به گزارش همشهری، این حادثه 19بهمنماه پارسال در خانهای ویلایی در شمال تهران رخ داد. قربانی مردی 66ساله بود که 3روز از مرگش میگذشت و قاتل کسی جز پسر او نبود که جسد پدرش را داخل چمدان جاسازی کرده و قصد داشت آن را به بیرون از خانه ببرد اما برادرش متوجه شده و مانع او شده بود.
پسرجوان که پی به راز قتل پدرش برده بود، در تحقیقات به مأموران گفت: برادر بزرگم به نام محمد، 16بهمنماه، پدرم را به قتل رسانده و 3روز برای ما داستانسرایی میکرد و میگفت پدرمان مسافرت است. ما هم حرفهای او را باور کردیم چراکه سابقه داشت پدرمان با دوستانش به سفر میرفت و بعد از چند روز برمیگشت اما خبر نداشتیم که همه این حرفهای برادرم دروغ بوده است.
با افشای این حقیقت، متهم دستگیر شد و در بازجوییها گفت: روز حادثه با پدرم در خانه بودیم که از او خواستم 100هزار تومان پول به من بدهد اما پدرم با لحن تندی جوابم را داد و گفت پول ندارد. بر سر همین موضوع با هم درگیر شدیم تا جایی که او از کمد شمشیری بیرون آورد و مرا تهدید کرد.
من هم که کنترلم را از دست داده بودم، چاقویی برداشتم و چند ضربه به او زدم. وقتی بهخودم آمدم دیدم پدرم جانش را از دست داده است. ترسیده بودم و تصمیم گرفتم هرطور شده جسد او را پنهان کنم تا کسی پی به راز من نبرد. وی ادامه داد: خانه را تمیز کردم و جسد را به زیرزمین خانه بردم، آنجا محل زندگی خودم بود و کسی به زیرزمین رفتوآمدی نداشت.
3روز با جسد پدرم زندگی کردم تا اینکه تصمیم گرفتم آن را از خانه خارج کنم، برای همین جسد را داخل چمدانی بزرگ جاسازی کردم اما درست زمانی که قصد داشتم جسد را از خانه بیرون ببرم، برادرم متوجه شد. در این مدت به دروغ به خانوادهام گفتم پدرم به سفر رفته است اما خیلی زود دستم رو شد.
وی ادامه داد: من سالها بود که از پدرم کینه به دل داشتم، چون اجازه نداد به آرزوهایم برسم. دلم میخواست فوتبالیست بشوم، حتی وقتی نوجوان بودم به باشگاه فوتبال میرفتم اما پدرم اجازه نداد ادامه بدهم. شاید اگر او مانعم نمیشد، حالا فوتبالیست مشهوری شده بودم.
این متهم پس از اقرار به جنایت، روانه زندان شد تا اینکه روز گذشته اولیای دم به دادسرای جنایی تهران رفتند و پسرجوان را بخشیدند. آنها عنوان کردند که پسرجوان از روی عصبانیت، جان پدرش را گرفته و حالا بهشدت پشیمان است.
با بخشش اولیای دم، متهم به قتل از مجازات قصاص گریخت و بهزودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.