بعد از اینکه به قدرت رسید دیدیم که حداقل در اظهارنظر همین روش را ادامه داد و مواضع تندی را درپیش گرفت به شکلی که متحدان اروپایی آمریکا نگران سرنوشت برجام شدند و سعی کردند به هر طریقی از دید خود راهحلی برای حفظ برجام پیدا کنند.
در یک سال و نیمی که آقای ترامپ به قدرت رسیده در پروندهها و موضوعات مختلف روش ایشان را دیدهایم، که باج خواهی، تهدید و بالا بردن سطح توقع دولت آمریکا را دنبال میکند تا طرف مقابل را به انفعال بکشاند و بعد امتیاز بگیرد.
با این حال تجربه نشان داده بهرغم تهدیدهایی که آقای ترامپ میکند اگر مقاومت ببیند عقب نشینی میکند اما اگر مقاومتی نبیند تا باج نگیرد دست از تهدید برنمیدارد. 2نمونه آن یکی نحوه تعامل ترامپ با متحدانش بهخصوص عربستان سعودی است که در یک سال و نیم اخیر با اظهارات توهین آمیز توانسته مبالغ هنگفتی بابت آنچه حفظ رژیمها عنوان کرده بگیرد.
تا قبل از آن آمریکا بهعنوان همپیمان با این کشورها تعامل میکرد و بسیاری از هزینهها را هم کشورهای عربی پرداخت میکردند اما ترامپ به صراحت اعلام کرده، ازاینپس یک دلار هم هزینه نخواهد کرد و اینها باید هزینه حضور نیروهای آمریکایی در خلیجفارس را پرداخت کنند و به صراحت بیان کرده اگر آمریکا حمایت خود را بر دارد این کشورها ظرف یک هفته متلاشی میشوند؛ این روش در رابطه با عربستان جواب داد.
مورد دوم را هم در سوریه شاهد بودیم که اتهام استفاده از سلاح شیمیایی به دولت سوریه زدند. ترامپ زمانی که داشت تهدید میکرد که پاسخ این اقدام را خواهد داد سطح توقعات را بسیار بسیار بالا برد به شکلی که همه منتظر حمله موشکی گسترده بودند که مراکز سیاسی، رسانهای، امنیتی و لشکری سوریه هدف قرار گیرد اما وقتی با تهدید ایران و روسیه و سوریه مواجه شد عملیات آمریکا در سوریه محدود و نمایشی شد هرچند برای همین عملیات کوچک هم از عربستان امتیاز گرفت.
در رابطه با ایران هم همین روش را میبینیم که سطح توقع آمریکا را بالا برده است تا همپیمانان اروپایی مجبور به همراهی شوند هرچند تا قبل از این دیدیم اروپاییها بهخصوص خانم موگرینی بارها گفته بود برجام باید بماند یا مکرون هم قبل از رفتن به دیدار ترامپ گفته بود برای راضی کردن رئیسجمهور آمریکا به ماندن در برجام با او دیدار میکند اما بعد از اینکه با ترامپ دیدار کرد دیدیم به جای اینکه ترامپ تحتتأثیر اروپاییها قرار بگیرد این مکرون بود که عقبنشینی کرد، هر چند بهنظر میرسد نوعی تقسیم نقش بین فرانسه و آمریکا اتفاق افتاده است.
براساس این تقسیم کار اینگونه ارزیابی میشود که ترامپ میخواهد نقش مرد دیوانه را ایفا کند تا ایجاد رعب و وحشت داشته باشد و در ادامه رئیسجمهور فرانسه نقش میانجی را بازی کند. بهعبارت دیگر رئیسجمهور فرانسه که قرار است به تهران سفری داشته باشد ممکن است در نقش یک واسطه ظاهر شود و به مقامات ایران بگوید دنیا با یک دیوانه سرو کار دارد و چارهای نیست، باید در برجام تجدیدنظر شود یا حتی برجام بخشی از یک توافق وسیعتر شامل موضوعات موشکی و منطقهای قرار گیرد.
این قطعا و یقینا از جانب ایران مورد پذیرش قرار نمیگیرد و ایران نشان داده تحتتأثیر این نوع باجخواهیها قرار نمیگیرد اما آنها دارند این نمایشنامه را اجرا میکنند و با این جوسازیهای سیاسی و رسانهای این امید را دارند که تغییر اساسی در توافق هستهای ایجاد کنند و امتیازهای بزرگ بگیرند؛ بهویژه که در مسائل منطقهای، ایران موفقیتهای بزرگی بهدست آورده که شامل همکاری با روسیه در سوریه، موفقیت در عراق و یمن بوده و به همین خاطر آمریکا احساس میکند که از همه این مسائل ایران موفق خارج شده است. بنا بر این آنها میخواهند شکست در صحنههای منطقهای را با این نوع باج خواهی جبران کنند و نگذارند دستاوردهای میدانی و منطقهای تبدیل به یک دستاورد سیاسی با ثبات شود.
نکته پایانی اینکه تجربه ثابت کرده آقای ترامپ بهدنبال راه انداختن جنگ نیست بلکه میخواهد طرف مقابل را به لب پرتگاه بکشاند و آنجا از او امتیاز بگیرد. این از روحیه تاجرمسلکی اوست که با باج خواهی میخواهد این هدف را تعقیب کند درحالیکه نباید تحتتأثیر این نوع جوسازی و باج خواهی ترامپ قرار گرفت.