از ایده ندید.
اگر شعار سال و استراتژی سال ما قرار است حمایت از کالای ایرانی باشد، فرصت مغتنمی است که با استناد به بازارها و کالاهای جدید اول ایرانی و خواستههایش پاس داشته شوند. یادمان نرود که حباب بلورین و ظریفی که معجزهوار این شعار را به عمل تبدیل میکند انگیزه ایرانی است و چون جنسی قیمتی باید از آن محافظت کرد. پژوهشگران اجتماعی و کنشگران مدنی نیز باید در کنار یافتن راههایی برای افزایش انگیزه و امید به مقابله با هرآنچه نابودکننده آن است بپردازند.
اما برای حفظ بلور گرانبهای انگیزه در داخل کشور، تنها مردم نیستند که وظیفه دارند. این روزها مسئولین دولتی و قضایی و همه قانونگذاران و سیاستگذاران در همه سطوح زیر ذرهبین نظارت مردمی آمدهاند و هر عملشان میتواند بر حباب بلوری انگیزهها ترکی برجای گذارد.
اگر قوهقضاییه ناتوان از برقراری عدالت باشد و انواع فسادهای اقتصادی بدون پاسخ بماند و سیاستزده شود و فرار متهمین و محکومان به صدر اخبار جامعه بیاید، اگر نخبگان ایرانی که با انگیزه پس از مهاجرت به داخل، ناتوان از ادامه راه و مسئولیت به خاطر فشارها، انگیزههای اصلیشان را از دست بدهند و ترک خدمت کنند، اگر صاحبان ایدههای نو به دلایلی با اتهاماتی نگریسته شوند، اگر صاحب ایده و خدمت خودی و غیرخودی داشته باشند و به دید امنیتی به آنها نگریسته شود، نباید امیدوار باشیم که ایدهای موفق در بازار جدید صنعت، علم و فناوری قد علم کند. حمایت از کالای ایرانی نیازمند حمایت از ایران و ایرانی است.