سکوت یا بیعملی ترامپ شرایط جدیدی را پیش روی وی، گروه 1+5و ایران قرار میدهد.بر این اساس تحرکات دیپلماتیک از سوی بازیگران عمده در سطوح رسمی و همچنین در کنار آن دیپلماسی عمومی و رسانهای تشدید شده است. در این رابطه به چند نکته اشاره میکنیم:
1)دولت ایالات متحده آمریکا با استفاده از پنتاگون و رسانههای نزدیک به آن و شخص آقای ترامپ با توییتهای با ربط و بیربطش حد اکثر تلاش را درعرصه رسانه به عمل آورده است. سفر آقای مکرون وخانم مرکل به آمریکا نمونهای ازتلاشهای دیپلماتیک و رسمی است.تحرکات رسانههای فرانسه و آلمان آن روی دیگر سکه این تحرکات دیپلماتیک بوده است.
2) این روزها بیش از هرزمانی با خبرسازیهای متناقض برای ایجاد جنگ روانی و بهرهبرداری از این فضا در عرصه رسانه مواجه هستیم. جمهوری اسلامی ایران هم مجاری رسمی و مواضع خود را برای اعضای 1+5به روشنی تبیین کرده است.
از آنجا که نقش دیپلماسی عمومی و رسانهای چه از نوع حقیقی و مجازی نقش غیرقابل انکاری در تنویر افکار عمومی و شکلدهی فضا علیه یا له کشوری میتواند داشته باشد، ایران نیز از این ابزار در سطوح مختلف بهرهگیری کرده است. مواضع یکپارچه مسئولان و استفاده از تریبونهای عمومی ازجمله سخنرانی آقای رئیسجمهور، تبیین مواضع ایران از سوی آقای شمخانی و اخیرا ویدئوی منتشر شده از سوی جناب آقای ظریف همگی در این جهت بوده است.
پیامی که وزیر محترم خارجه بهصورت ویدئو منتشر کرد بازتاب بسیار جدی در رسانههای غربی آمریکا و اروپا داشت و ازآن بهعنوان یک پیام قوی شفاف و غیرقابل سازش نام برده میشود.
3) در این عرصه استفاده از همه امکانات توسط تمامی دلسوزان و علاقهمندان به منافع ملی باید در دستور کار قرار گیرد.در یک جنگ نا برابر رسانهای که مثلث آن را آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی تشکیل دادهاند، باید با جدیت وارد شد. معرکهگیری اخیر نتانیاهو بهدلیل بیپایهبودن اظهاراتش، پیش از آنکه اهداف عملیاتی داشته باشد با هدف جنگ روانی و فضاسازی تبلیغاتی صورت گرفت.این رفتارها را باید رصد کرد. سعودیها نیز از تمامی ظرفیتهای مالی و رسانهای خود استفاده میکنند.
4) اما درخصوص سرنوشت برجام هم لازم است نکاتی را مورد توجه قرار دهیم تا بتوان براساس آن رویکردهای مناسب رسانهای را درپیش گرفت. هدف ترامپ از بلاتکلیف نگه داشتن برجام، پرهزینهکردن آن برای جمهوری اسلامی ایران است.
ترامپ به خوبی میداند که خروج از برجام توسط آمریکا پیامدهای زیر را بهدنبال خواهد داشت:
الف) بیثبات کردن بازارهای نفتی
ب) مختل کردن روابط تجاری میان آمریکا و اروپا
ج) برهم خوردن تعادل جهانی به نفع روسیه، چین و ایران و افزایش جایگاه این کشورها و کاهش بیش از پیش نفوذ آمریکا
د) توانمندی بیشتر هستهای و دفاعی ایران چراکه در این خصوص دیگر ایران برای خود محدودیت قائل نیست.
ه) افزایش وحدت ملی در ایران و بیاعتمادی به آمریکا و رشد پویایی سیاسی در کشورمان.
از این روست که هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت که ترامپ ضرورتا از برجام خارج میشود یا خیر، اما میتوان پیشبینی کرد که چیزی میان خروج و ماندن در برجام از گزینههای متصوری است که در این صورت اروپا را ملزم به توافق تکمیلی در مهلتی معین خواهد کرد. اروپا نشان داده که در این راه آماده است برای حفظ برجام و به هزینه ایران همه گونه همراهی را با ترامپ به عمل آورد. موضع محکم، یکپارچه و قاطع مسئولان راه درستی است که در روزهای اخیر پیموده شده است.