در لایحه بودجه سالجاری دولت که 424هزار میلیاردتومان بودجه عمومی کشور است، اگر بخواهیم منابع عمومی کشور را دسته بندی کنیم، یک سوم از مالیات است و مابقی یا ناشی از فروش نفت است یا فروش اوراق و اسناد خزانه یا فروش شرکتهاست. ما درآمدی را پایدار میدانیم که دائمی باشد و درآمد پایدار همان مالیات است.
در بودجه شهرداریها هم درآمد پایدار وجود دارد و هم غیرپایدار. آنچه در سنوات گذشته منبع درآمد بوده فروش تراکم و اقلامی ازاین دست بوده. اینکه صرفا ناشی از پروانه ساختمانی یا عوارض ناشی از تأمین منابع باشد، بخش قابل توجهی نبوده است.
بهنظر میرسد تأمین هزینههای زندگی در پایتخت برای شهرداری تهران با اقلام درآمدی ناپایدار گذشته قابل دوام و پایدار نبوده لذا این طبیعی است که شهرداری بهدنبال منابع پایدار باشد. البته بخشی از منابع صرف هزینههای زیرساختی خواهد شد که دولت هم طبیعتا باید به این مقوله در قالب عوارض مختلف همچون عوارض مصرف بنزین یا عوارضی که منشا آلودگی هوای تهران هستند کمک کند.
اما بهنظر میرسد مهمتر از منابع پایدار درآمدی در شهرداری که حتما باید به آن فکر کرد، باید فکری اساسی در مورد هزینههای شهرداری تهران کرد. حدود 60هزار پرسنل با توجه به اینکه بسیاری از خدمات، امروز مکانیزه شده، این تعداد کارمند یا کارکنان شهرداری با انواع مؤسسات خدماتی دیگر بهنظر میرسد همان ویژگی دولت را پیدا کرده. همچنان که دولت حجیم است و تعداد کارکنان دولت بیش از استاندارد است، در شهرداری تهران هم همین اتفاق افتاده.
انواع و اقسام شرکتهای زیرمجموعه شهرداری و خدماتی که اگر به بخش خصوصی واگذار میکرد هزینههای کمتری روی دوش شهرداری میگذاشت. تأمین هزینههای حدود 60هزار کارمند در تهران طبیعی است که با منابع معمولی قابل تحقق نیست.
قطعا همه دولتها خود را مکلف میدانند که بخشی از هزینههای شهرداری تهران را بهعنوان پایتخت پرداخت کنند. بخشی از این هزینهها یکبار میتواند تسهیلات ارزان قیمت باشد، یکبار میتواند با پشتوانه دولت استفاده از فاینانسهای خارجی باشد و یکبار هم میتواند به شکل یارانه به شهرداری تهران باشد. بهعنوان مثال اگر دولت علاقهمند است مردم از مترو استفاده کنند، میتواند در قالب بلیت، یارانه به شهرداری بدهد. اگر دولت علاقهمند است آلودگی هوای تهران را کم کند باید هزینه مترو را تأمین کند.
لذا بحث منابع و مصارف، بحثی دوطرفه است. اینگونه نباید باشد که تمام فکر معطوف به افزایش درآمد شود بلکه باید این سؤال بزرگ را نیز مطرح کرد که چه کنیم تا هزینه اداره شهر تهران کاهش یابد. بسیاری از ویژگیهای دولت را شهرداری تهران هم دارد. همانگونه که دولت درگیر پروژههای نیمهکاره بسیاری است که هزینه زا هستند،
شهرداری تهران هم درگیر اجرای پروژههای نیمه تمام است که عدماتمام آنها و عدمبهرهبرداری پروژهها، هزینه اجرای پروژه را گرانتر کرده است. بهطور خلاصه باید گفت شهرداری تهران میتواند ارزانتر اداره شود به این شرط که در همه بخشهای آن از مدیران کارآمد و با دانش استفاده شود و هم اینکه بخشی از هزینههای غیرضرور حذف شده و درآمدهای پایدار روزانه، ماهانه و سالانه برای شهرداری تهران ایجاد کرد تا بودجهاش اصطلاحا صفر باشد، یعنی درآمد و هزینهاش یکسان باشد.