بنابر این فارغ از اینکه تا چه اندازه در تحکیم و قوام شوراها موفق بودهایم باید اذعان کنیم شکل گیری شوراها یکی از دستاوردها و اصول مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی و نماد مردمسالاری است.
در هر گونه ارزیابی از عملکرد شوراها باید در نظر داشت که در مجموع 5 دوره از شوراها در کشور تشکیل شده و این نهاد بسیار جوان و نوپا محسوب میشود. ما زمانی میتوانیم امکان رشد و بالندگی و قوام نهادهای دموکراتیک در کشور را فراهم کنیم که اصل تدریج و تکامل و توقعات معقول از این نهادها را به یاد داشته باشیم.
نباید انتظار داشت که یک نهاد دموکراتیک با درجه اهمیت شوراها که قرار است در چارچوب نظام سیاسی منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و تکامل یابد ظرف 20سال به حد اعلای خود رسیده و همچون سازوکاری بی نقص عمل کند. کما اینکه بخش اعظم این مدت شوراها کاملا در اختیار اصولگرایان بودهاند. نظام جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به مردمسالاری خاص خود راه درازی در پیش دارد و در این بین همه ارکان دموکراسی ایرانی نوپا و رو به تکامل است و البته موانع و مشکلات بسیاری نیز بر سر راه است.
شوراها در همین مدت کوتاه استقرار خود در کشور ما به یکی از مهم ترین نهادهای انتخاباتی کشور مبدل شدهاند. شوراها به حدی اهمیت دارند که بعضا چند دوره از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری تحتالشعاع نتایج انتخابات و عملکرد شوراهای منتخب قرار میگیرند.
شوراها به لحاظ تفاوت ماهیت تعامل آن با مردم در مقایسه با مجلس و دولت و نیز به لحاظ عملکرد در معرض نظارت و در تماس مستقیم با مردم قرار دارند و به ناچار بخشی از جامعه مدنی محسوب میشوند. نتایج عملکرد شوراها در ابعاد و حوزههای مشخصی است که به سهولت توسط مردم قابل لمس و ارزیابی است.
وظایف شوراها مطابق قانون روشن است و در همین مدت کوتاه توانستهاند تا حد قابل قبولی جایگاه خود در مدیریت شهری را تثبیت کرده و تاثیرگذار باشند اما واقعیت این است که این نهاد کماکان در چمبره سیاستزدگی و مشکلات ناشی از عدم توسعهیافتگی سیاسی و اجتماعی قرار دارد.
تا زمانی که شوراها بتوانند بدون دغدغههای سیاستزدگی و به صورت تخصصی به وظایف خود عمل کنند باید صبر و تحمل و تلاشی جدی داشته باشیم اما در مجموع میتوان گفت این نهاد به لحاظ ماهیت ، سابقه عملکرد و افق پیش رو نهادی ارزشمند و کاملا قابل دفاع است.