تحلیلگران در تکاپوی پاسخ به این پرسشها هستند که بالاخره اروپاییها تا کجا حاضر به همراهی با ایران درخصوص برجام هستند و تا کجا مقابل خواست آمریکا برای برهم زدن و یا لااقل اصلاح برجام استقامت میکنند؟همچنین آنچه بیش از همه باید مدنظر قرار بگیرد راهبرد ایران در قبال تصمیم آمریکاییها و اروپاییهاست و اینکه ایران در این میانه باید چگونه رفتاری را از خود نشان دهد؟ درخصوص آنچه در قالب چند سؤال طرح شد چند نکته بهنظر میرسد که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
1- میدانیم که اروپاییها دو ویژگی را درخصوص برجام از خودشان نشان دادهاند.
الف) آنها پایبندی تردیدناپذیر خودشان را در قبال برجام نشان دادهاند. توافقی که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شد و ذیل قطعنامه 2231به تصویب هم رسید. این ویژگی اولی است که هم فرانسه و هم آلمان بر آن تأکید داشتهاند.انگلیس هم با یک درجه پایینتر بر آن توجه داشته است.
ب) بعد از روی کار آمدن ترامپ، رفتارهای غیرقابل پیشبینی از او در سطح جهانی دیده شد.او رفتارهای غیرعادی از خود درخصوص پیمان جهانی آب و هوا، پرونده مکزیک، مسئله تجارت با ژاپن و چین و حتی کرهشمالی نشان داده است. اینها مسائلی است که ترامپ درخصوص آنها چالشهایی را برای جهان بهوجود آورده است.
او بدون مشورت گاهی کارهایی میکند که نمیتوان آنها را پیشبینی کرد. از سویی دیگر اروپاییها از سوی آمریکا تحت فشار قرار گرفتهاند. مسئله امنیت، مسئله ناتو و مسئله تجاری دو طرف اروپا با آمریکا مسائلی نیست که اروپاییها بتوانند آنها را نادیده بگیرند. حجم معاملات بانکی دو طرف بسیار بالاتر از آن چیزی است که درخصوص تعامل با ایران گیرشان میآید.
بنا براین باید به این ویژگی اتحادیه اروپا و سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان درخصوص تعامل با آمریکا هم توجه کرد. با این مقدمه درخصوص این ویژگی اروپاییها باید توجه داشت آنها در شرایطی با ترامپ قرار گرفتهاند که وی ابتدا مسئله پاره کردن برجام را در کمپین انتخاباتی خود مطرح میکرد بعد پیشنهاد مذاکره مجدد درخصوص برجام را داد و حالا در ضربالاجل خود اصلاح آن را خواستار شده است.
2- اروپا بار دیگر از زبان موگرینی نظرش درخصوص توافق هستهای را اعلام و از برجام حمایت کرد اما آنها این روزها به سراغ موضوعاتی غیربرجامی رفتهاند که برای رئیسجمهور آمریکا هم اهمیت دارد مثل مسئله منطقه خاورمیانه. آنها حتی اتحادی را با آمریکا درخصوص آنچه مهار ایران در منطقه ادعا میشود به نمایش گذاشتهاند که خوشایند ترامپ است.این نوع رویکرد را هم باید از اتحادیه اروپا دید و براساس آن تصمیمات درست را گرفت و تحلیل کرد.
3- اما در این شرایط راهبرد ایران باید چگونه باشد؟ در این رابطه هم دو مسئله مدنظر است که در ادامه به اختصار به آن اشاره میکنیم.
الف) میتوان میان حفظ برجام و مهار ترامپ جمع کرد. بهانه ترامپ امروز مسئله موشکی ایران است. راهبرد ایران باید حفظ برجام با تأکید بر حفظ توانایی موشکی در عین رعایت خرد، منطق و عقلانیت باشد. این مسئله نیاز به توضیح دارد. ما در مسئله موشکی دستپری داریم.اول اینکه ما باید بتوانیم این مسئله که موشکهای یمنی منشأ غیرایرانی دارد را به کرسی بنشانیم.در سیاست خارجی خود باید این محور را دنبال کنیم.
مسئله دیگری که ما باید بر آن تأکید کنیم این است که براساس برجام ما منعی برای فعالیت موشکی خودمان نداریم و آنچه در قطعنامه 2231آمده است موشکهایی است که برای سلاح هستهای طراحی شده باشند که ما نیز بهدنبال بمب اتم نیستیم و آن را ثابت کردهایم. ومسئله سوم هم اینکه همانطور که دستگاه دیپلماسی ما در راهبردهای خود و مذاکرات سیاسی مدنظر قرار داده است ما باید به همگان اثبات کنیم که موشکهای ما برای دفاع از خودمان است و قصد تهاجم به هیچ کشوری را نداریم. این مسئله مربوط به حق دفاع مشروع کشور ماست.
ب) نگارنده معتقد است که ما امروز در اوج قدرت منطقهای هستیم و این قدرت برتر را باید ببریم پای میز مذاکره و به اقتدار منطقهای سیاسی تبدیل کنیم. امروز با توجه به قدرت نظامی برتری که ما به واسطه درخواست قانونی کشورهای سوریه و عراق در منطقه داریم دست برتری داریم که میتوانیم از این دست برتر برای ایجاد یک اقتدار سیاسی استفاده کنیم. این قدرت منطقهای نباید محدود به قدرت نظامی باقی بماند و حتما باید برای ایجاد یک قدرت سیاسی از آن استفاده کرد. ما منافع مشترکی با اروپاییها و دیگران داریم و لازم به ذکر است که البته هر مذاکرهای بده بستان دارد و باید امتیازاتی گرفت و از برخی موارد هم چشم پوشید.
ج) و نهایتا اینکه راهبرد ما با این شرایط بینالمللی باید این باشد که بر بقای برجام اصرار کنیم چرا که این حق جهانی و بینالمللی ماست. ما حرفمان باید ماندن در برجام و منزوی کردن همزمان آمریکا باشد زیرا ما باید از برجام و منافع آن استفاده کنیم. از سویی دیگر باید بدانیم که در شرایطی که حتی آمریکا از برجام خارج هم بشود قدرت چانهزنی سیاسی ما در جهان بالا میرود چراکه ما به تعهداتمان عمل کردهایم و میتوانیم دنیا را قانع کنیم که ما دیگر حق انتخاب و تصمیمگیری برای ماندن و یا نماندن در برجام را داریم.
میتوانیم به دنیا بگوییم که دیگر حق مشروع ماست که به دوران قبل از برجام درخصوص فعالیتهای هستهای بازگردیم. البته نباید از نظر دور داشت که در مذاکرات هستهای دو طرف اصلی مذاکرهکننده ایران و آمریکا بودهاند.بنا بر این جای سؤال دارد که چرا ما باید رفتارهایی را از خود نشان دهیم که دشمنی آمریکا را با ما زیاد کند. چرا ترامپ را عصبی کنیم و در ادامه از منافع برجام محروم شویم. البته آنها هم در ماههای اخیر دشمنیهای خودشان را افزایش دادهاند و یارگیریهای گستردهای کردهاند اما جای سؤال دارد که چرا ما نباید بهدنبال یارگیری در منطقه باشیم؟ اینها سؤالاتی است که پاسخهایی هم دارد که فرصت دیگری را برای نگارش میطلبد.