نامش را بارها شنیدهایم اما امروز کمتر کسی را میشناسیم که حاضر باشد گیوه به پا کند. خرید و فروش گیوه، به چند استان، آن هم معمولا بهعنوان یک وسیله تزئینی و محض حمایت از صنایعدستی ایرانی منحصر شده است. شاید بهخاطر همین، زیاد به این پاپوش و قابلیتهای تجاری خاصش توجه نکردهایم.
چند سال پیش، یک دختر جوان توریست فرانسوی در گشت وگذار در بازارهای چند شهر، این پاپوش دستدوز را دید و تصمیم گرفت با کمک زنان ایرانی این هنر را در دنیا عرضه کند. کار او بدون اینکه بداند، برای عده زیادی از روستاییها درآمدزایی کرده و در احیای یک هنر قدیمی ایرانی، تأثیرگذار بوده است. اوسهآن کاستانه، بنیانگذار استارتاپ AMROSE (امرُز) در گفتوگوی اختصاصی با همشهری، داستان استارتاپش را روایت کرده است.
- ایدهای که هیچکس جدی نگرفت
اوسهآن کاستانه که مدتها در زمینه مد و پوشاک فعالیت میکرد، وقتی 3 سال پیش سفری توریستی به ایران داشت، ناخودآگاه همهچیز را به چشم یک هنرمند در این حوزه دید. گیوههایی که در اصفهان و کردستان دیده بود، بهطور خاصی او را متعجب کرد. خودش میگوید: «هر کفشی که قبلا دیده بودم، چرمی یا چوبی بود. هیچوقت ندیده بودم کسانی کفش را ببافند. گیوه، کفش خاص و تمام دستسازی بود که نمونهاش را ندیده بودم.
به فکرم رسید چنین ایدهای را بهصورت استارتاپی و بر بستر اینترنت اجرا کنم. هرچند خیلیها در ایران ایدهام را جدی نگرفتند و گفتند که این کفش مخصوص روستاییهاست و خارجیها آن را جدی نمیگیرند.» او از یک سال پیش تصمیم گرفت کار قبلیاش را رها و تماموقت روی استارتاپ گیوهفروشی جدیدش یعنی Amrose کار کند.
اوسهآن پروژهاش را در سایت کیکاستارتر معرفی کرد و توانست با جلب اعتماد مردمی که بازدیدکننده این سایت هستند، با استفاده از سرمایههای آنها کارش را شروع کند. بنیانگذار این گیوهفروشی فرانسوی 3 ماهی است که کارش را رسما آغاز کردهاست. او در مجتمع استیشناف فرانسه که بزرگترین مرکز کار اشتراکی استارتاپهای دنیاست، کار میکند و مدتی است که بین فرانسه، پرتغال و ایران در رفتوآمد است.
- داستان گیوههایم را میخرند
او برای بازاریابی بهتر کفشهایش، جز اینکه روی دستدوز و خاص بودن آنها تکیه میکند، تلاش میکند، «داستان گیوه»را بفروشد. گیوههای او طرحهای گوناگونی دارند. در جعبه هر گیوه، یک شناسنامه قرار داده شده که نام هر گیوه، یک نقاشی اختصاصی مربوط به آن به 2 زبان انگلیسی و فرانسوی و... گنجانده شده است. بنیانگذار Amrose میگوید: «این داستانها را از زندگی خودم یا سفرهایم به ایران اقتباس کردهام. نام یکی از کفشهایم «کرانه رود سن»و دیگری «اصفهان» است. یکی داستان کودکیام را روایت میکند و دیگری، ماجرای سفر توریستیام به اصفهان که زندگیام را تغییر داد. همه اینها برای خریدار جذاب است و «ارزشافزوده»برای او ایجاد میکند.»
- تلاش برای حل مشکل «سایزبندی»
یکی از مهمترین مشکلات اوسهآن، شکستن بعضی قانونهای سنتی در گیوهدوزی است؛ «تقریبا همه آدمها عادت دارند که کفش را حاضر و آماده از مغازه بخرند. آنها بنا به شماره پایشان چند مدل را انتخاب کرده و مناسبترین نمونه را میخرند. در مورد کسبوکارهایی که در بستر اینترنت هستند، «اندازه بودن کفش» مسئله خیلی مهمتری است چون اگر یکبار کفش اندازه پای مشتری نباشد، از شما خرید نمیکند. تغییر کفش هم بهخاطر دستدوز بودن آن و البته دور بودن فرانسه از هنرمندان گیوهدوز، دشوار است؛ به همین دلیل یک الگوی شماره کفش ایجاد کرده و سعی کردم در چند جلسه آن را به زنان ایرانی که گیوهدوزی میکردند، آموزش بدهم. این روند هنوز هم ادامه دارد.»
- پروژه ایرانی- پرتغالی- فرانسوی
مواداولیه را اوسهآن تهیه میکند و در اختیار زنانی از کردستان، اصفهان، زاهدان، زنجان و... میگذارد تا کفشها را بدوزند. در مرحله بعدی، کفشها برای پرداخت نهایی به پرتغال برده میشوند که صنعت کفشدوزی بهتری دارد و نسبت به بقیه کشورهای اروپایی، قیمت تمامشدهاش کمتر است. او میگوید: «اگر در ایران چنین سیستمی وجود داشت، هزینه تمامشده کمتر میشد و سرعت بیشتری داشتیم اما هنوز نتوانستهام چنین کارگاه یا کارخانهای پیدا کنم. بین خود گیوهدوزها از تخته کفشهای سنتی و سفتی استفاده میشود که در خارج استفاده از آن مرسوم نیست. دوختن کناره و تخته کفش هم دقیقتر است».