ملاحظه میفرمایید؟ چهار مثل و متل و غیره در یک جمله. عصبانی هم نباشیم؛ چون قاعدتاً باید عادت کرده باشیم به این اوضاع. این مقدمة عمیق برای وارد شدن به بحث اکران فیلم «عصبانی نیستم» است که با وجود داشتن مجوز قانونی ساخت و چند نوبت گرفتن مجوز قانونی نمایش، متولیان رسمی سینما و مسئولان قانونی نمایش فیلمهای مجوزدار، از سر ترس و نگرانی دستهای آشنا و ناشناس پشت پرده، وضعیتی را پیش میآورند که این اتفاق نیفتد.
متولیان امر دلشان نمیخواهد انگ سانسورچی و وجود فیلم توقیفی در دوران مدیریتشان بر آنها بماند، اما برای جلب رضایت برادران دلواپس، یا دستکم برنینگیختن واکنش خشمآلود آنها، دلشان میخواهد این اتفاق نیفتد. این است که نقشه میکشند، نصیحت و توصیه میکنند، آسمان و ریسمان میبافند، تهدید تلویحی میکنند، دنبال نخود سیاه میفرستند، پوست موز یا خربزه در مسیر میاندازند، گاهی دروغ میگویند و خلاصه با انواع ترفندها سعی میکنند «دفع شر» کنند.
حداقلش این است که دفعالوقت میکنند، شاید صاحب فیلم در یک واکنش خشمآلود جوانانه مثلاً فیلم را در فضای مجازی هوا کند و آن وقت بگویند: «دیدید؟ تقصیر خودش بود. ما که گفتیم منتظر موقعیت مناسب باش و ما طبق قانون از اکران قانونی فیلمت حمایت میکنیم.
خراب کردی جوان!» یا اینکه فیلمساز دچار خلسهای معنوی و عارفانه شود و با پشت پا زدن به دنیا و مافیها اصلاً قید نمایش فیلمش را بزند و حتی این تصمیم را -عارفانه - اعلام هم نکند؛ که در آن صورت نور علی نور است. یا در این میان معجزهای شود؛ سیلی، زلزلهای، آتشفشان دماوندی، یا حتی زبانم لال جنگی... تا اصلاً موضوع منتفی یا فراموش شود و مسائل مهمتری در صدر امور قرار بگیرد.
این چندمین بار است که زمان نمایش فیلم «عصبانی نیستم» اعلام شده (نه روز دقیق، بلکه نوبت نمایش اکران دوم پس از نوروز در یکی از گروههای سینمایی) اما معلوم نیست این بار هم وضعیت دفعات گذشته تکرار نشود. ما که امیدواریم تکرار نشود و چه متولیان سینما و چه دلواپسان محترم یادشان باشد که این ماجرا در طول چهل سال گذشته بارها اتفاق افتاده و فیلمهای موسوم به «مسئلهدار» پس از چند سال کشمکش و تلف کردن مقداری غیرقابل اندازهگیری از توان و وقت و هزینه سینماگران و جامعه و مسئولان، و بهخصوص فرسودن روح و روان سینماگرانی که در مرکز این ممنوعیتها هستند بالاخره به نمایش درآمدهاند و هیچ اتفاق سوئی نیفتاده است.
چه فلان فیلم توقیفی و مشکلدار مورد علاقهمان باشد و چه نباشد، مهمتر از همة این حرفها «رعایت قانون» است؛ قانونی که خود مسئولان وضع کردهاند و خودشان بیش از همه نادیدهاش میگیرند و به آن بیاحترامی میکنند. سینمای ایران منتظر است ببیند آیا نهاد متولی سینما پای تصمیمها و مجوزهای خودش میایستد؟ آیا بهعنوان یک نهاد قانونی به قانون احترام میگذارد؟ و آیا در غیراین صورت میتواند از اهل سینما توقع رفتار قانونی داشته باشد یا باز همان حکایت آب و هاون ادامه پیدا میکند؟