برجام سندی خودبسنده است و برای تضمین اجرای آن هم باید بهخود این سند مراجعه شود. این سند برای موارد نقض خود نیز سازوکاری اندیشیده است. خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک «نقض مهم» و یا به تعبیر خود برجام «عدماجرای مهم» آن تلقی میشود. در اینگونه اسناد، در موارد نقض باید بهترتیبات خود سند رجوع شود که در ادامه نوشتار به این ترتیبات اشاره میکنیم. به موجب بند 36برجام، دولت ایران میتواند نقض عهد مهم آمریکا را بهترتیب در کمیسیون مشترک و نشست وزرای خارجه و هیأت مشورتی مطرح کند. هدف از طی این مرحله توسط ایران در دو سطح قابل تبیین است:
الف) برجام سندی چندجانبه است که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز رسیده است. بنابراین بهلحاظ حقوقی با خروج غیرقانونی یکی از اعضای برجام، این سند خودبهخود از بین نمیرود. نتیجه آنکه ایران باید از هرگونه اقدام یکجانبه خودداری کرده و با طی ترتیبات مندرج در برجام خروج غیرقانونی آمریکا از برجام را بهعنوان «عدماجرای مهم» آن اعلام کند.
ب) با اعلام خروج آمریکا بهعنوان عدماجرای مهم برجام، دولت ایران باید امکان تضمین منافع حقوقی تداوم اجرای تعهداتش در برجام را با سایر طرفهای برجام بهدقت مورد بررسی قرارداده و در پرتو نتایج چنین بررسیای تصمیم نهایی و قاطع خود را اتخاذ کند.
براساس برنامه جامع اقدام مشترک «دولت قربانی نقض تعهدات»، در اینجا ایران، پس از اعلام نقض مهم از سوی طرف یا طرفهای دیگر میتواند یکی از روشهای ذیل را برای تضمین حقوق خود برگزیند:
الف) شکایت خود را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ببرد. توجه داریم که شورای امنیت یک نهاد قدرتمحور و وابسته بهنظر قدرتهای بزرگ و اعضای دائم آن است. نتیجه آنکه با توجه به عضویت دائمی آمریکا در شورا و حق وتوی آن، این روش به مصلحت کشور نیست زیرا فرجام این روش میتواند به بازگرداندن ایران به فصل هفتم منشور و بالطبع اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل متحد منتهی شود.
ب) اجرای بخشی از تعهدات خود یا تمام آن را متوقف کند. برجام به دولت زیاندیده این حق را اعطا کرده که درصورت احراز «عدماجرای مهم» آن از سوی یک طرف، طرف زیاندیده بتواند «قانونا» اقدام متقابل کند. پر واضح است که با طی سازوکار حل و اختلاف برجام، ایران از اتهام «نقض متقابل» برجام مصون خواهد ماند.
ج) راهکار سوم هم همین روشی است که دولت ایران اعلام کرده است؛ شناسایی برجام بهعنوان سندِ چندجانبه بینالمللی و بررسی ادامه عضویت در برجام بدون حضور آمریکا. بهنظر نگارنده ماموریت وزیر محترم خارجه برای رایزنی با طرفهای اروپایی برجام باید از کانال سازوکارهای فوقالذکر یعنی کمیسیون مشترک یا شورای وزیران خارجه اعضای باقی مانده برجام دنبال شود.
باید تأکید کرد که چنین رایزنیهایی هرگز نباید بهعنوان «بازمذاکره» یا «برجام 2» معرفی شود. هدف اصلی این مذاکرات باید اطمینان از پایبندی اتحادیه اروپا به تضمین منافع برجامی ایران در غیاب آمریکا باشد. در این راستا، بهنظر میرسد که برای تداوم اجرای تعهدات برجام از سوی ایران، اطمینان از مقاومت اتحادیه اروپا در برابر اعمال فراسرزمینی قوانین حاوی تحریمهای ثانویه آمریکا، کفایت خواهد کرد.
باید درنظر داشت که هرچند خوشبختانه خروج آمریکا از برجام، مکانیسم ماشه را از دست این دولت خارج کرده است اما سایر دولتهای عضو برجام درصورت خروج ایران همچنان میتوانند از این مکانیسم استفاده کرده و تحریمهای سازمان ملل متحد را دوباره احیا کنند.
بنابراین در روزهای پیشرو خط قرمز راهبردی ایران در مقابله با خروج آمریکا باید «عدمبازگشت به فصل 7منشور و اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل متحد» باشد. 4 دهه راهبرد جهانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ایجاد شکاف یا بهرهبرداری از شکافهای موجود بین آمریکا و سایر قدرتهای غربی بوده است.
تحریمهای سازمان ملل متحد این شکاف را تقریبا پُر کرده و در نتیجه اتحاد کمسابقه جهانی را علیه ایران بهوجود آورده بودند. خروج لجوجانه ترامپ از برجام این شکاف را به عمیقترین حالت ممکن در چند دهه اخیر رسانده که فرصت خوبی را در اختیار دولت و ملت ایران قرار میدهد. باید با بهرهمندی از وحدتنظر موجود در رهبری نظام و خواست مردم، اولا از رفتارهای فرصتسوز پرهیز کرد و ثانیا با واقعبینی و پرهیز از رفتارها و سخنان هیجانی از شکاف بهوجود آمده بیشترین بهره را به نفع ملت ایران برد.